شنبه, 12ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی میراث معنوی باغ ایرانی: حسرتی برای گذشته، امیدی برای آینده

باغ ایرانی: حسرتی برای گذشته، امیدی برای آینده

برگرفته از فر ایران

حسین محجوبی

اگر بتوان برای وصف موجودی در کره زمین، بهترین لغات را در فرهنگ‌ها جست‌وجو کرد و به کار برد، آن لغات هم برای توصیف درخت و گل و گیاه ناکافی خواهد بود. متنوع‌ترین، مفیدترین، زیباترین، بزرگ‌ترین، و ده‌ها ترین دیگر نیز نمی‌تواند گویای ماهیت راستین آنان باشد.
بقای این آفریده‌های مقدس برای تمام موجودات کره زمین حیاتی است و به انسان نیز در عرصه‌های بسیار گوناگون بهره می‌رساند. از جمله نفت، پتروشیمی، زغال‌سنگ، کاغذ و ...
از این جنبه‌ی ماهوی که بگذریم، درخت، گل و گیاه نماد کامل زیبایی است. همان نمادی که در هنر باغ‌‌سازی، باغ آرایی ایرانیان به کمال رسیده است.
از آن‌جایی که بخش‌های بزرگی از فلات ایران، بر روی کمربند مناطق خشک و کم‌باران جهان قرار گرفته، از دیرباز، باغ و بوستان برای ایرانیان دارای ارزش و معنای ویژه‌ای بوده است.
مردم میهن ما، در سده‌های دور تاریخ، برای پیروزی بر خشکی و سرسبز کردن این سرزمین و ایجاد آن چیزی که طبیعت باید بسازد اما در بخش‌های بزرگی از این فلات اثری از آن وجود نداشت، در پی جست‌و جوی آب در زیر زمین برآمدند. آن را یافتند، و با استفاده از شیب زمین، از آن برای آشامیدن، کشاورزی، شهرسازی، باغ و بوستان سازی و ... بهره گرفتند.
بهترین نمونه‌ها را در این زمینه، در مناطق مرکزی ایران می‌توان دید، یعنی در اصفهان، یزد، کاشان، کرمان، بخش‌هایی از خراسان و ... در این مناطق ایرانی‌ها شیوه شگفت‌انگیزی، در سبزسازی و بخشیدن طراوت به شهر از آب بهره گرفته‌اند. گردش دادن آب در جوی‌های شهر در همین راستا بوده و هست. ما روز هفدهم مهر ماه جاری در نمایشگاه «باغ ایرانی، حکمت کهن، منظر جدید» با برخی از ویژگی‌های فن- هنر باغ‌سازی ایرانی آشنا شدیم. (این نمایشگاه از سوی موزه هنرهای معاصر تهران با همکاری «گروه بالی» بر پا شده بود)
مردم میهن ما درازای تاریخ، کمبود باغ و بوستان و گل و گیاه را با قرار دادن آنها بر روی نقش قالی‌ها جبران کرده‌اند. در نتیجه‌، حتا در خشک‌ترین مناطق نیز، ایرانیان اتاق‌ها و ایوان‌ها را با قالی بدل به باغ و بوستان کوچکی کرده بودند که چشم از تماشای آن سیر نمی‌شد و در پاییز نیز مانند گلستان سعدی، بی‌خزان بود و بی‌زوال.
از سوی دیگر، شاعران سرزمین ما نیز کوشیده‌اند تا با وصف طبیعت، باغ و بوستان، بهار و ... به نوبه‌ی خود مانند هنرمندان قالی‌باف، طراوت و سرسبزی را به خانه‌ها برده و درهای باغ‌ها و بوستان‌ها را به روی خوانندگان اشعارشان بگشایند.
باغ‌های ایرانی، به علت بهره‌گیری از شیب طبیعی زمین، بیشتر دارای اشکال هندسی گوناگون هستند. باغ‌سازان ایرانی، در عین رعایت سادگی، دانسته و آگاهانه زیباترین تناسب‌ها را در طراحی باغ‌ها به کار می‌گرفتند و از سایه‌بان‌ها و آلاچیق‌ها، در جای جای باغ برای ایجاد استراحت‌گاه استفاه می‌کردند.
چنان‌که گفته شد، باغ‌های به نام ایران که از گذشته‌ها به ما رسیده‌اند، بیش‌تر در منطقه‌های خشک‌تر قرار دارند، مانند باغ فین در کاشان، باغ‌های معروف شیراز، باغ شازده ماهان، باغ گلشن طبس، باغ دولت‌آباد یزد و ... .
این شهرها در جاهایی بنا شدند که مسافر پس از پیمودن فرسنگ‌ها راه از میان بیابان های خشک و بی‌آب و علف، یکباره به این باغ‌های سرسبز با جوی‌های آب و گل‌های زیبا و گوناگون می‌رسد و ناخودآگاه چنین می‌پندارد که از دوزخ به بهشت گام نهاده است.
اوج آمیختگی هنر باغ‌سازی و شهرسازی ایرانی را باید در اصفهان جست‌وجو کرد.
اصفهان را می‌توان به یک بوستان یا باغ پرشکوه تشبیه کرد: طراحان نابغه این شهر توانسته‌اند از آب رودخانه زاینده‌رود؛ با استادی در تمام شهر برای منظورهای گوناگون بهره گیرند.
مجموعه‌های مرکز شهر اصفهان با ساختمان‌های زیبا، میدان‌های باشکوه، خیابان‌های پردرخت، فضای سبز مناسب،‌همراه با باغ‌ها و بوستان‌های داخل و خارج شهر و کناره زاینده‌رود با مجموعه پل‌های آن، یکی از بهترین نمونه‌های معماری و شهرسازی در جهان است.
با امکانات گسترده فن‌آوری امروز، مانند آبیاری قطره‌ای و آبیاری زمان‌بندی شده، پارک‌ساز می‌تواند در شرایط گوناگون به هر شیوه‌ای که طراح مایل باشد، فضای سبز به وجود آورد و فضای بسیار چشم‌نوازی در هر کوی و برزن ایجاد کند. نمونه بارز آن فضاهای سبزی است در همه جای جهان از جمله در ایران و مخصوصاً تهران مشاهده می‌کنیم.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید