شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی واژگان فارسی را به کار گیریم 46

زبان پژوهی

واژگان فارسی را به کار گیریم 46

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 87، سال سیزدهم، تیر و امرداد 1394، رویه 38

واژگان برابر فارسی پیشنهادی خوانندگان و شورای نویسندگان «خواندنی»


مراد = پیر / خواسته
مرتد = بی‌دین
مرتجع = واپسگرا
مرتفع = بلند
مرثیه= سوگنامه
مرجوع = برگردانده شده
مرحبا = آفرین
مرحوم = آمرزیده
مردد – دو دل
مرض = بیماری
مریض = بیمار
مرطوب = نمناک
رعب = ترس
مرعوب = ترسیده
مرغوب = نیکو / پسندیده / خوب
مرمت = بازسازی
مزاح = لودگی / شوخی
مزاحم = دردسر دهنده
مزاحمت = دردسر
مزار = آرامگاه
مزرعه = کشتزار
مزارع = کشتزارها
مزیت = برتری
مزایا = برتریها
مساوات = برابری
استیصال = بیچارگی / پریشانی
مستاصل = بیچاره / پریشان
مسافر = رهرو
(رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن اســت که آهــسته و پیـوسته رود) 
استبداد = خودکامگی
مستنبد = خودکامه
مستحق = سزاوار / شایسته
استحقاق = سزیدن / سزاوار بودن / شایستگی
استرداد = پس دادن
مسترد = پس داده / بازفرستاده
مستدام = پایدار
مستشرق = خاورشناس
مسری = واگیر
مسرور = شاد / شادمان
مسرت = شادی / شادمانی
استعداد = آمادگی
مستعد = آماده
استغنا = بی‌نیازی
مستغنی = بی‌نیاز
استقرار = جایگزین
مستقر = جایگیر
استقلال = بلند برآمدن / به جای بلند برآمدن / خودفرمایی
مستقل = خودفرمان
استمرار = پیوستگی
مستمر = پیوسته
مستمسک = دست‌آویز
استتار = پوشیده شدن / روی نهفتن / از دید دشمن پوشانیدن
مستتر = پوشیده / پنهان شده
مستور = پوشیده شده / پنهان
مستطاب = پاک یافته شده / خوش آمده / پاک / پاکیزه
استیلا = چیرگی
مستولی = چیره شونده / دستیافته 
لیزینگ = واسپاری

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه