شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی تیره‌های ایرانی تذکره شعرای اران و شروان و آذربایجان - وطن یولی

تیره‌های ایرانی

تذکره شعرای اران و شروان و آذربایجان - وطن یولی

برگرفته از نشریه وطن یولی  شماره 13 - رویه 15

یکی از سندهای بسیار معتبر و ارزشمند برای نشان دادن جایگاه و اهمیت زبان فارسی به عنوان زبان اصلی و روزمره‌ی مردم در منطقه قفقاز کتاب نزهة المجالس ‌است.

نُزهَةالمجالس، کتابی است حاوی مجموعه‌ای از بیش از چهارهزار رباعی سرود حدود سیصد شاعر ایرانی از سده‌های پنجم تا هفتم هجری، که به دست جمال‌الدین خلیل شروانی در میانه سده هفتم هجری، بین سال‌های ۶۴۸ تا ۶۵۹ گردآوری شده‌است. کتاب در هفده فصل (باب) تنظیم یافته و به ۹۶ بخش (نمط) تقسیم شده‌است. آنچنان که از قصیده جمال‌الدین در انتهای کتاب آشکار است، او نزهةالمجالس را به نام شَروانشاه علاءالدین فریبرز(۶۲۲-۶۴۹ ه‍.ق) تألیف کرده و به او تقدیم نموده‌است. 

این کتاب گنجینه ارزشمندی است از آداب و رسوم و زبان کوچه و بازار مردمان اران و آذربایجان. این کتاب ارزشمند، که از این کانون پررونق فرهنگ ایرانی گردآوری شده، تاکیدی است بر این واقعیت که در اران و آذربایجان، زبان و ادب فارسی، زبان مردم کوچه و بازار و دربار بوده است. وجود این همه شاعر که در قرن ششم و هفتم و هشتم در شمال‏غرب ایران شعر می‌سروده‌اند و بسیاری از آنان صنعتگر و بازاری و پیشه‌ور بوده‌اند مانند شیخ حسین سقا(آب فروش)، شهاب کاغذی (کاغذساز یا کاغذفروش)، نجم سیمگر(نقره‌ساز/نقره‌فروش)، زکی اکاف(پالان‌دوز)، جمال عصفوری(گنجشک‌باز) خود دلیل روشنی است که زبان مشترک و همگانی ایرانیان زبان فارسی بوده و مردم این خطه نیز در زندگی روزمره بدان سخن می‌گفته‌اند.

 معرفی نزهةالمجالس

 یگانه نسخه شناخته‌شده از نزهةالمجالس که در شوال ۷۳۱ ه‍.ق کتابت شده، در کتابخانه سلیمانیه در استانبول جزءِ مجموعه ولی‌الدین جارالله نگهداری می‌شود. نخستین معرفی از این کتاب را هلموت ریتر در سال ۱۹۳۳ منتشر کرد. به دنبال او کریستین رمپیس رباعی‌های خیام را از نزهةالمجالس استخراج کرد و در کتاب خود به نام “خیام و رباعی‌های او“ (توبینگن، ۱۹۳۵) آورد. استفاده مشابهی از نزهةالمجالس را بعدها فریتز مایر در مورد رباعی‌های مهستی گنجه‌ای در تألیف اثر خود به نام ”مهستی زیبا “(ویسبادن، ۱۹۶۳) به عمل آورد.

در ایران، نخستین بار محمدعلی فروغی عکسی از نسخه نزهةالمجالس را توسط حسین دانش به ایران آورد و در تنظیم رباعیات خیام از آن استفاده کرد (مقدمه فروغی، فروردین ۱۳۲۰). بعد از او، سعید نفیسی در تعلیقات لباب‌الاالباب (۱۳۳۵) از آن بهره برده و بعدها در تاریخ نظم و نثر در ایران (۱۳۴۴) آن را معرفی و فهرستی از شاعران گمنام آن را به ترتیب الفبایی آورده‌است. محمدتقی دانش‌پژوه نیز مقاله‌ای در معرفی کتاب نوشت و فهرست شاعران آن را به ترتیب شهرهای زادگاه آنها مرتب کرد.

متن تصحیح‌شده نزهةالمجالس توسط محمدامین ریاحی در سال ۱۳۶۶ همراه با مقدمه مصحح، فهرست و شرح حال گویندگان، و فهرست‌های گوناگون منتشر شد، و چاپ دوم آن در سال ۱۳۷۵ با تهذیب و تکمیل بخش گویندگان نزهةالمجالس که خود تذکره مستقلی از شاعران ناشناخته ادوار کهن شعر فارسی است انتشار یافت.

ویژگی‌های نزهةالمجالس

نزهةالمجالس محصول دورانی است که رباعی بیش از دیگر قالب‌های شعری، پسند خاطر همگان بوده و بخش مهمی از دیوان‌های شاعران بزرگی چون انوری، عطار، سنایی، خاقانی، مولوی و کمال‌الدین اسماعیل به رباعیات اختصاص می‌یافت. صد سالی پیش از تألیف نزهةالمجالس، برگزیده دیگری به نام مجمع‌الرباعیات در آنکارا به دست ابوحنیفه عبدالکریم بن ابوبکر تألیف یافته بوده که تنها چند ورق از آن باقی مانده‌است. یک قرن بعد از نزهةالمجالس نیز در مونس‌الاحرار (تألیف‌شده در ۷۴۱) فصل ۲۸ آن به رباعیات اختصاص یافته‌است. همچنین در جُنگ نویافته‌ای (از سال ۷۲۱ هجری) که سفینه تبریز نام داده شده، حاوی برگزیده‌ای از نزهةالمجالس است که گردآورنده آن را خلاصةالاشعار فی‌الرباعیات نام نهاده‌است.

نزهةالمجالس منبع باارزشی است برای شناسایی گویندگان بسیاری از رباعی‌هایی که به اشتباه به شاعران مشهور نسبت داده شده، و یا رباعی‌های مشهوری که گوینده آنها شناخته شده نبوده‌است. برای نمونه، پس از چاپ نزهةالمجالس مشخص شد که هشتاد رباعی از رباعی‌هایی که در کلیات شمس به نام مولوی آمده بود، و نیز ۹ رباعی مشهور که در نسخه‌های کهنه دیوان حافظ آمده بود، متعلق به شاعران دیگر بوده‌است.

دیگر از وجوه اهمیت نزهةالمجالس این است که دربردارنده رباعی‌هایی از شاعرانی است که دیوان‌های آنها در دست نیست. مثلاً حدود ۳۰ رباعی از خیام، و ۶۰ رباعی از مهستی گنجه‌ای که در این کتاب موجود است، کهن‌ترین و موثق‌ترین مجموعه موجود از اشعار آنهاست. نزهةالمجالس همچنین دربردارنده رباعی‌هایی از عالمان و عارفانی چون ابن سینا، احمد غزالی، مجدالدین بغدادی و احمد جام است که هرگز به شاعری شناخته نبوده‌اند، و یا شاعرانی و نویسندگانی چون نظامی گنجوی، اسدی طوسی، فخرالدین اسعد گرگانی و عنصرالمعالی کیکاوس،  که بیرون از آثار عمده‌ای که تألیف کرده‌اند به‌ندرت در جایی شعری به آنها نسبت داده شده‌است، و بالاخره فرمانروایان و دولت‌مردانی چون سلطان طغرل سلجوقی، آتسز خوارزمشاه، شروانشاه فریبرز، شمس‌الدین محمد جوینی، ملک زوزن، سلیمانشاه ایوایی، امیر کامیار، و علاءالدین کبودجامه.

اما مهم‌ترین ویژگی نزهةالمجالس تا آنجا که به تاریخ ادبیات ایران مربوط می‌شود، ضبط و حفظ آثاری از حدود ۱۱۵ شاعر از شمال‌غرب ایران، از ارّان، شَروان و آذربایجان است که دیوان‌های آنها از بین رفته‌است. از این رو، نزهةالمجالس آیینه‌ای از محیط ذوقی و ادبی و فرهنگی آن نواحی در قرن هفتم، و نموداری از حوزه گسترده زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. کاربرد فراوان تعبیرهای گفتاری در رباعی‌های نزهةالمجالس، موجب شده که تأثیر زبان پهلوی شمال‌غربی که زبان گفتاری مردم بوده‌است به‌روشنی قابل مشاهده باشد.

خود دکتر ریاحی خویی در پیشگفتار چاپ دوم (فروردین ۱۳۷۵) درباره‌ی این کار چنین می‌نویسد: از نخستین روزی که تنها دستنویس موجود ”نزهةالمجالس“ را در کتابخانه‌ی سلیمانیه‌ی استانبول دیدم و آن را سرشار از نوادر و نفایس سروده‌های کهن فارسی یافتم، تصمیم به تصحیح و نشر آن گرفتم و عکسی از آن را به دست آوردم و بررسی و تصحیح آن را آغاز کردم. ولی اشتغالات گوناگون انجام پذیرفتن کار را سالها به تاخیر انداخت تا این که احساس خطری برای ایران انگیزه‌ی تعجیل در اجرای تصمیم شد. ماجرا این بود که در تابستان ۱۳۶۱ [خ/ ۱۹۸۲ م.] در روزنامه‌ها اظهاراتی از حیدر علی‌اوف معاون کاسیگین، نخست وزیر شوروی سابق، را خواندم که بوی دشمنی با ایران و آزمندی‌های روسیه‌ی تزاری و تحریکات ضدایرانی می‌داد و به قصد ایجاد تزلزل در همبستگی ملت ایران و دامن زدن به پندارهای تنوع قومیتها در ایران بیان شده بود. آن روز احساس کردم که هر ایرانی باید در برابر آن گونه فتنه‌انگیزی‌ها به قدر توانایی خود قدمی بردارد. به نظرم رسید آنچه از دست من برمی‌آید اقدام به چاپ همین «نزهةالمجالس» است که جواب علمی دندان‌شکنی است به یاوه‌پردازی‌ها و سند انکارناپدیری بر دیرینگی فرهنگ ایرانی در گوشه و کنار کشور و مناطقی که از یک قرن و نیم پیش با هجوم دشمن از ایران جدا شده و در خارج از مرزهای کنونی کشور قرار گرفته است. چنین بود که همه کارها را کنار گذاشتم و این کتاب را برای چاپ آماده کردم.

برخلاف شاعران اهل دیگر مناطق ایران در آن دوران که غالباً از طبقات بالای جامعه چون ادیبان، دیوانیان و دبیران بودند، در نواحی شمال غرب ایران بسیاری از شاعران از مردم عادی و پیشه‌وران و کارگران بودند و نام‌های آنها چون سقّا، عصفوری (گنجشک‌فروش)، سرّاج، جاندار، لحافی و نظایر آن گواه این امر است. این شاعران غالباً تعبیرهای محاوره‌ای را در شعر خود به کار می‌بردند و از این طریق بسیاری از لغات و اصطلاحات فارسی خاص آن سامان را در اشعار خود به یادگار گذاشته‌اند. علاوه بر این، وجود آگاهی‌هایی از آداب و رسوم، زندگی روزمره، پوشاک، بازی‌ها و سرگرمی‌های مردم در آن دوران از جمله فواید جانبی نزهةالمجالس است.

دانشنامه ایرانیکا . مدخل نُزهَةالمجالس  به قلم محمدامین ریاحی

و پایگاه ویکی پدیا

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه