یادمان
آثار تاریخی تنگه بهرام چوبین در حال نابودی
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- سه شنبه, 21 ارديبهشت 1389 10:54
- آخرین به روز رسانی در سه شنبه, 21 ارديبهشت 1389 11:12
- نمایش از سه شنبه, 21 ارديبهشت 1389 10:54
- بازدید: 2601
به گزارش خبرنگار مهر در ایلام، بنا بر روایات موجود، بهرام چوبین در "ری" به دنیا آمد که به علت بلندی قد و عضلانی بودن اندام به چوبین (مانند چوب) معروف شده بود در زمانی که از سوی شاه ایران حاکم شمالغربی ایران (از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی شامل ارمنستان، آذربایگان و کردستان) بود، هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) در ساحل جنوبی غربی دریای مازندران و آگاهی از قدرت اشتغال این ماده، تصمیم گرفت که از آن نوعی سلاح تعرضی ساخته شود و این کار به مهندسان ارتش واگذار شد.
ظرف مدتی کوتاهتر از یکسال، پیکانی ساخته شد که بی شباهت به راکتهای امروز نبود و این پیکان حامل گوی دوکی شکل آغشته به نفت خام بود که از روی تخته ای که بر پشت قاطر قرار داشت، پرتاب می شد.
28 نوامبر سال 588 میلادی، ارتش ایران در جنگ با چینیان (خاقان) در بلخ از سلاح تازه ای که در آن نفت خام بکار رفته بود استفاده کرد. در این جنگ فرماندهی ارتش ایران را ژنرال بهرام مهران معروف به بهرام چوبین برعهده داشت که در تاریخ نظامی جهان از او به عنوان یک نابغه نظامی نام برده اند.
"هرمز" شاه وقت ساسانیان، وقتی شنید که خاقان شمالغربی چین وارد اراضی ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان فعلی و شمال افغانستان) شده و بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است، ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسه ای در شهر تیسفون (نزدیک بغداد) پایتخت آن زمان ایران فراخواند و تصمیم خود را به اخراج او از ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند و چون طبق آخرین اطلاعی که به ارتشتاران سالار (ژنرال اول ارتش ایران) رسید، "خاقان شابه" دارای 300 هزار مرد مسلح و چند واحد فیل جنگی بود، قرار شد بهرام چوبین را برای انجام این کار خطیر برگزیدند و او پذیرفت.
بهرام نیز از میان ارتش 500 هزار نفری ایران، 12 هزار مرد جنگدیده 30 تا 40 ساله (میانسال) را برگزید که اضافه وزن نداشتند و میهن دوستی آنان قبلا ثابت شده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سوار و پیاده تجربه داشتند.
وی به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونه ای که خاقان متوجه نشد.
بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگری داشت هر دو روز یک بار سربازان را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطن دوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن می گفت و آنان را امید ایرانیان می خواند - مردمانی که می خواهند آسوده و در آرامش و با فرهنگ خود زیست کنند.
خاقان زمانی از این لشکرکشی آگاه شد که بهرام چهار روز تا بلخ فاصله داشت و چون شنید که بهرام با کمتر از 13 هزار نفر آمده است چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان 100 تا 300 هزار تن گزارش کرده اند به مقابله با بهرام شتافت. بهرام به واحدهای آتشبار (نفت اندازان) توصیه کرد که حمله را با پرتاب پیکانهای شعله ور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند و به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفت اندازان با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند و سپس خود با دو هزار سوار زبده قرارگاه خاقان را مورد حمله قرار داد.
خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که البته موفق به فرار نشد و کشته شد، سپاه عظیم او متلاشی شد و پسر وی نیز بعدا به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتی های تاریخ است.
آثار قلعه داخل تنگه در جنگ بهرام با خاقان شمالغربی چین در حال ویرانی است
آثار قلعه های بزرگ داخل تنگه و وجود چهار آب انبار حجاری شده در دل سنگهای عظیم و آثار پلکانی سنگی و دیوارکشی ارتفاعات ورودی تنگه که هنوز هم برج های دیده بانی مشرف بر آن نسبتا دست نخورده باقی مانده از این اثر تاریخی یک میراث ارزشمند ساخته که متاسفانه بر اثر اهمال مسئولین فرهنگی استان مانند دیگر ابنیه تاریخی شهرستان درحال ویرانی و تاراج است.
به نوشته بسیاری از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیاء زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین هستند.
تنگه بهرام چوبین بدلیل بی توجهی در بستر فراموشی است
تنگه بهرام چوبین در حدود 12 کیلومتری شرق شهرستان دره شهر به پلدختر و در میان تنگه ای عظیم و صخره ای منشعب از پا دانه ارتفاعات کبیرکوه قرار گرفته است و در داخل این تنگه مجموعه ای از اماکن مسکونی، بنای شاه نشین، حوضچه های سنگی آب و برج وجود دارد که زیبایی این محیط طبیعی را دوچندان کرده است.
مجموعه مذکور با آثار باقیمانده از دیوار و دژهای نظامی به بهرام چوبین از ژنرالهای دوره ساسانی منسوب است و مکانی بوده برای پناه گرفتن بهرام چوبین در زمان شورش علیه خسرو پرویز که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و در حال حاضر تنگه بهرام چوبین از زیباترین مکانهای توریستی استان ایلام است که همه ساله تعداد زیادی گردشگر از آن بازدید می کنند.
این بنا در صورت توجه مسئولان حتی می توانست در یونسکو هم به ثبت رسیده باشد ولی به دلیل کم لطفی این آثار همچنان در کنج عزلت و در بستر فراموشی هستند.
به هرحال این تنگه همانگونه که عنوان شد به زعم عده ای از اهل فن شکارگاه ییلاقی بهرام چوبین بوده ولی دیوارهای ساروجی و محکم این تنگه و وجود برجهای متعدد دیده بانی بیشتر مخفیگاه بودن قلعه را به ذهن متبادر می سازد تا شکارگاه بودن آنرا.
این تنگه، تنگه ای کم عرض و مرتفع با موقعیت استراتژیک در دامنه کبیرکوه و در مجاورت روستای شیخمکان در ضلع غربی مسیر جاده دره شهر - پلدختر از توابع شهرستان دره شهر است.
آثار بجا مانده عمدتا شامل قلعه ای از سنگ و گچ و پلکان بر دیواره های سنگی است. همچنین این مجموعه دارای چهار آب انبار سنگی و ناودانکهای ارتباطی برای نگهداری آب شرب برای مدت طولانی است.
تنگه بهرام چوبین از مناطق گردشگری در فصل بهار و تابستان برای مردم دره شهر و شهرستانهای مجاور به شمار میآید و با توجه به جذابیت تاریخی و گردشگری این تنگه لازم است در جهت جذب گردشگر تلاش لازم را به کار بگیریم.
آنچه مهم است این است که آثار تاریخی موجود در این تنگه به حال خود رها شده و در حال تخریب و نابودی هستند.
علاوه بر این در کنار دژهای تاریخی زباله ها هم دیده می شود که این خود جای تاسف دارد.
دیوارهای تاریخی موجود در داخل تنگه در حال ناپدید شدن هستند بدون اینکه حفاظت و مرمتی بر روی آنها انجام شود.
با وجود این نامهربانیها اگر بهرام چوبین خود هنوز زنده بود و از این مکان که روزگاری از آن به عنوان پناهگاه استفاده کرده است، بدلیل شدت تخریب دیوارها و دژها باز هم فرار می کرد.