یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها خبر هوش سازمانی و خلاقیت مدیران مدارس

خبر

هوش سازمانی و خلاقیت مدیران مدارس

برگرفته از روزنامه اطلاعات

محمدهادی عسگری، داود کیاکجوری و پروین رحیمی
اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی


در این تحقیق با مطالعه بر روی 280 نفر از مدیران مدارس دولتی راهنمایی شرق استان گیلان، دو پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی فراهم شده است.

براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، بین خلاقیت مدیران مدارس و هوش سازمانی، چشم‌انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

لازم به ذکر است بخش‌های تخصصی، جدول‌های آماری و فهرست منابع موجود در این مقاله به دلیل طولانی بودن خلاصه و حذف شده است.

مقدمه

در دنیای متلاطم و پرشتاب امروز افرادی موفق و کارا هستند که از بهرة هوشی بالا بهره‌مندند. چنین افرادی با بهره‌گیری از هوش خدادادی خود بر مسائل و مشکلات زندگی غلبه می‌کنند. در دنیای سازمانی نیز وضع به همین گونه است، به ویژه این که در عصر حاضر هرچه زمان به جلوتر می‌رود، با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالش‌های جدید، سازمان‌ها پیچیده‌تر و ادارة آنها مشکل‌تر می‌شود. این مفهوم زمانی اهمیت بیشتری می‌یابد که بپذیریم علاوه بر منبع عظیم و خلاق انسانی هوشمند، ابزار مکانیکی هوشمند نیز در روند عملکرد سازمان‌ها نقش دارند. بنابراین، در سازمان‌های پیچیدة امروزی، هوش سازمانی1 برآیند هوش فعّال انسانی و هوش مصنوعی است.

بی‌تردید، مدیران سازمان‌ها برای پویایی و افزایش کارایی سازمان خود راهی جز بهره‌گیری از این دو جریان هوشمند نخواهند داشت. خلاقیت میلی ذاتی است که در وجود انسان به ودیعه نهاده شده و انسان مظهر خلاقیت الهی است.

تحولات پرشتاب جهانی در عرصه علم و صنعت، جوامع بشری را بر آن داشته تا با نگرشی جدید به دارایی‌های غیرعینی، درصدد افزایش توانایی‌هایی خود برای همگامی با این تغییرات باشد.

 

بیان مساله

در حقیقت سکون و بی‌حرکتی در دنیای متغیر امروز چه برای یک سازمان و چه برای یک کشور در هر اندازه که باشد، نتیجه‌ای جز نابودی به همراه نخواهد داشت.

امروزه خلاقیت و نوآوری نه به عنوان یک نیاز بلکه به عنوان شرط بقاء هر سازمان یا جامعه تلقی شده و بر آموزش و کسب مهارت‌های لازم در به کارگیری این استعداد ویژه بشری تاکید بسیاری شده است. کلیدی‌ترین مساله در جامعه ما و تمامی جامع در حال توسعه، خلاقیت است. یعنی مساله‌ای که با آن درست برخورد نشده است.

خلاقیت نه ژنتیکی است و نه مربوط به نژادی خاص، بلکه اکتسابی است. حتی در کشورهای پیشرفته نیز اگر سیستم‌های خلاق آنها از کار بیفتد، از رقابت‌ها عقب می‌افتند و نابود می‌شوند لذا یگانه راه نجات کشورهای در حال توسعه خلاقیت است و راه دیگری ندارند.

مدارس مانند همة سازمان‌ها، ویژگی‌های خاصی دارند که عبارت‌اند از: هدفمند بودن، ساختار سازمانی، قانونمند بودن، ارتباط‌های سازمانی. از طرفی، گسترش فناوری‌های نوین اطلاعاتی، خدمات و عملکرد مدارس را متحول کرده و هر روز بر دامنه و عمق این تحولات افزوده است.

با توجه به اهمیت هوش سازمانی و خلاقیت، تحقیقات مختلفی انجام شده است، از جمله:تحقیقی با عنوان رابطه بین هوش سازمانی و خلاقیت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز توسط نرجس‌السادات نسبی، در سال 1387 انجام شد. یافته‌ها و نتایج ارتباط مثبت و معناداری بین مولفه‌های هوش سازمانی و خلاقیت را تایید کردند؛ به طوری که به ازای هر واحد افزایش یا کاهش در هوش سازمانی و مولفه‌های آن خلاقیت افزایش یا کاهش می‌یابد.

در نهایت، با استفاده از نتایج تحلیل رگرسیون از بین مولفه‌های هوش سازمانی، سرنوشت مشترک، کاربرد دانش و اتحاد و توافق قادر به پیش‌بینی معنادار زیرسیستم مدیریت دانش در سازمان یاد گیرنده هستند.

تحقیقی با عنوان سنجش هوش سازمانی کارکنان کتابخانه‌های دانشگاه فردوسی مشهد و آستان قدس رضوی، توسط دکتر فهیمه باب الحوایجی، دکتر سیدجواد قاضی میرسعید، علی الهیان در سال 1388 انجام شد.

فرضیه اصلی پژوهش که بین هوش سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد و هوش سازمانی در کتابخانه آستان قدس رضوی تفاوت معناداری وجود ندارد، این فرضیه تأیید شد و فرضیه‌های فرعی پژوهش یعنی «چشم‌انداز استراتژیک، اعتقاد به سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش، عملکرد کارکنان» در کتابخانه دانشگاه فردوسی مشهد با کتابخانه آستان قدس مشابه است، رد می‌شود و فرضیه‌ها در کتابخانه‌های دانشگاه فردوسی مشهد و کتابخانه آستان قدس رضوی تایید شد.

تحقیقی‌ هم با عنوان رابطه بین زیر سیستم تحول سازمانی در سازمان یادگیرنده با هوش سازمانی در شرکت مخابران استان خوزستان، توسط اکبر قنواتی، محمد آقا حسینعلی شیرازی، حجت ظاهری گودرزی در سال 1388 انجام شده است.

نتایج تحقیق نشان داد که بین زیرسیستم تحول سازمانی در سازمان یادگیرنده با هوش سازمانی در شرکت مخابرات استان خوزستان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد (تحقیقی با عنوان بررسی رابطه هوش سازمانی و مدیریت بحران در شرکت بیمه ایران، توسط احمد ودادی، دکتر سعید صیاد شیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که علاوه بر وجود رابطه معنادار و مثبت بین هوش سازمانی و مدیریت بحران بین مولفه‌های هوش سازمانی به غیر از میل به تغییر با مدیریت بحران رابطه مثبت وجود دارد و در بین مولفه‌های هوش سازمانی مولفه کاربرد دانش بیشترین همبستگی را با مدیریت بحران دارا است.

تحقیقی با عنوان ارزیابی وضعیت مولفه‌های هوش سازمانی در دانشکده‌های پردیس فنی و علوم انسانی دانشگاه تهران، توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388 انجام شد.

نتایج حاصل از این تحقیقات نشان می‌دهد مولفه‌های میل به تغییر، اتحاد و توافق، کاربرد دانش، فشار عملکرد و هوش سازمانی به طور کلی از وضعیت نسبتاً مطلوبی در پردیس فنی برخوردار بوده و از طرفی پردیس فنی در مولفه‌های چشم‌انداز استراتژیک و سرنوشت مشترک از وضعیت نامطلوبی برخوردار است.

تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین هوش سازمانی بر چابکی سازمانی در سازمان میراث فرهنگی ـ گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی، توسط مجید باقرزاده، احمد اکبری‌ دیباور در سال 1389 انجام شد. نتایج به دست آمده حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی است.

همچنین بین بعد هوش سازمانی شامل سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد با چابکی سازمانی رابطه مثبت و معنادار به دست آمد اما بین چابکی سازمانی و چشم‌انداز استراتژیک رابطه معناداری یافت نشد.

کارل آلبرخت (2003) که تحقیقات زیادی در مورد هوش سازمانی انجام داده است، می‌گوید: وقتی افراد باهوش در یک سازمان استخدام می‌شوند تمایل به حماقت گروهی2 پیدا می‌کنند. عموماً سازمان‌ها بیش از آنکه توسط رقبایشان مورد آسیب قرار گیرند، خودشان به خود آسیب می‌زنند. نبود تبحر اجرایی، جنگ‌های اداری، مبارزات سیاسی در همه سطوح، اختلال سازماندهی، قوانین و رویه‌های بی‌معنی، همه توطئه‌ها برای جلوگیری یک تجارت، از به کارگیری همه نیروی مغزی است که برای آن پول می‌پردازد که می‌توانیم به آن، حماقت تجمعی بگوییم. ممکن است انسان‌ها خیلی باهوش باشند و خیلی توانا برای انجام دادن کارهای بزرگ، اما نیروی تجمعی مغزی آنها به هدر می‌رود. بیائید به آن این گونه فکر کنید: وقتی کارکنان هر روز صبح برای کار کردن می‌رسند، آنها با خود عدد معینی از بهره هوشی را همراه می‌آورند شامل هوش عملی ایشان و ظرفیت ذهنی یادگیری. وقتی که ما به آنها پول می‌پردازیم، ما یک گزینه را در آن نمره هوش خریداری کرده‌ایم. در پایان هر روز ما می‌توانیم از آن نمره هوشی استفاده کرده باشیم یا آن را از دست داده باشیم. سندرسون (1998) در تحقیقاتی که انجام داده، به این نتیجه رسیده که موتور حرکت تغییرات جهانی، ظهور قدرت فکری در برابر قدرت منابع مادی خواهد بود.

نظریه جدید مزیت رقابتی بیش از آن که بر پایه منابع مادی استوار باشد، بر پایه قدرت ذهن استوار است.

رانگیااو (2007) در تحقیقی نشان داد که مدیران اجرایی و ارشد سازمان نقشی اساسی در متغیرهای ساختاری تسهیل‌کننده بروز خلاقیت دارند.

برای بروز خلاقیت نیاز به محیطی پراطمینان است تا افراد به ارائه ایده‌های خلاق تشویق شوند و این وظیفه مدیران ارشد است.

اگر این گروه با خوش‌نیتی در سازمان کار کنند و به خلاقیت کارکنان اهمیت دهند، کارکنان نیز از آنها الگوبرداری می‌کنند. کیل گوار (2007) در تحقیقی بیان می‌کند: دانش یک دارایی است و هوش را از طریق تمرین می‌توان بهبود بخشید و در صورتی که ممارست و تمرین در کار نباشد ضعیف خواهند شد.

به مدیران و متخصصان توصیه می‌شود مدیریت موثر دانش و ارتقا هوش سازمانی را سرلوحه کار خود قرار دهند.

جوزی8 (2008) در تحقیقی به 4 اصل مدیریتی موثر بر خلاقیت در سازمان اشاره کرده است: 1ـ اداره سازمان‌ها به طوری که دانشی متنوع‌تر داشته باشند. 2ـ تشویق کارکنان به داشتن نگرشی حمایتی از سازمان و اهداف آن. 3ـ فراهم‌سازی امکان به کارگیری تست‌های ارزشیابی سریع ایده‌ها و راه‌حل‌ها در هنگام ضرورت. 4ـ تشویق رفتارهای حمایتی کارکنان و سرپرستان و تنبیه مقاومت‌های موجود در برابر اجرای ایده‌های جدید.

در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش سازمانی و خلاقیت مدیران مدارس است.

روش پژوهش

با توجه به موضوع و هدف پژوهش روش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل مدیران مدارس دولتی راهنمایی شرق استان گیلان در سال تحصیلی 90-1389 که به تعداد 280 نفر است و از این تعداد 162 نفر به روش نمونه‌یری تصادفی طبقه‌ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش جمع‌آوری اطلاعات در این تحقیق از دو طریق انجام شده است.

الف) روش کتابخانه‌ای: برای مطالعات نظری و دیدگاه‌های صاحب‌نظران و جمع‌‌آوری اطلاعات مربوط به نظریات علمی پیرامون متغیرهای موردنظر و تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع و متغیرهای مربوط از منابع موجود استفاده شد.

ب) روش میدانی: برای قسمت آماری از روش میدانی به منظور توزیع و گردآوری پرسشنامه‌ها و داده‌ها و اطلاعات موردنظر در این تحقیق استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش دو پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی و خلاقیت بوده است.

پرسشنامه‌ هوش سازمانی شامل 49 سؤال پنج گزینه‌ای مطابق با مقیاس لیکرت و پرسشنامه خلاقیت شامل 50 سؤال پنج گزینه‌ای مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شد. اطلاعات به دست آمده در این تحقیق با استفاده نرم‌افزار spss از آمار توصیفی به محاسبه فراوانی، درصد، ترسیم نمودارها و تدوین جداول و آمار استنباطی از آزمون‌های تحلیل رگرسیون چند متغیره، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است.

 

یافته‌های تحقیق

تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها و اطلاعات متغیرهای پژوهش در جدول زیر نمایش داده شده است.

جدول (1)، مشخصه‌های آماری متغیر ملاک خلاقیت و متغیر پیش‌بینی‌کننده (چشم‌انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، کاربرد دانش، فشار عملکرد)

 

متغیرها میانگین انحراف استاندارد

خلاقیت 82/152 51/12

چشم‌انداز استراتژیک 23 25/6

سرنوشت مشترک 84/25 128/5

تمایل به تغییر 94/23 401/5

جرأت و شهامت 14/23 541/5

اتحاد و توافق 83/24 56/5

کاربرد دانش 93/24 090/5

فشار عملکرد 62/25 014/5

 

بحث و نتیجه‌گیری

نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که بین چشم‌انداز استراتژیک و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره چشم‌انداز استراتژیک، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس.

بین سرنوشت مشترک و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره سرنوشت مشترک، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس.

این نتیجه همراستا با کاری است که توسط احمد ودادی، دکتر سعید صیاد شیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388، انجام شده است و برخلاف نتیجه‌ای که توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388، دکتر سیدجواد قاضی میرسعید، علی الهیان در سال 1388 مجید باقرزاده، احمد اکبری دیباور در سال 1389، انجام شده است. بین میل به تغییر و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره میل به تغییر، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس. این تحقیق همراستا با تحقیقاتی که توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388، مجید باقرزاده، احمد اکبری دیباور در سال 1389، انجام داده است. نتایجی که برخلاف این تحقیق به‌دست آمده توسط احمد ودادی، دکتر سعید صیاد شیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388، دکتر سیدجواد قاضی میرسعید، علی الهیان در سال 1388 انجام شده است.

بین جرأت و شهامت و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره جرأت و شهامت، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس. این تحقیق همراستا با تحقیقی که توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388، احمد ودادی، دکتر سعید صیادشیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388، مجید باقرزاده، احمد اکبری دیباور در سال 1389، انجام داده است. نتایجی که برخلاف این تحقیق بدست آمده دکتر سیدجواد قاضی میرسعید، علی الهیان در سال 1388 انجام شده است.

بین اتحاد و توافق و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره اتحاد و توافق، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس... این تحقیق همراستا با تحقیقی که توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388، احمد ودادی، دکتر سعید صیادشیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388، مجید باقرزاده، احمد اکبری دیباور در سال 1389، انجام داده است. نتایجی که برخلاف این تحقیق به‌دست آمده دکتر سیدجواد قاضی میرسعید، علی الهیان در سال 1388 انجام شده است.

بین کاربرد دانش و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره کاربرد دانش، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس.. این تحقیق همراستا با تحقیقی که توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388، احمد ودادی، دکتر سعید صیادشیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388، مجید باقرزاده، احمد اکبری دیباور در سال 1389، انجام داده است. نتایجی که برخلاف این تحقیق بدست آمده دکتر سیدجواد قاضی میرسعید علی الهیان در سال 1388 انجام شده است.

بین فشار عملکرد و خلاقیت مدیران مدارس رابطه وجود دارد. همچنین البته این همبستگی مستقیم و مثبت است، یعنی با افزایش نمره فشار عملکرد، نمره خلاقیت افزایش می‌یابد و بالعکس.. این تحقیق همراستا با تحقیقی که توسط علی نوروزی، مظفرالدین واعظی در سال 1388، احمد ودادی، دکتر سعید صیادشیرکش، دکتر مریم شفیع‌زاده برمی در سال 1388، مجید باقرزاده، احمد اکبری دیباور در سال 1389، انجام داده است. نتایجی که برخلاف این تحقیق بدست آمده دکتر سیدجواد قاضی میرسعید، علی الهیان در سال 1388 انجام شده است.

 

پیشنهادات

در این پژوهش محقق پیشنهاداتی به محققین دیگر و پیشنهادات کاربردی را ارائه می‌دهد:

پیشنهادات کاربردی:

همان‌طور که نتایج تحقیق گویای آن شده است که بین هوش سازمانی و خلاقیت رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد، می‌توان با برگزاری جلسات یا همایش‌های اندازه‌گیری میزان خلاقیت یا گفتگو در زمینه مشکلات با ایده و طرح نو علاوه بر تشویق مدیران به انجام امور، ایده‌های نو را شناسایی کرده و از آن استفاده نمود.

پیشنهادات به محققین:

1ـ باتوجه به اینکه خلاقیت و نوآوری در مدیریت همه جا با هم صحبت شده است، می‌توان با تحقیق بر رابطه هوش هیجانی با نوآوری هم پژوهشی به عمل آورد.

2ـ می‌توان پژوهشی در زمینه رابطه هوش سازمانی با تعهد سازمانی در ارگان‌های نظیر مدارس و دانشگاه‌ها انجام داد.

 

پی‌نویس:

1- Intelligence organization

2. Collective Stupidity

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید