شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز 11 سپتامبر مدهش‌ترین فریب کاری تاریخ

نگاه روز

11 سپتامبر مدهش‌ترین فریب کاری تاریخ

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 86، سال سیزدهم، اردیبهشت و خرداد 1394، رویه 16 تا 17

شورای نویسندگان

مارشال مکلوهان، نظریه‌پرداز نامدار ارتباطات، می‌گوید: «تنها رازهای کوچک نیاز به محافظت دارد، از رازهای بزرگ ناباوری مردم حفاظت می‌کند.»

Only puny secrets need protection. Big discoveries are protected by public incredulity.

در پی تشدید درگیری های سیاسی داخلی ایالات متحده آمریکا، روزنامه نیویورک تایمز (هوادار دولت اوباما) در 14 آوریل 2015/ 25 فروردین 1394 گزارشی جنجالی منتشر کرد مبتنی بر اظهارات باب گراهام، استاندار و سناتور پیشین فلوریدا (از حزب دمکرات) و رئیس کمیته اطلاعاتی سنا از 6 ژوئن 2001 تا 3 ژانویه 2003 که در تنظیم گزارش سال 2002 کنگره درباره حادثه فوق نقش اصلی داشت.

باب گراهام از جایگاه آل‌سعود در حادثه یازده سپتامبر گفت و استتار آن توسط اف. بی. آی. و دولت جرج واکر بوش. گراهام گفت: من معتقدم مردم آمریکا سزاوار آنند که حقیقت آنچه را که بنام ایشان شده بدانند. باب گراهام 78 ساله افزود که از هیچ تلاشی برای وادار کردن دولت  به انتشار بخش‌های پنهان و ناگفته حادثه یازده سپتامبر و مطلع کردن مردم از ماوقع دریغ نخواهد کرد و خواهد کوشید تا عدالت را برای خانواده‌های قربانیان این تهاجم تروریستی تأمین کند. به گفته گراهام، مستنداتی وجود دارد که نقش سعودی، نه فقط افرادی خاص از خاندان آل‌سعود بلکه دولت سعودی، را در حمایت از تروریستهای مسبب حادثه یازده سپتامبر نشان می‌دهد و تحقیقات اف. بی. آی. در فلوریدا مؤید ارتباطات آلسعود با عوامل این حادثه است. گراهام اقدام اف. بی. آی. را در لاپوشانی نقش آل‌سعود نه فقط استتار بلکه «فریبکاری مدهش و تجاوزکارانه» خواند. گراهام گفت: پرسش من خیلی ساده است. آیا عاملان هواپیماربایی تنها بودند یا از سوی کسانی در داخل آمریکا پشتیبانی می‌شدند؟ گراهام درباره انگیزه خود گفت:

می‌خواهم تمامی کسانی که در توطئه یازده سپتامبر نقش داشتند بهای این کار را بپردازند.

اظهارات باب گراهام در زمانی خبرساز می‌شود که خانواده‌های قربانیان حادثه یازده سپتامبر در دادگاه فدرال نیویورک اقامه دعوی کرده و بر اساس قانون آزادی اطلاعات خواستار انتشار تمامی اسناد اف. بی. آی. در این زمینه شده‌اند.

سخنان باب گراهام انعکاس وسیع داشت و شپ اسمیت در فاکس نیوز گفتگویی با اندرو ناپولیتانو در این زمینه انجام داد. شپ اسمیت تأکید کرد که این اظهارات «تئوری توطئه» نیست بلکه سخنان کسی است که در زمان حادثه مسئول کمیته اطلاعاتی سنا بوده است.

افشاگری باب گراهام بار دیگر معمای 28 صفحه سند «گمشده» را در مرکز توجه قرار داد؛ اسنادی که به دستور دولت جرج بوش از گزارش سال 2002 کنگره حذف و تاکنون پنهان نگه داشته شده است.

گویا این اسناد نقش دولت و خاندان سعودی را در حادثه یازده سپتامبر بیان می‌کند.

در پی سخنان باب گراهام، دو نماینده از سه نماینده مجلس آمریکا که سالهاست در پی آزادسازی اسناد 28 صفحه‌ای «گمشده» فوق هستند، نامه‌ای به نیویورک تایمز ارسال کردند که در شماره چاپی شنبه 18 آوریل 2015 این روزنامه منتشر شده است. والتر جونز (حزب جمهوریخواه، کارولینای شمالی)، استفن لینچ (حزب دمکرات، ماساچوست) و توماس ماسی (حزب جمهوریخواه، کنتاکی) سالهاست می‌کوشند این اسناد از طبقه‌بندی خارج شده و در اختیار افکار عمومی قرار گیرد و اخیراً، 6 ژانویه 2015، مجدداً طرحی تقدیم کنگره کرده‌اند که اگر به تصویب برسد دولت آمریکا را مکلف به انتشار اسناد 28 صفحه‌ای فوق می‌کند. این سه نماینده مجلس برای فشار بر کنگره وب‌سایتی [تارنما] راه‌اندازی کرده و به گردآوری امضاء در حمایت از طرح خود مشغولند.

آیا در پس حادثه 11 سپتامبر 2001 فقط سعودیها بودند؟ امروزه مستندات فراوانی در دست است که پیوندهای عمیق خاندان بوش، و خاندان سلطنتی بریتانیا را با آل‌سعود و نیز با خاندان بن‌لادن آشکار می‌کند، همانگونه که پیوندهای سناتور پرسکات بوش، پدر جرج هربرت واکر بوش (پدر جرج واکر و جب بوش)، را با آلمان نازی برملا می‌کند. این مسائل دیگر «تئوری توطئه» تلقی نمی‌شود بلکه مطالب کاملاً مستند تاریخی است.

دکتر پل ریچ، عضو انجمن پادشاهی تاریخ بریتانیا و رئیس مادام‌العمر کالج هریس منچستر دانشگاه آکسفورد، در کتابهای خویش، بویژه «بنیاد نهادن خلیج ع ر ب ی» (2009)، به نقش «ریچوآل» (مناسک شبه‌دینی ماسونی) در مدارس کمپانی هند شرقی می‌پردازد و جایگاه این عامل را در تکوین امپراتوری بریتانیا مهمتر از نقش اسلحه و پول می‌داند. بدینسان، به دست مأموران مقیم بریتانیا، از طریق ترویج مناسک و آموزه‌های ماسونی، فرهنگی چنان ژرف و ماندگار در میان سران قبایل شبه‌جزیره عربی پدید آمد که آنان را به عضوی پیوسته و ناگسستنی از خانواده بزرگ الیگارشی جهانی بدل می‌کرد. این پرورش‌یافتگان نهادهای ماسونی، و شبکه مدارس و نهادهای آموزش عالی که بر این اساس برای پرورش نخبگان سیاسی جدید ایجاد شد، دولتهای سعودی و شیخ‌نشین‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس را پدید آوردند و تا به امروز بخشی از «قبیله‌ای جهانی» بشمار می‌روند. تفکیک آل‌سعود و شیوخ دولتهای عربی جنوب خلیج فارس از سایر اعضای این «قبیله جهانی» ناممکن است. آل‌سعود اگر در حادثه یازده سپتامبر کاری کرده‌اند در پیوند با مافیای نظامی‌گرای ایالات متحده آمریکا و مافیای یهودی- اسرائیلی است؛ همانان که کمتر از یک سال پیش هیولایی بنام داعش پدید آوردند و محتمل است در آینده نزدیک، در پوشش مترسک داعش، یازده سپتامبر دیگر یا بدتر از آن بیافرینند. این سخنی است که دیک چنی مکرر بیان کرده و از «حادثه‌ای بدتر از یازده سپتامبر» گفته است. آل‌سعود از خاندان سلطنتی بریتانیا، خانواده بوش و چهره‌هایی چون هنری کیسینجر و دیک چنی و روپرت مردوخ، روچیلدهای بریتانیا و فرانسه، نئوکانهای آمریکایی- اسرائیلی، نتانیاهو و مافیای اسرائیل، اولاند فرانسه و استفن هارپر کانادا و تونی ابوت استرالیا، تفکیک‌ناپذیر است. اینان همگی اعضای ریز و درشت یک «قبیله جهانی»اند که عملکرد گانگسترگونه آن از سده‌های گذشته تا اکنون نه تنها «انسانی»تر نشده که مهیب‌تر و «شیطانی»تر شده است. این بزرگترین راز آشکاری است که، به تعبیر مارشال مکلوهان، «ناباوری مردم» مانع از عیان شدنش می‌شود.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه