ورزش
اختیارات بیجا به مربی پرتغالی؛ "کیروش" برای فوتبال ایران چه سودی دارد/ ایراد از مسئولان فوتبال ماست!
- ورزش
- نمایش از یکشنبه, 26 آذر 1391 15:02
- بازدید: 3158
خبرگزاری مهر : تیم "ب" فوتبال ایران و در واقع پرافتخارترین تیم در رقابتهای غرب آسیا، حذف شد، آن هم با هدایت "کارلوس کیروش". اینکه یک مربی خارجی به فهرست مربیان خارجی ناکام در فوتبال ما اضافه می شود ایرادی است که به ساختار فوتبال ایران وارد است.
boohoo , Womens & Mens Clothes , Shop Online Fashion | nike air sport attack red bank blue Mid Linen - Grailify - nike sweet classic leather sneaker sandals
به گزارش خبرنگار مهر، نگاهی به کارنامه کاری "کارلوس کیروش" نشان می دهد که اگر چه این مربی در حد مربیان درجه یک دنیا نیست اما حضور در باشگاه ها و تیم های ملی بزرگی را تجربه کرده است. اما این مربی به ایستگاه ایران که رسیده، توانایی چندانی از خود نشان نداده و اکنون باید دید ایراد به کجا بازمی گردد.
چندین و چند سال است که مربیان خارجی به این فوتبال می آیند و ناکام می روند. به جز یکی، دو مورد از جمله ملادن فرانچیچ در فولاد و زلاتکو کرانچار در سپاهان. البته موفقیت این مربیان خارجی به ساختار مدیریت باشگاهی تیم های فولاد و سپاهان بازمی گردد. تیم پرسپولیس بارزترین نمونه برای استفاده ناصحیح از مربیان خارجی بوده است. تا آنجا که بهترین مربیان با دست خالی از این تیم رفته اند.
امروز سکان هدایت تیم فوتبال ما به دست یکی از نامدارترین مربیان فوتبال جهان است اما این مربی چه سودی برای فوتبال ایران داشته است؟ آیا ناکامی این مربی، تنها به خود وی بازمی گردد و یا مشکلات از جای دیگر است؟ بی تردید همین مربی اگر هدایت تیمهای ژاپن و کره جنوبی را بر عهده می داشت، خللی در روند حرکتی آن تیم ها به وجود نمی آمد.
پس نتیجه می گیریم که ایراد از مسئولان فوتبال ماست که افرادی مثل ایویچ، وینگادا، کخ، دنیزلی، آری هان، ژوزه و ... کیروش در اینجا موفق نیستند. کی روش این روزها فقط سرمربی تیم فوتبال ایران نیست بلکه همهکاره فوتبال ماست. انتخاب سرمربی برای تیم فوتبال امید، انتخاب سرمربی برای تیم جوانان، تعطیل کردن لیگ، دخالت در امور باشگاه ها و صدور بیانیه علیه مربیان لیگ برتری و .. اینها مواردی هستند که به فدراسیون فوتبال ما بازمی گردد و نه کی روش.
کی روش می بایست با هدف صعود تیم ملی ایران به جام جهانی 2014 و اختیاراتی در همین چارچوب در فوتبال ایران مشغول به کار می شد اما فراتر از حد و حدود خود حرکت کرد و در واقع با یک دست چند هندوانه بلند کرد تا آنجا که تیم ملی حتی نمیتواند از مرحله گروهی رقابتهای غرب آسیا صعود کند. این را هم فراموش نکنیم که تیم ملی ایران تقریبا از حضور در جام جهانی 2014 بازمانده و باید حماسه سازی کند تا این فرصت را از دست ندهد.
اکنون سوال اینجاست که به راستی کارلوس کی روش چه دستاوردی برای فوتبال ایران داشته است؟ آیا با یک مربی ایرانی عقب تر از این که هستیم، بودیم؟ آیا ایراد کیروش به خود او بازمی گردد یا ما که نمی دانیم چه برخوردی با مربیان خارجی داشته باشیم و چه حدود اختیاراتی برای آنها تعیین کنیم؟ هر چه هست اینکه فوتبال ایران با امثال کارلوس کیروش به جایی نمیرسد مگر اینکه ساختار سازمانی خود را درست کند. این سرنوشت محتومی هر سازمانی است که میخواهد خود را پشت نام دیگران پنهان کند.