دوشنبه, 14ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی سر و کله این «ه» از کجا پیدا شد؟

زبان پژوهی

سر و کله این «ه» از کجا پیدا شد؟

سر و کله «ه» به جای «کسره اضافه» در متن‌های فارسی از کجا پیدا شد؟

به گزارش خبرنگار ادبیات ایسنا، این پرسشی است که با طرح آن می‌توان توجه‌ها را به سمتش جلب کرد و نسبت به یک اشتباه که در زبان فارسی بسیار فراگیر شده هشدار داد. «نزدیکه دو سه ماه»، «مثله تو»، «مشغوله کار»، «تویه حیاط» و نمونه‌های اشتباهی از این دست این روزها بسیار زیاد در نوشتارهای فارسی به‌خصوص در فضای مجازی به چشم می‌خورد.

اما درباره اهمیت موضوع همین بس که یکی نوشته بود: «اگه امروز واسه ه و کسره نجنگیم فردا مجبوریم واسه کلمه‌ای مثل است و اثت و عصط بجنگیم».

در کتاب فارسی اول دبستان در درس «غذای لذیذ»، کاربرد کسره را در ترکیب‌هایی مثل «مادرِ امین»، «پختنِ غذا»، «سرِ سفره» و «خوردنِ آبگوشت» می‌دیدیم که بعضی از امروزی‌ها لابد آن‌ها را این‌طور می‌نویسند: «مادره امین»، «پختنه غذا»، «سره سفره» و «خوردنه آبگوشت»!

البته علامت تعجب هم لازم ندارد چون خیلی از ما در حال حاضر داریم همین کار را می‌کنیم. کافی است به متن پیام‌هایی که برای هم می‌فرستیم یا چیزهایی که می‌نویسیم نگاهی بیندازیم. این موضوع آن‌قدر رواج پیدا کرده و چشم خیلی از ما به دیدنش عادت کرده که ناخودآگاه خودمان هم به آن دچار شده‌ایم. کافی است این‌بار موقع نوشتن و البته بیش‌تر تایپ کردن وقتی به این نوع ترکیب‌ها رسیدیم از خودمان بپرسیم «کسره اضافه» یا «ه»؛ کدام درست است؟ «ه» علاوه بر این‌که گاهی حرف پایانی یک کلمه است عموما در جاهایی استفاده می‌شود که شکل محاوره‌‌ای فعل «است» مدنظرمان باشد؛ مثلا «هوا سرده»، «خوبه یا بد؟»، «راه نزدیکه» و... . «کسره اضافه» هم در ترکیب‌های وصفی و اضافی برای ربط دادن دو کلمه به هم استفاده می‌شود؛ مثلا «نزدیکِ دو سه ماه»، «برای دیدنِ تو»، «دوستِ من»، «هوایِ خوب» و... .

به نظر ساده می‌رسد و واقعا هم ساده است؛ اما چه شده که این روزها این اشتباه به شدت متداول شده است؟

محسن مهدوی مزده پژوهشگر زبان‌شناسی در بخشی از یادداشتش در این زمینه می‌نویسد:

علت بروز بحران

فارسی تعداد زیادی تکواژ با صدای e دارد. اگر فرض کنیم نقش‌نمای اضافه که هم متصل‌کننده صفت و موصوف است، هم متصل‌کننده‌ مالک و مملوک است، هم اضافه‌ تشبیهی می‌سازد، و هم نام و نام خانوادگی را به هم متصل می‌کند در واقع همواره یک چیز است، فارسی باز هم دست‌کم چهار تکواژ مختلف با صدای e دارد:

۱- اضافه: «دوست من»، «روز خوب»، «داس مرگ»، «میدان آزادی»، «حسن روحانی»

۲- پسوند «ه» در انتهای اسم‌ها و صفت‌ها: «دسته»، «دهنه»، «انگیزه»، «روزنه»

۳- معادل محاوره‌ای فعل ربطی «است»: «حالم خوبه»، «این‌جا تهرونه»

۴- حرف تعریف معرفه در فارسی محاوره‌ای: «خونه‌ مادربزرگه»، «لوستر بزرگه رو دیدم»، «این دختره کو؟»

همان‌طور که در این فهرست مشخص است موارد سوم و چهارم تنها در فارسی گفتاری وجود دارند. این‌جاست که مشخص می‌شود چرا پدیده‌ نوشتن کسره‌ اضافه به شکل «ه» این‌قدر تازه است. در سال‌های اخیر نوشتن فارسی محاوره‌ای با سرعتی بی‌نظیر رشد کرده. ماجرا از وبلاگ و پیامک شروع شده، با فیس‌بوک و بخش‌های نظرات سایت‌های خبری گسترده‌تر شده، و تا جایی پیش رفته که در تلویزیون رسمی کشور هم زیرنویس فارسی فیلم به زبان محاوره‌ای دیده می‌شود. حالا دیگر عجیب نیست اگر کتابی را باز کنیم که در آن گفت‌وگوها به فارسی محاوره‌ای آورده شده، اتفاقی که بیست سال پیش بسیار نادر بود. در این‌جا جا دارد به موضوع مهم ترانه هم اشاره کنیم. جدی گرفته شدن ترانه‌سرایی و نوشته شدن و دست‌به‌دست شدن متن ترانه‌ها (به صورت نوشته نه به صورت صوتی و با موسیقی) در دهه‌های اخیر مقام فارسی محاوره‌ای را جدی‌تر کرده است.

با گسترش سنت نوشتن به فارسی محاوره‌ای (عموما از نوع تهرانی)، مردم شروع کرده‌اند به نوشتن «هوا سرده» و «لوستر بزرگه». قطعا ایرادی به این کار نیست چون راه آسان دیگری برای نوشتن این تکواژها وجود ندارد. اما نتیجه طبیعی این روند این است که آدم‌ها عادت می‌کنند در انتهای کلماتی که هرگز «ه» ندیده بودند «ه» بگذارند. توجه کنید که از ابتدای دبستان تا پنج شش سال پیش، بیشتر ما ترکیب «پسره» را ندیده بودیم چون چنین ترکیبی در فارسی کتابی وجود ندارد. در نتیجه، ناگهان آموخته‌های قبلی سست می‌شوند و مغز ما که در حالت ناخودآگاه لزوما قادر به تفکیک دادن این چهار تکواژ نیست، گاهی آن‌ها را در هم می‌ریزد و به جای «دوست خوب» هم بر خلاف آن‌چه تمام عمر به آن عمل می‌کرد ناگهان می‌نویسد «دوسته خوب». نکته‌ جالب توجه این است که این خلط تنها در جاهای خاصی رخ می‌دهد و قربانی‌اش هم عموما کسانی هستند که خودآگاهی زبانی بالایی ندارند. برای مثال، اشتباه‌کننده‌ترین اشتباه‌کنندگان یا خودآگاه‌ترین طرفداران این بدعت جدید هم حاضر نیستند به جای «محسن مهدوی» بنویسند «محسنه مهدوی».

 

 

محمدکاظم کاظمی شاعر افغان ساکن ایران هم در یادداشت کوتاهی با عنوان «نگارش «ه» به جای کسره اضافه» می‌نویسد:

من اگر جایه تو باشم.

این دو تا برادر مثله هم‌ هستند.

من از صبح تویه آشپزخانه بودم.

این کاره تو کاره قشنگی نبود.

بله، همه این‌ها غلط است. ما نباید به جای کسره‌ اضافه از حرف «ه» استفاده کنیم. ترکیب‌های وصفی و اضافی دارای کسره‌اند نه «ه». یعنی باید نوشت:

من اگر جای تو باشم.

این دو تا برادر مثل هم هستند.

من از صبح توی آشپزخانه بودم.

این کار تو کار قشنگی نبود.

کاربرد نابه‌‌جای «ه» به جای کسره‌ اضافه چند سالی است که در نگارش فارسی‌زبانان بسیار دیده می‌شود. البته در آثار نویسندگان حرفه‌ای و جدی و در رسانه‌های رسمی کمتر است، ولی در دو جای بسیار رواج یافته است، یکی دنیای مجازی و دیگری زیرنویس فیلم‌های سینمایی.

در واقع معمولاً جوان‌ترها دچار این خطا می‌شوند، شاید به سبب ضعف سواد فارسی نسبت به ده بیست سال پیش یا شاید به سبب عمومی شدن امکانات رسانه‌ای به ویژه رسانه‌های مجازی که در آنجا هر کسی با هر میزان و پایه‌ای از سواد و دانش می‌تواند بنویسد.

و نکته قابل توجه این است که این خطا در نوشته‌های مردم ایران بیشتر دیده می‌شود و گویا هنوز به افغانستان راه نیافته است. به هر حال اهل قلم و دانش باید مراقب شیوع این خطای نگارشی باشند و به دیگران هشدار دهند.

به گزارش ایسنا، نکته جالب ماجرا این است که این وسط گاهی هم از آن طرف بام می‌افتیم. مثلا در یکی از آگهی‌های تبلیغاتی امسال این عبارت به چشم می‌خورد: «عیدِ و عیدیش...» به جای «عیده و عیدیش...». شاید نویسنده این پیام تبلیغاتی از ترس استفاده از «ه» نابه‌جا، آن را حذف کرده و به جایش کسره گذاشته است!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه