شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی دیده‌بان خلیج فارس طنز روز - بحر طویل در حکایت عربدهٔ امارات

دیده‌بان خلیج فارس

طنز روز - بحر طویل در حکایت عربدهٔ امارات

برگرفته از ایسنا

علی زمانی

یکی مهره‌ی امریکی بدذات، شده کوک و زده قاط، همین‌گونه به کرات، سخن گفته به ژاژ و همه طامات، که من میر امارات، به اوطان و ایالات، شوم شیر، و برم دست به شمشیر، و زنم توپ و همه تیر، به ایران و بگیرم همه بوموسی و تنبان، که رسید این سه جزیره به من از دوره‌ی اجداد و نیاکان، نکشم دست از این نقطه به آسان، که بود مستندم یک سند محضری توپ که سی سال بود سابقه‌ی معتبر این سند ساخته‌ی دست یکی روبه مکار، به امضای دُم عقرب جرار، جهانخوار، که بسیار، مرا هل بدهد تا که شوم شیر، و برم دست به شمشیر، و کنم منطقه درگیر، و چو صدام شوم صید به نخجیر، و نهایت بشود کشور من صاحب این هر سه جزایر، که به ظاهر، بتواند که شود مأ من دنجی که در اعماق عمیقش بشود جای دهد کشتی زیرآب، از آن ارتش ارباب،همه آلت جنگی، و از آن‌جا بکشد لشگر بنگی،به همه جای خلیج به ابد فارس، چنین گفت و چنان گفت و نشد خسته ازین مفت و بر این طبل تهی کُفت و در آخر ز سر خستگی‌اش خفت و ندانست که این حرف، نه با عقل شود جور و نه با فکر شود جُفت و برایش نشود تُنب، نه پاپوش و نه تُنبان و نه جبران بکند کوچکی وسع وطن را.

از این‌سو همه‌ی ملت ایران که در این مهد دلیران همه آماده چو شیران ز پی خدمت بر پایه‌ی ایمان، ننشینند ز پای و نروند هیچ ز جای و ندهند گوش به هر دلقک خرگوش به هر هفت خط رنگی و منقوش، شنیدند چنین چیز که: "یک مردک خل نیز که بسیار بود ریز زبانش بشده تیز و چنان عربده سر داده که گویی طرفش هست یکی کشور بی پا و سر و دست، نه پرشور و نه سرمست و یا دست‌نشانده‌ست که چون اوی به هر باد و به هر بوی بلرزد به خود و جا بخورد یا که کند روی به یک قلدر بدخوی ازین سوی و از آن سوی و پنهان بشود پشت ابر قدرت دژخوی. و سر داده که ما شاه امارات چنینیم و چنانیم و بر اینیم و برآنیم و خر خویش توانیم به هر جای که خواهیم و توانیم برانیم و همان‌جای بمانیم که از پادشهانیم که در کار نمانیم". و چنین یاوه چو بشنید همه ملت ایران ز سر غیرت و ایمان همگی بانگ برآورد و خروشی ز ته دل به درآورد و بشد متحد و یک‌دل و یک‌رأی و بگفت: ای مگس بوالهوس زار مگو یاوه‌ی بسیار و نداری تو قد و قامت این کار و نزن بار دگر جار و نده سر تو در این‌باره دگر داد سخن را.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه