خبر
صور فلکي و نامگذاري آنها
- خبر
- نمایش از جمعه, 10 شهریور 1391 16:12
- بازدید: 4250
منبع روزنامه اطلاعات
در نيمکره جنوبي آسمان، ستاره قطبي وجود ندارد امّا سادهترين صورت فلکي قابل شناخت احتمالاً «غراب» است که به عنوان صليب جنوبي نيز شناخته شده است. همان طور که از نامش بازگو ميکند اين صورت فلکي شکل صليب دارد و از 3 ستاره واقعاً روشن (قدر نخست) و ستارگاني با قدر دوم و سوم و بسياري ستارگان کم نور تشکيل ميشود. روشنترين ستاره (آلفا) نسبت به ستارگان روشن ديگر به قطب جنوب سماوي نزديکتر است. شماليترين ستاره روشن، ستاره گاما به شمار ميرود. با ترسيم خطي از گاما به آلفا، خط کاملاً نزديک به قطب جنوب سماوي رسم خواهد شد. درست در شمال صورت فلکي غراب (Crux) و قنطورس (Centauri) قرار دارد که نزديکترين ستاره شناخته شده را در بردارد.
عنوان صور فلکي حول قطبي معمولاً براي صورتهاي فلکياي انتخاب ميشود که وقتي از يک محل خاص روي زمين به آنها نگاه ميشود، هرگز غروب نميکنند. اگر شما در قطب شمال زندگي ميکرديد، در اين صورت قطب شمال سماوي مستقيم بالاي سر شما قرار داشت و استواي سماوي نيز در طول افق قرار ميگرفت. همچنان که زمين ميچرخيد، شما ميديديد که ستارگان و صور فلکي به طور موازي با افق ميچرخند. آنها طلوع و غروب نميکنند. شما هرگز نميتوانستيد هيچ يک از ستارگان در آسمان نيمکره جنوبي سماوي را ببينيد، زيرا که آنها هميشه زير افق قرار داشتند. وضعيت مشابهي هم در قطب جنوب اتفاق ميافتد.
از طرف ديگر، اگر شما در استوا زندگي ميکرديد، در آن صورت استواي سماوي مستقيم از بالاي سر شما ميگذشت و دو قطب سماوي روي افق قرار داشتند. در مواقعي از سال شما ميتوانستيد هر يک از صور فلکي را ببينيد. آن عدّه از ما که بين استوا و قطبها زندگي ميکنيم، وضعيت بينابيني را مشاهده خواهيم کرد. بعضي ستارگان هميشه قابل مشاهده خواهند بود (آنهايي که بين زاويهاي از قطب سماوي برابر با عرض جغرافيايي ما روي زمين قرار دارند)، بعضي ديگر از ستارگان طلوع ميکنند و بعد هم غروب و بعضي ديگر هرگز طلوع نميکنند.
سند تاريخي نامهاي بسياري از صور فلکي در گذشته گم شده است. امّا بعضي از آنها از افسانههاي تمدّنهاي اوّليه، به ويژه يونان باستان ريشه گرفته اند. بسياري از ستارگان روشن توسط ستاره شناسان عرب نام گذاري شدند، مانند «ابط الجوزا» در صورت فلکي «جبّار» و «آلدبران» در صورت فلکي ثور. «جان باير» يکي از ستاره شناساني که در قرن هفدهم زندگي ميکرد، يک اطلس ستارگان را به نام «اورانومتريا» درست کرد.
در اين اطلس او تصاوير صور فلکي را بر اساس افسانههاي قديمي ترسيم کرد.
البتّه براي اين که موقعيّت ستارگان درست باشد از موقعيّتهاي اندازه گيري شده توسط ستاره شناس بزرگ «تيکو براهه» استفاده کرد. در واقع، اين «باير» بود که براي نخستين بار نامگذاري ستارگان با استفاده از حروف يوناني را ابداع کرد؛ براي مثالً روشنترين ستاره را «آلفا» ناميد.
در قرن هفدهم، تعدادي صور فلکي به صور فلکي شناخته شده قبلي اضافه شدند. اين صور فلکي، ستارگان نيمکره جنوبي را شامل ميشدند که تا آن زمان براي يونان باستان ناشناخته مانده بودند. براي نخستين بار در سال 1801 م (1179 ش.) سعي شد مرزهاي دقيق و مشخصي بين صور فلکي مختلف رسم شود.
اين کار توسط «جان بد» انجــام شد. امّا بين ستاره شناسان در اين مورد اختلاف بود. تا سال 1930 م. (1308 ش.) که اتّحاديه بين المللي ستاره شناسي، آسمان را به هشتاد و هشت صورت فلکي تقسيم و مرزها را تعيين کرد.