دیدهبان مازندران
اما و اگرهای طرح انتقال آب دریای مازندران
- ديده بان مازندران
- نمایش از یکشنبه, 03 ارديبهشت 1391 06:03
- بازدید: 4988
برگرفته از روزنامه شرق
مرجان حاجی حسنی
این عزیزترین گربهای است که میشناسمش، گربهای زیبا وسط نقشه جغرافیا! بارها و بارها تماشایش کردهام. از آن روز که خودم را شناختم، این گربه دوستداشتنی با من بود. خانم معلم میگفت: آن بالا، جایی نزدیک به سر گربه، دریاچهای است به عظمت دریا! خزر... و آن پایین کنار پای گربه، آبیترین آبیها رخ مینماید. همان دریا که عمان مینامندش!
قلب این گربه اما ترک برداشته. نه از غم که از تشنگی! سالهاست که لبتشنه است کویر بزرگ سرزمین من! و خاتون خاوری با قلب ترکخورده هم زیباست. چرا که کویر، شهر سبز آرزوهای ایران زمین است. همه چیز سر جای خودش بود. دریا، دریاییاش را میکرد و کویر، کویریاش را و خدا خداییاش را.
و چه کودکانه فکر میکردم که شهر امن و امان است! ناگهان خبرهایی از راه رسید. خبر وصل کردن دریا به کویر! میگویند خزر میآید تا به کویر بپیوندد. قرار است آب دریای خزر را به کویر مرکزی ایران منتقل کنند تا کویر از این لبتشنگی نجات پیدا کند. اما چه بلایی بر سر خزر خواهد آمد؟ آیا قلب ترکخورده گربه سیراب خواهد شد یا...
دکتر اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست هم گریزی به این ماجرا میزند و پیش از پرداختن به این موضوع، یادی از سعدی میکند: اول اندیشه وانگهی گفتار/ داربست آمدست و پس دیوار/ به عقیده دکتر کهرم حتی سخن گفتن هم نیاز به اندیشه دارد چه برسد به پروژههای عظیم. این کارشناس محیط زیست میگوید: انتقال آب در مقیاس بالا از دریای خزر، هم در مبدا ایجاد اشکال میکند هم در مسیر و هم در مقصد. به گفته دکتر کهرم این پروژه نیاز به سازههای عظیم، کانالها و تشکیلات گسترده دارد و به این سادگی نیست که با یک بیل جوب بکنند و اوستا حسنبنا کار انتقال آب را به نحو احسن انجام دهد! این پروژه مستلزم کانالها و پمپهای عظیم است تا آب توسط آن پمپها به داخل کانال، کشیده شود و مسیر چند هزار کیلومتری را طی کند تا به کویر مرکزی برسد.
این یک قسمت ماجراست. قسمت مهم دیگر در این پروژه استفاده از آبشیرینکنهاست تا آب شور دریای خزر را شیرین کرده و به آب قابل استفاده جهت کشاورزی و مصارف شهری تبدیل کنند که این آبشیرینکنها هم برای خودشان ماجرایی دارند. به گفته دکتر کهرم این آبشیرینکنها خطراتی را برای دریای خزر به همراه دارد که یکی از این خطرات، بالارفتن درجه حرارت آب در اطراف آبشیرینکنهاست که باعث برهم خوردن تعادل حرارتی آب و از بین رفتن موجودات آبزی خزر میشود.
از سوی دیگر این دستگاهها باعث ایجاد سروصدا و آلودگی در آب میشوند. همچنین نمک جدا شده از آب توسط آبشیرینکنها در دریا رها میشود و غلظت نمک آب به شدت بالا میرود و در نهایت این انتقال آب، دریای خزر را به قتل میرساند.
این کارشناس محیط زیست در ادامه گفت: انتقال آب دریاچه خزر که 13 گرم در لیتر نمک دارد، به هیچوجه مقرون به صرفه نیست. به گفته وی چنانچه شهرهای مرکزی ایران با مهاجرت و کاهش جمعیت مواجه میشوند علت آن فقط کمبود آب نیست بلکه این مناطق مشکل خاک هم دارند. خاک این مناطق ماسهای است و از نظر مواد غذایی بسیار فقیر است. چنین خاکی اصلا برای کشاورزی مناسب نیست. بنابراین اگر تمام آب دریای خزر هم به این مناطق انتقال پیدا کند، فایدهای ندارد. آب دریای خزر اگر با هزینه بسیار گزاف منتقل شود فقط به درد شرب و شستو شو و مصارف صنعتی میخورد که مناطق مرکزی ایران قطب صنعتی هم نیستند. وی افزود: حالا تصور کنیم که آب از دریا به کویر منتقل شد و هیچ آسیبی هم به دریا نرسید. از این آب برای کشاورزی هم استفاده شد و محصولات کشاورزی هم وارد بازار شد. این محصول کشاورزی که با آب انتقال یافته از دریای خزر تولید میشود چقدر برای دولت هزینه خواهد داشت؟
دکتر کهرم گفت: در حال حاضر که آب را از دریا منتقل نمیکنیم و هزینه انتقال آب را متحمل نمیشویم چاقاله بادام کیلویی40هزار تومان است. حالا محصولات کشاورزی با آبی که با میلیاردها تومان هزینه تولید میشود کیلویی چند خواهد بود؟
به گفته دکتر اسماعیل کهرم جنجال انتقال آب از دریای خزر به کویر مرکزی ایران یک شوی تبلیغاتی است و قابلیت اجرایی ندارد. وی افزود: وقتی قرار شد از رودخانه ارس آب وارد دریاچه ارومیه کنند، کشور آذربایجان مدعی شد که این رودخانه یک رودخانه مشاع است و ایران حق ندارد از آب آن استفاده کند. حالا اگر قرار باشد ما از آب دریای خزر و دریای عمان بهرهبرداری کنیم به طور حتم کشورهای ساحلی پس از مطالعه، اعتراض خواهند کرد.