خبر
فلسفه روزهداری
- خبر
- نمایش از چهارشنبه, 04 مرداد 1391 11:34
- بازدید: 3973
آیتالله ناصر مکارم شیرازی
يا ايها الذين آمنوا كُتب عليكم الصيام كما كتب عليالذين من قبلكم لعلكم تتقون. شهرُ رمضان الذي انزل فيه القرآن هُدي للناس و بينات من الهدي و الفرقان...: اي افرادي كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كساني كه قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهيزگار شويد. چند روز معدودي را [بايد روزه بداريد] و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد، تعدادي از روزهاي ديگر را [روزه بدارد] و بر كساني كه روزه برايشان طاقتفرساست، [همچون بيماران و پيران] لازم است كفاره بدهند، مسكيني را اطعام كنند. و كسي كه كار خيري انجام دهد، برايش بهتر است. و روزه داشتن براي شما بهتر است اگر بدانيد! [روزه، در چند روز معدود] ماه رمضان است؛ ماهي كه قرآن، براي راهنمايي مردم، و نشانههاي هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاي ديگري را به جاي آن، روزه بگيرد. خداوند راحتي شما را ميخواهد، نه زحمت شما را. هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد؛ باشد كه شكرگزاري كنيد.(بقره، 183 تا 185)
روزه، سرچشمه تقوا
به دنبال چند حكم مهم اسلامي كه در آيات پيشين گذشت، در آيات مورد بحث به بيان يكي ديگر از اين احكام يعني روزه، يكي از مهمترين عبادات، ميپردازد و با همان لحن تأكيدآميز گذشته ميگويد: «اي كساني كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده است آنگونه كه بر امتهاي قبل از شما، نوشته شده بود.» و بلافاصله فلسفه اين عبادت انسانساز و تربيتآفرين را در يك جمله كوتاه، اما بسيار پرمحتوا چنين بيان ميكند: «تا پرهيزكار شويد: لعلكم تتقون».
آري، روزه چنان كه شرح آن خواهد آمد، عامل مؤثري براي پرورش روح تقوا و پرهيزگاري در تمام زمينهها و همه ابعاد است. از آنجا كه انجام اين عبادت با محروميت از لذائذ مادي و مشكلاتي ـ مخصوصاً در فصل تابستان ـ همراه است، تعبيرات مختلفي در آيه فوق به كار رفته كه روح انسان را براي پذيرش اين حكم آماده سازد.
نخست با خطاب يا ايها الذين آمنوا: اي مؤمنان! آنگاه، با بيان اين حقيقت كه روزه اختصاص به شما ندارد، بلكه در امتهاي پيشين نيز بوده است. و سرانجام با بيان فلسفه آن و اين كه آثار پربار اين فريضه الهي صددرصد عائد خود شما ميشود، آن را يك موضوع دوستداشتني و گوارا ميسازد.
در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است كه: «لذه ما في النداء ازال تعب العباده و العناء: لذت خطاب يا ايهاالذين آمنوا آنچنان است كه سختي و مشقت اين عبادت را از بين برده است.»
***
در آيه بعد، براي اينكه باز از سنگيني روزه كاسته شود، چند دستور ديگر را در اين زمينه بيان كرده، نخست ميفرمايد: «چند روز معدودي را بايد روزه بداريد.» چنان نيست كه مجبور باشيد تمام سال يا قسمت مهمي از آن را روزه بگيريد، بلكه روزه تنها بخش كوچكي از آن را اشغال ميكند.
ديگر اينكه: «كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند و روزه گرفتن برايشان مشقت داشته باشد، از اين حكم معافند و بايد روزهاي ديگري را به جاي آن روزه بگيرند.»
سوم: «كساني كه با نهايت زحمت بايد روزه بگيرند (مانند پيرمردان و پيرزنان و بيماران مزمن كه بهبودي براي آنها نيست) مطلقاً لازم نيست روزه بگيرند، بلكه بايد به جاي آن كفاره بدهند، مسكيني را اطعام كنند.»
«و آن كس كه مايل باشد بيش از اين در راه خدا اطعام كند، براي او بهتر است.» و بالاخره در پايان آيه اين واقعيت را بازگو ميكند كه: «روزه گرفتن براي شما بهتر است اگر بدانيد.»
گرچه بعضي خواستهاند اين جمله را دليل بر اين بگيرند كه روزه در آغاز تشريع، واجب تخييري بوده و مسلمانان ميتوانستند روزه بگيرند يا به جاي آن «فديه» بدهند تا تدريجاً به روزه گرفتن عادت كنند و بعد، اين حكم نسخ شده و صورت وجوب عيني پيدا كرده است. ولي ظاهر اين است: اين جمله تأكيد ديگري بر فلسفه روزه است، و اينكه اين عبادت ـ همانند ساير عبادات ـ چيزي بر جاه و جلال خدا نميافزايد، بلكه تمام سود و فايده آن عايد عبادتكنندگان ميشود. شاهد اين سخن تعبيرهاي مشابه آن است كه در آيات ديگر قرآن به چشم ميخورد؛ مانند: «ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون» كه بعد از حكم وجوب نماز جمعه ذكر شده است. (جمعه،9) و در آيه 16 سوره «عنكبوت» ميخوانيم: «و ابراهيم اذ قال لقومه اعبدوا الله و اتقوه ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون: او به بتپرستان گفت: خدا را پرستش كنيد و تقواي او را پيشه كنيد، اين براي شما بهتر است اگر بدانيد.» و به اين ترتيب، روشن ميشود: جمله «ان تصوموا خير لكم» خطاب به همه روزهداران است نه گروه خاصي از آنها.
آخرين آيه مورد بحث، زمان روزه و قسمتي از احكام و فلسفههاي آن را شرح ميدهد، نخست ميگويد: «آن چند روز معدود را كه بايد روزه بداريد ماه رمضان است» (شهر رمضان).
«همان ماهي كه قرآن در آن نازل شده.»
«همان قرآني كه مايه هدايت مردم، و داراي نشانههاي هدايت، و معيارهاي سنجش حق و باطل است.»
سپس بار ديگر حكم مسافران و بيماران را به عنوان تأكيد بازگو كرده ميگويد: «كساني كه در ماه رمضان در حضر باشند، بايد روزه بگيرند؛ اما آنها كه بيمار يا مسافرند، روزهاي ديگري را به جاي آن، روزه ميگيرند.»
تكرار حكم مسافر و بيمار در اين آيه و آيه قبل، ممكن است از اين نظر باشد كه بعضي به گمان اينكه خوردن روزه مطلقاً كار خوبي نيست، به هنگام بيماري و سفر اصرار داشته باشند روزه بگيرند؛ لذا قرآن با تكرار اين حكم ميخواهد به مسلمانان بفهماند همانگونه كه روزه گرفتن براي افراد سالم يك فريضه الهي است، افطار كردن هم براي بيماران و مسافران يك فرمان الهي ميباشد كه مخالفت با آن گناه است.
در قسمت ديگر آيه، بار ديگر به فلسفه تشريع روزه پرداخته، ميگويد: «خداوند راحتي شما را ميخواهد و زحمت شما را نميخواهد.» اشاره به اينكه روزه داشتن، گرچه در ظاهر يك نوع سختگيري و محدوديت است، اما سرانجامش راحتي و آسايش انسان، هم از نظر معنوي و هم از لحاظ مادي ميباشد. اين جمله ممكن است به اين نكته نيز اشاره باشد كه فرمانهاي الهي مانند فرمان حاكمان ستمگر نيست، بلكه در مواردي كه انجام آن مشقت شديد داشته باشد، وظيفه آسانتري قائل ميشود، لذا حكم روزه را با تمام اهميتي كه دارد از بيماران، مسافران و افراد ناتوان برداشته است.
سپس اضافه ميكند: «هدف آن است كه شما تعداد اين روزها را كامل كنيد.» يعني بر هر انسان سالمي لازم است در سال يك ماه روزه بدارد؛ چرا كه براي پرورش جسم و جان او لازم است، به همين دليل، اگر ماه رمضان بيمار يا در سفر بوديد، بايد به تعداد اين ايام روزه را قضا كنيد تا عدد مزبور كامل گردد، حتي زنان خائض كه از قضاي نماز معافند، از قضاي روزه معاف نيستند.
و در آخرين جمله ميفرمايد: «تا خدا را به خاطر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد، و شايد شكر نعمتهاي او را بگزاريد.» آري، شما بايد به خاطر آن همه هدايت در مقام تعظيم پروردگار برآييد، و در مقابل آن همه نعمتها كه به شما بخشيده، شكرگزاري كنيد.
قابل توجه اينكه مسأله شكرگزاري را با كلمه «لعلّ» آورده است؛ ولي مسأله بزرگداشت پروردگار را به طور قاطع ذكر كرده. اين تفاوت تعبير، ممكن است به خاطر اين باشد كه انجام اين عبادت (روزه) به هرحال تعظيم مقام پروردگار است؛ اما شكر، كه همان صرف كردن نعمتها در جاي خود و بهرهگيري از آثار و فلسفههاي عملي روزه است، شرائطي دارد كه تا آن شرايط حاصل نشود، انجام نميگيرد و مهمترين آن شرايط، اخلاص كامل و شناخت حقيقت روزه و آگاهي از فلسفههاي آن است.
نكتهها:
1ـ آثار روزه
الف) آثار تربيتي:
روزه ابعاد گوناگوني دارد و آثار فراواني از نظر مادي و معنوي در وجود انسان ميگذارد كه از همه مهمتر «بعد اخلاقي» و فلسفه تربيتي آن است. از فوايد مهم روزه اين است كه: روح انسان را «تلطيف»، و اراده انسان را «قوي»، و غرايز او را «تعديل» ميكند. روزهدار بايد درحال روزه با وجود گرسنگي و تشنگي از غذا و آب و همچنين لذت جنسي چشم بپوشد، و عملاً ثابت كند او همچون حيوان، دربند اصطبل و علف نيست، او ميتواند زمام نفس سركش را به دست گيرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.در حقيقت بزرگترين فلسفه روزه همين اثر روحاني و معنوي آن است، انساني كه انواع غذاها و نوشيدنيها را در اختيار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن ميرود، همانند درختاني است كه در پناه ديوارهاي باغ بر لب نهرها ميرويند، اين درختان نازپرورده، بسيار كممقاومت و كمدوامند، اگر چند روزي آب از پاي آنها قطع شود پژمرده ميشوند، و ميخشكند. اما درختاني كه از لابلاي صخرهها در دل كوهها و بيابانها ميرويند و نوازشگر شاخههايشان از همان طفوليت، طوفانهاي سخت، آفتاب سوزان و سرماي زمستان است، و با انواع محروميتها دست به گريبانند، محكم و بادوام و پراستقامت و سختكوش و سختجانند! روزه نيز با روح و جان انسان همين عمل را انجام ميدهد و با محدوديتهاي موقت به او مقاومت، قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت ميبخشد، و چون غرايز سركش را كنترل ميكند، بر قلب انسان نور و صفا ميپاشد.
خلاصه، روزه انسان را از عالم حيوانيت ترقي داده و به جهان فرشتگان صعود ميدهد، جمله لعلكم تتقون: «باشد كه پرهيزگار شويد» اشاره به همه اين حقايق است. و نيز حديث معروف: «الصوم جُنه من النار: روزه سپري است در برابر آتش دوزخ» اشاره به همين موضوع است. (بحارالانوار، ج 93، ص256)
در حديث ديگري از علي(ع) ميخوانيم: از پيامبر(ص) پرسيدند: «چه كنيم شيطان از ما دور شود؟» فرمود: «الصوم يسود وجهه، و الصدقه تكسر ظهره، و الحب في الله و المواظبه علي العمل الصالح يقطع دابره، والاستغفار يقطع وتينه: روزه روي شيطان را سياه ميكند، انفاق در راه خدا پشت او را ميشكند، دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح، دنباله او را قطع ميكند، و استغفار رگ قلبش را ميبرد!» (وسائلالشيعه، ج10، ص396)
در نهجالبلاغه به هنگامي كه امير مؤمنان(ع) فلسفه عبادات را بيان ميكند، به روزه كه ميرسد چنين ميفرمايد: «الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق: خداوند روزه را از اين جهت تشريع فرموده كه روح اخلاص در مردم پرورش يابد!» و نيز در حديث ديگري از پيامبر(ص) ميخوانيم: «ان للجنه باباً يُدعي الريان لا يدخل فيها الا الصائمون: بهشت دري دارد به نام ريان (سيراب شده) كه تنها روزهداران از آن وارد ميشوند.» (وسائلالشيعه، ج10 ص404)
مرحوم صدوق در «معانيالاخبار» در شرح اين حديث، مينويسد: «انتخاب اين نام براي اين در بهشت، به خاطر آن است كه بيشترين زحمت روزهدار از ناحيه عطش است. هنگامي كه روزهداران از اين در وارد ميشوند، چنان سيراب ميگردند كه بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.»
ب) اثر اجتماعي روزه
روزه يك درس مساوات و برابري در ميان افراد اجتماع است. با انجام اين دستور مذهبي، افراد متمكن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمييابند، و هم با صرفهجويي در غذاي شبانهروزي خود ميتوانند به كمك آنها بشتابند. البته ممكن است با توصيف حال گرسنگان و محرومان، سيران را متوجه حال گرسنگان ساخت؛ ولي اگر اين مسأله جنبه حسي و عيني به خود بگيرد، اثر ديگري دارد.
روزه به اين موضوع مهم اجتماعي رنگ حسي ميدهد، لذا در حديث معروفي از امام صادق(ع) نقل شده كه هشام بن حكم از علت تشريع روزه پرسيد، امام(ع) فرمود: «انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير و ذلك ان الغني لم يكن ليجد مسّ الجوع فيرحم الفقير لان الغني كلما اراد شيئا قدر عليه. فاراد الله تعالي ان يسوي بين خلقه و ان يذيق الغني مس الجوع و الالم ليرق علي الضعيف و يرحم الجائع: روزه به اين دليل واجب شده است كه ميان فقير و غني مساوات برقرار گردد، و اين به خاطر آن است كه غني، طعم گرسنگي را بچشد و نسبت به فقير اداي حق كند؛ چرا كه اغنيا معمولا هرچه بخواهند، برايشان فراهم است. خدا ميخواهد ميان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگي و درد و رنج را به اغنيا بچشاند تا به ضعيفان و گرسنگان رحم كنند.» (وسائل الشيعه، ج7 ص3) راستي اگر كشورهاي ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگي را بچشند، باز هم اين همه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!
ج) اثر بهداشتي و درماني روزه
در طب امروز، و همچنين طب قديم، اثر معجزهآساي «امساك» در درمان انواع بيماريها به اثبات رسيده و قابل انكار نيست. كمتر طبيبي است كه در نوشتههاي خود اشارهاي به اين حقيقت نكرده باشد؛ زيرا ميدانيم عامل بسياري از بيماريها زيادهروي در خوردن غذاهاي مختلف است. چون مواد اضافي، جذب نشده به صورت چربيهاي مزاحم در نقاط مختلف بدن، يا چربي و قند اضافي در خون باقي ميماند. اين مواد اضافي در لابلاي عضلات بدن در واقع لجنزارهاي متعفني براي پرورش انواع ميكروبهاي بيماريهاي عفوني است و در اين حال، بهترين راه براي مبارزه با اين بيماريها نابود كردن اين لجنزارها از طريق امساك و روزه است. روزه زبالهها و مواد اضافي و جذب نشده بدن را ميسوزاند و در واقع بدن را «خانهتكاني» ميكند. به علاوه يك نوع استراحت قابل ملاحظه براي دستگاههاي گوارشي و عامل مؤثري براي آنهاست، و با توجه به اينكه اين دستگاه از حساسترين دستگاههاي بدن است و در تمام سال به طور دايم مشغول كار است، اين استراحت براي آنها ضرورت دارد. بديهي است شخص روزهدار، طبق دستور اسلام به هنگام «افطار» و «سحور» نبايد در غذا زيادهروي كند، تا از اين اثر بهداشتي نتيجه كامل بگيرد، در غير اين صورت ممكن است نتيجه عكس حاصل شود.
الكسي سوفورين دانشمند روس مينويسد: «درمان از طريق روزه، فايده ويژهاي براي درمان كمخوني، ضعف رودهها، التهاب بسيط و مزمن، دملهاي خارجي و داخلي، سل، اسكليروز، روماتيسم، نقرس، استسقا، نوراستني، عرقالنساء، خراز (ريختگي پوست)، بيماريهاي چشم، مرض قند، بيماريهاي پوستي، بيماريهاي كليه، كبد و بيماريهاي ديگر دارد. معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماريهاي فوق ندارد، بلكه بيماريهايي كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلولهاي جسم آميختهشده، همانند: سرطان، سفليس، سل و طاعون را نيز شفا ميبخشد.» (روزه روش نوين براي درمان بيماريها، ص65)
در حديث معروفي، پيغمبر اسلام(ص) ميفرمايد: «صوموا تصحوا: روزه بگيريد، سالم ميشويد.» و در حديث معروف ديگري از پيامبر(ص) رسيده است: «المعده بيت كل داء و الحميه رأس كل دواء: معده خانه تمام دردهاست و امساك بالاترين داروها.»
2ـ روزه در امتهاي پيشين
از تورات و انجيل فعلي نيز برميآيد كه روزه در ميان يهود و نصاري بوده و اقوام و ملل ديگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه، روزه ميگرفتهاند، در «قاموس كتاب مقدس» آمده است: «روزه به طور كلي در تمام اوقات، در ميان هر طايفه، هر ملت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غيرمترقبه، معمول بوده است.» و نيز از «تورات» برميآيد كه: موسي(ع) چهل روز روزه داشت؛ چنان كه ميخوانيم:
«هنگامي كه من به كوه برآمدم تا لوحهاي سنگ يعني لوحهاي عهدي را كه خداوند با شما بست بگيرم، آنگاه چهل روز و چهل شب در كوه ماندم، نه نان خوردم و نه آب نوشيدم.» و همچنين به هنگام توبه و طلب خشنودي خداوند، يهود روزه ميگرفتند: « يهود غالباً در موقعي كه فرصت يافته، ميخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا كنند، روزه ميداشتند تا به گناهان خود اعتراف كرده و به واسطه روزه و توبه، رضاي حضرت اقدس الهي را تحصيل كنند.» (داود/26) «روزه اعظم با كفاره، محتمل است كه فقط روزه يك روز ساليانه مخصوص بود كه در ميان طائفه يهود مرسوم بود. البته روزههاي موقتي ديگر نيز از براي يادگاري خرابي اورشليم و غيره ميداشتند.» (قاموس كتاب مقدس ص428)
حضرت مسيح(ع) نيز چنان كه از «انجيل» استفاده ميشود، 40 روز روزه داشته است: «آنگاه عيسي به دست روح به بيابان برده شد تا ابليس او را تجربه كند و چون 40 شبانهروز روزه داشت، آخر گرسنه گرديد.» و نيز از «انجيل لوقا» برميآيد كه حواريون در بعضي از اوقات مجاز به گرفتن روزه گرديدند. باز در كتاب «قاموس كتاب مقدس» آمده است: «بنابراين حيات حواريون و مؤمنان ايام گذشته، عمري مملوّ از انكار لذات و زحمات بيشمار و روزهداري بود.»
به اين ترتيب اگر قرآن ميگويد: «كما كتب عليالذين من قبلكم: همان گونه كه بر پيشينيان نوشته شد»، شواهد تاريخي فراواني دارد كه در منابع مذاهب ديگر حتي بعد از تحريف به چشم ميخورد.
3ـ امتياز ماه مبارك رمضان
اينكه ماه «رمضان» براي روزه گرفتن انتخاب شده، به خاطر اين است كه اين ماه بر ساير ماهها برتري دارد. در آيه مورد بحث نكته برتري آن چنين بيان شده كه قرآن كتاب هدايت و راهنماي بشر كه «فرقان» است، يعني با دستورات و قوانين خود روشهاي صحيح را از ناصحيح جدا كرده و سعادت انسانها را تضمين كرده است، در اين ماه نازل گرديده و در روايات اسلامي نيز آمده است: همه كتابهاي بزرگ آسماني «تورات»، «انجيل»، «زبور»، «صُحُف»، و «قرآن» همه در اين ماه نازل شدهاند. امام صادق(ع) ميفرمايد: «تورات در ششم ماه مبارك رمضان، انجيل در دوازدهم، زبور در هيجدهم و قرآن مجيد در شب قدر نازل گرديده است.» (وسائلالشيعه، ج10، ص311)
به اين ترتيب، ماه رمضان همواره ماه نزول كتابهاي بزرگ آسماني و ماه تعليم و تربيت بوده است؛ چرا كه تربيت و پرورش، بدون تعليم و آموزش صحيح ممكن نيست. برنامه تربيتي روزه نيز بايد با آگاهي هرچه بيشتر و عميقتر از تعليمات آسماني هماهنگ گردد تا جسم و جان آدمي را از آلودگي گناه شستشو دهد. در آخرين جمعه ماه شعبان پيامبر اسلام(ص) براي آماده ساختن ياران خود جهت استقبال از ماه مبارك رمضان، خطبهاي خواند و اهميت اين ماه را چنين گوشزد نمود.
4ـ قاعده «لا حرج»
در آيات فوق اشارهاي به اين نكته شده بود: «خدا بر شما آسان ميگيرد و نميخواهد به زحمت بيفتيد.» مسلماً اين اشاره در اينجا ناظر به مسأله روزه و فوايد آن و حكم مسافر و بيمار است؛ ولي با توجه به كلي بودن، از آن يك قاعده عمومي نسبت به تمام احكام اسلامي استفاده ميشود و از مدارك قاعده معروف «لاحرج» است. اين قاعده ميگويد: اساس قوانين اسلام بر سختگيري نيست، و اگر در جايي حكمي توليد مشقت شديد كند، موقتاً برداشته ميشود؛ چنان كه فقها فرمودهاند: «هرگاه وضو گرفتن يا ايستادن به هنگام نماز و مانند اينها انسان را شديداً به زحمت بيندازد، مبدل به تيمم و نماز نشسته ميشود.»
در آيه 78 سوره حج نيز ميخوانيم: «هو اجتباكم و ما جعل عليكم في الدين من حرج: او شما را برگزيد و در دين خود تكليف مشقتباري براي شما قرار نداد.» حديث معروف پيامبر اكرم(ص): «بعثني بالحنيفيه السهله السمحه: من به آيين سهل و آساني مبعوث شدهام» نيز اشاره به همين مطلب است. (وسائلالشيعه، ج 20، ص106)
منبع: تابناک