نگاه روز
صنعت چای را دریابید
- نگاه روز
- نمایش از چهارشنبه, 21 تیر 1391 16:56
- بازدید: 3574
برگرفته از روزنامه اطلاعات
ابوالقاسم ـ قاسم زاده
روزنامهنگاران عادت دارند به نوشتن فصلی مشکلات مردم، اگر علت آن را میپرسید کافی است به روال مدیریت و برنامهریزی نگاه کنید که دو شاخصه دارد، یکی نبود سیستم تعریف شده و قوام یافته و دیگر شعارزدگی، وعدههای بسیار اما اقدام و عمل اندک.
استانهای گیلان، مازندران و گلستان را قطب تولیدات کشاورزی از چای، برنج، انواع و اقسام مرکبات، پرورش گل و پنبه و دانههای روغنی میخوانند. به هر بخش از این تولیدات کشاورزی سری بزنید، مشکلات متعددی را خواهید دید که در نظر اول ساده بنظر میآید اما سال به سال و مرحله به مرحله با افزایش شعاع مشکلات، حالا تولیدکنندگان و کشاورزان بجای بیان کلمه مشکلات میگویند «گرفتار» شدهایم! گرفتاری که هم تولیدکنندگان، هم مصرفکنندگان با آن مواجهاند.
گرفتاری صنعت چای کشور از نمونههای بارز آنست که دچار وعدههای بسیار و اقدام اندک است. چندسالی است مطالب و گزارشها و مصاحبهها درباره آن مثنوی هفتاد منی شده است اما همچنان گرفتاری کشاورزان زحمتکش گیلانی و مازندرانی باقی مانده است.
در این روزها به اصطلاح چایکاران، چین دوم برداشت محصول از باغهای چای آغاز شده است. دولت قیمت 700تومانی چای درجه یک و 390 تومانی چای درجه دو برای هر کیلو برگ سبز چای را از قبل حفظ کرده است. در حالیکه این نرخ اگر هم در زمان اعلام آن تناسبی با هزینهها و پرداختهای روزمزد کارگری و هزینههای جانبی آن داشته، امروز آن نرخ پرداختها کاملاً شکسته شده است و با افزایش تورم و هزینه زندگی رشد فزایندهایی پیدا کرده است. بطوریکه ادامه پذیرش چنین نرخی از گذشته برای چایکاران جوابگوی هزینهها نیست. پرداختها به چایکاران سر موعد صورت نمیگیرد و اغلب چایکاران با تأخیر قیمت فروش برگ سبز چای خود را دریافت میکنند. رئیس اتحادیه چایکاران کشور نتیجه این روش پرداخت و قیمت گذاری را تبدیل نیمی از چایکاران به کارگران روز مزد دانسته است. برخی چایکاران بهجای برداشت محصول، به خاطر ضرر و زیان، باغ چای خود را رها میکنند. پیشنهاد رئیس اتحادیه چایکاران به دولت ارزیابی مجدد قیمتگذاری گذشته و تغییر آنست تا هر کیلوگرم چای درجه یک را 1500 تومان و چای درجه دو را 1000 تومان قیمتگذاری کند.
گزارشها در فصل کار و برداشت محصول چای درگیلان نشان میدهد، این روزها اغلب کشاورزان هنگام مراجعه به کارخانههای چای با درهای بسته مواجه میشوند. کارخانه داران علت آن را انبارهای پر از چای خشک میدانند و میگویند هنوز ضوابط خرید چای تضمینی به آنها ابلاغ نشده است.
چایکار و کارخانه دار چای، هردو خود را بلا تکلیف میبینند.
از مرگ صنعت چای کشور یاد میکنند و با خاطره روزهای پایانی صنعتی تولید ابریشم در ایران که روزگاری شهرت جهانی داشت مقایسه میکنند!
بررسی فنی و مالی مشکلات چای کشور نیازمند نظر کارشناسان در این بخش است اما پرسش روزنامهنگاری این است که چرا در مدیریت این بخش بهجای برنامهریزی قابل قبول همچنان مشکلات باقی است و چایکاران در انتظار که مگر دستی بر آید و کاری بکند. قرار بود بازار داخلی چای کشور سامان یابد. قرار بود واردات چای خارجی کنترل شود. قرار بود کیفیت چای داخلی چنان شود که در بازار متلاطم این محصول جایگاه بهتری پیدا کند. قرار بود رضایت چایکاران برای ادامه تولید فراهم آید.
در اغلب کشورهایی که تولید چای دارند جایگاه تولید و تجارت چای تعریف شده است. در اوایل انقلاب یکی از تجار ایرانی که در واردات آهن مشهور بود و در این بخش از تجارت فعالیت میکرد . از ایران رفت و در لندن روش تجارت خود را به ارائه محصول چای تغییر و اختصاص داد. اکنون نام آن تاجر ایرانی به یک «برند» تجاری تبدیل شده و شهرت جهانی یافته است. آیا در ایران در بخش دولتی و خصوصی تحولی در صنعت چای کشور امکانپذیر نیست آنگونه که به رقابت در بازارهای داخلی و خارجی بینجامد؟ درگذشته بارها در روزنامهها از تغییر کاربری باغ چای به ویلا یا شهرک ساختمانی تفریحی مطالبی نوشته شده است. اگر امروز کشاورز چایکار نمیتواند حداقل زندگی خود را برآورده سازد و کارخانهدار از خرید چای خودداری میکند و بازار چای از چای خارجی اشباع شده است، آینده صنعت چایکاری در کشور را چگونه باید دید!؟
خانوادههای گیلانی و مازندرانی که شغل ثابت آنها چایکاری است و سرمایهاصلی آنها به کشاورزی چای اختصاص دارد، مشکلات فزایندهای در اداره زندگی عادی خود دارند. از یک طرف فرهنگی بارآمدهاند که عشق به زمین و کشاورزی دارند و چایکاری به صورت سنت خانوادگی آنها شده است. از سوی دیگر هر سال بار سنگینتری از هزینههای زندگی خانوادگی خود را تحمل میکنند. فاصله درآمد چایکاری با هزینههای هر ساله خانواده آنها تناسبی ندارد. گر چه دل از کار و تلاش بر نمیدارند اما درحسرت رها شدن از اینهمه گرفتاری هستند.
تا دیر نشده صنعت چای و چایکاری در کشور را دریابید، قبل از آنکه به سرنوشت تلخ صنعت تولید ابریشم در ایران دچار شود.