صنایع دستی
لنج، صنایعدستی غولپیکر
- صنايع دستي
- نمایش از سه شنبه, 19 ارديبهشت 1391 05:20
- بازدید: 4978
شاید بزرگتر از لنجسازی در صنایعدستی نباشد و به همین علت میتوان لنج را غولپیکرترین صنعتدستی لقب داد. اینروزها با ثبت لنج ایرانی در فهرست میراث معنوی جهانی و اهمیت مبادلات کالاهای دریایی و صید ماهی، لنجسازی جان دوبارهای گرفتهاست. صنعتی که روزی مردمان بسیاری را در جنوب کشور تامین میکند.
adidas born original women costume for sale - تسوق تشكيلة اديداس اوريجينالز للرجال مع تخفيضات 25 , نمشي - 75% أونلاين في السعودية | how to tell if jordan 4 red thunder is real Archives - nike air force 1 suede wheat free bread products - IetpShops
بارگزاری فایل مرتبط با خبر: مالتیمدیا درباره لنجسازی
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ صداها تو را به سمت خودشان میکشانند. اره و تیشه، ضربههای محکم پتک و دریل و وقتی نزدیک میشوی پسزمینه آهسته نفسنفسهای مردی که در برابر ساخته دستاش ناچیز نشان میدهد. بوشهر، بندر عامری، کارگاه لنجسازی. اینجا هرآنچه تولید میشود صنایعدستی غولپیکر است و مسیر قدمهایت را خاکارهها و برادههای آهن که حالا کثیف و چرک شدهاند فرش کردهاست.
لنچسازی از مهمترین صنایعدستی استان بوشهر است. در نوار ساحلی خلیج فارس، بنادر زیادی در استان بوشهر لنج میسازند که بندرعامری یکی از آنهاست.
قدمت لنجسازی در بوشهر را به دوره نادرشاه افشار نسبت میدهند؛ آن هنگام که نادر نخستین مرکز کشتیسازی را در بندر بوشهر راهاندازی کرد و این سنت تا امروز در این استان ساحلی ادامه دارد.
این صنعت در سالهاى اخیر به واسطه افزایش مبادلات دریایى و صید ماهى از رونق زیادى برخوردار شدهاست. نیروى شاغل این صنعت منحصر به همان «گلافان»، یا سازندگان لنج و قایق هستند. مصالح اولیه مورد نیاز چوبهاى جنگلى مقاوم در مقابل رطوبت براى اسکلت و تختههاى مرغوب هندى به نام ساى براى بدنه آن است. هنوز وسیله کار گلافان بسیار ابتدایى است که سبب کندى کار و کمى تولید سالیانه مىشود.
لنجسازی و سنت دیرینه این صنایعدستی جنوب ایران، چندی پیش به نام ایران در فهرست میراث معنوی یونسکو به ثبت رسید. در این میان رقبای زیادی برای این صنعت وجود دارد که پاکستان و کویت مهمترین آنها هستند. لنجسازی پاکستان تا آنجایی در صنعت لنجسازی ایران نفوذ کرده که برخی لنجها را پاکستانی مینامند.
به ساختن لنج گَلّافی میگویند. در ساخت لنج یک استاد گلّاف داریم، یک نفر کمکی و بقیه کارگر هستند، ولی همه به گلاّف معروفاند. استادکار همۀ تنظیمات را انجام میدهد. اول از پایۀ لنج شروع میکنند که به آن «بیس یا شالوده» میگفتند. مثلاً برای ساخت یک لنج 200 تُنی، یک تخته به طول 28 تا 32 متر و ضخامت 40 سانتیمتر انتخاب میکردند، با این اندازهها لنجی به حجمِ 250 تا 300 تن میساختند. سپس تختۀ بالای بیس را شروع میکردند که به آن «مالِچِ اول» میگفتند. بعد «شَلمون» را شروع میکردند. اسلکتبندی لنج را شَلمون میگفتند. بعد هم میلِ جلو و میلِ عقب را میساختند. این روند را ادامه میدادند تا میرسیدند به عرشه.
کابینِ ناخدا را روی عرشه و عقب لنج میساختند و به آن «قُماره» میگفتند. قماره محل استقرار سکّان است. لنجها قبلاً موتور نداشتند اما حالا که موتور دارند یک قسمتی هست به نام «کُنده» که مقاومت بیشتری دارد و «شافْت» و «پَنکه» را روی این قسمت نصب میکردند. جلو و روی میل را با تختههایی میپوشاندند و به آن «ساطور» میگفتند، رویش را نقاشی میکردند و این نقاشی نشان میداد که اینجا جلوی لنج است. به این نوع لنج "بوم"میگفتند که برای باربری استفاده میشود.
لنجهای دیگری هم داریم، مثلاً "ناکو" که بیشتر در پاکستان و هند ساخته میشده است و یک نوع لنج باربری است. ناکو دو نوع دارد: پاشنه و تخممرغی. در ناکو پاشنه، پشتِ لنج صاف است و در ناکو تخممرغی، پشتِ لنج منحنی ساخته میشود.
«خَنْ» فضای داخلی لنج است که دریانورد در طول مدتی که روی دریا بوده، مثلاً بیستروز در ماه، داخل آن زندگی میکردهاست. فضای خن دو بخش میشود: خنِ طِفَر و خنِ سینه (جلو و عقب). قسمت عقب بیشتر برای خوابشان بوده و قسمت جلو برای ذخیرۀ یخ و ماهیهایی بوده که صید میکردهاند. البته این برای لنجهای صیادی است.