انجمنها
یکصدوپنجاه و ششمین (156) نشست انجمن فرهنگی مهرگان برگزار شد
- انجمنها
- نمایش از شنبه, 19 تیر 1395 04:53
انجمن فرهنگی مهرگان
نشست یکصدوپنجاه و شش ( 156 ) ـ چهارشنبه 2 تیرماه 1395 ـ تالار مهرگان ـ تهران
نشست ماهانهی انجمن مهرگان به سنت انجمن، با همخوانی سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» در ساعت 18 آغاز به کار کرد.
سپس آقای شمس خلخالی مدیر نشست پس از خوشآمد گویی به باشندگان، یکی از سرودهای خود به نام « کیش » را برای حاضران خواندند.
نخستیبن سخنران نشست آقای مسعود صفاریان بودند که دربارهی: «حاصل بیحاصلی نیست جز شرمندگی » با باشندگان سخن گفتند.
سپس آقای مهندس محمدتقی حرابادی با خواندن چند کاریکماتور، یک قطعه از سرودههای خود به نام « سرزمین اهورایی » را پیشکش حاضران کردند. در بخش کاریکلماتور آقای مهندس حرآبادی گفتند : « کاش خودروهای خراب را شلاق میزدند و انسانهای خراب را به تعمیرگاه میفرستادند ».
سپس از تابلوی استاد علی اکبر دهخدا اثر استاد محمود قاضی زاهدی با حضور هنرمند گرانقدر کشورمانِ آقای حسین محجوبی رونمایی گردید که مورد توجه ویژه باشندگان قرار گرفت. استاد محمود قاضی زاهدی با موضوع بزرگان ایران زمین تاکنون بیش از 30 اثر در انجمن فرهنگی مهرگان رونمایی کرده اند.
سخنران دوم نشست آقای محمد حیدری ( حیدرعلی ) بودند که در بارهی « خطرهای بزرگی که ایران را تهدید می کند » با باشندگان سخن گفتند.
سپس بانو هما ارژنگی به انگیزهی جشن تیرگان « حماسهی آرش » را پیشکش حاضران نمودند.
سومین سخنران نشست بانو گیتی پورفاضل بودند که با موضوع « زرتشت نخستین اندیشمند جهان » به گستردگی سخن راندند.
در بخش دیگر برنامه آقای محسن محمودی ( آزادقلم ) شعر « کاوه » از سرودههای خود را برای حاضران خواندند.
در پایان آقای دکتر هوشنگ طالع، ضمن جمعبندی سخنانِ سخنگویان به گستردگی در بارهی دو رخداد مهم تیرماه یعنی جشن تیرگان و نیز خیزش 30 تیر 1331 سخن گفتند.
ایشان در بخش نخست، به تفصیل در بارهی جشن تیرگان سخن گفتند و نیز به برگزاری جشن تیرگان در گذشته تا سالهای پیش اشاره کردند و به گستردگی از برگزاری جشن تیرگان در سال 1347 در بلندیهای سیاهکل ( گیلان ) با حضور گروه زیادی از جایجای این سرزمین، سخن گفتند. ایشان همچنین به برگزاری جشن تیرگان در کشور کلمبیا از سوی سرخپوستان نیز اشاره داشتند.
در بارهی 30 تیر 1331 نیز ایشان با توجه به دیدههای خود، به گستردگی سخن گفتند و همچنین از نوجوانان آن روز که در نشست حاضر بودند مانند آقایان بهاالدین هاتفی، قاسم پورکاشانی که شاهد تیراندازی شاپور علیرضا برادر محمد رضاشاه به سوی مردم بود و نیز بانو هما ارژنکی که با وجود خردسالی در کنار خواهرشان دوشیزه آذر ارژنگی و دیگر افراد خاندان ارژنگی در میدان بودند و هنوز دو تن از زخمی شدگان را که به خانهی خواهرشان پناهنده شده بودند را به یاد دارند، نام بردند. نشست در ساعت 20 و سیوپنج دقیقه به پایان رفت.
در پایان، به تراداد همه ساله، از باشندگان با افطار پذیرایی گردید.
زندگی نامهی کوتاه استاد دهخدا که در این نشست خوانده شد، پیوست است.
فشرده زندگینامهی استاد علی اکبر دهخدا
علیاکبر دهخدا در سال 1257 خورشیدی در تهران زاده شد. پدرش از میانمالکان قزوین ( دهخدا / دخو ) بود که به تازگی تهران نشین شده بود.
دهخدا در سال 1278 خورشیدی در آزمون ورودی مدرسهی سیاسی وابسته به وزارت امورخارجه پذیرفته شد و 4 سال پس از آن، میرزا علیاکبرخان قزوینی ( دهخدا ) از نخستین دانشآموختکان این مدرسه بود.
در سال 1281 خورشیدی میرزاعلیاکبرخان، به عنوان منشی سفارت ایران در کشورهای بالکان به اروپا رفت، دو سال را نیز در شهر وین گذراند. وی در این شهر زبان فرانسه را بهتر آموخت و سپس در سال 1284 خورشیدی به ایران بازگشت.
میرزا علی اکبرخان قزوینی ( دهخدا ) در خیزش مشروطیت نقشآفرین بود و نویسندهی اصلی روزنامه صوراسرافیل به مدیریت میرزا قاسمخان تبریزی، به شمار میرفت.
در استبداد صغیر او نیز مانند بسیاری از آزادیخواهان به خارج از کشور تبعید شد. وی چندی در باکو بود و سپس از آنجا به پاریس رفت و در آنجا با میرزا قاسمخان تبریزی دوباره صوراسرافیل را منتشر کردند که تنها سه شماره منتشر گردید.
در فروردینماه 1288 دهخدا نیز همراه گروهی که صوراسرافیل را در پاریس منتشر میکردند به اسلامبول رفت و به انجمن سعادت ایرانیان که از سوی یحیی دولتآبادی، محمدعلی تربیت و حسین دانشاصفهانی بنیان گرفته بود، پیوست.
به دنبال سرنگونی محمد علی شاه، در حالیکه دهخدا هنوز به ایران بازنگشته بود، از سوی مردم شهرهای تهران و کرمان به پاسِ مقالههایش در صوراسرافیل به نمایندگی مجلس دوم مشروطیت برگزیده شد.
با تجاوز روسیان و انگلیسیان و سپس عثمانی به ایران در جریان نبرد یکم جهانی با وجودی که دولت ایران در این نبرد اعلان بیطرفی کرده بود، دهخدا نیز همراه گروه زیادی از نمایندگان و نیز شمار بسیاری از رجال کشور، از تهران بیرون رفتند و در قم « کمیته دفاعملی » را بنیان نهادند.
در آذرماه 1294 نیروهای کمیته دفاعملی در قم و همدان از ارتش امپراتوری تزاری روس شکست خورد و در این فراگشت، کمیته دفاعملی از هم پاشید.
با فروپاشی کمیته دفاعملی، دهخدا به میان بختیاریها رفت و مهمان لطفعلی خان امیرمفخم بختیاری بود. در این جا بود که دهخدا با بهرهگیری از کتابخانهی امیرمفخم، به اندیشهی تنظیم « لغتنامه » افتاد و یادداشت هایی برای « لغتنامه » و نیز « امثال و حکم » را آماده کرد.
پس از پایان نبرد نخست جهانی، دهخدا از کارهای سیاسی کنارهگیری کرد و به کارهای علمی، فرهنگی و ادبی روی آورد. وی در سال 1306 خورشیدی به ریاست مدرسهی عالی حقوق و علوم سیاسی ( مدرسهی سیاسی پیشین ) برگزیده شد و از سال 1313 تا 1320 رییس دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.
دهخدا در سال 1320 خود را از کارهای دولتی بازنشسته کرد و تمام وقت به کار « لغتنامه » پرداخت.
دهخدا با وجود کنارهگیری درازمدت از کارهای سیاسی، کُنشگر و پرشور در کنار خیزش ملیکردن صنایع نفت در سرتاسر کشور و پیشوای آن، دکتر محمد مصدق قرار گرفت.
به دنبال کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 امرداد 1332، ماموران کودتا به خانهی دهخدا ریختند و او را به سختی کتک زدند. سرانجام دهخدا در هفتم اسفندماه 1344 و در 77 سالگی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در ابنبابویه به خاک سپرده شد.
یاد زندهیاد استاد علیاکبر دهخدا، همیشه گرامی است و روانش به سپنتامینو
پس از مرگ، خانه بزرگ وی که در خیابان ایرانشهر ( نزدیک میدان فردوسی) قرار داشت، دبستان شد که نام دهخدا را داشت ؛ اما پس از انقلاب نام او را از روی این مدرسه برداشتند ؛ درحالی که نام عامل اصلی داخلی کودتای 28 امردادماه 1332 بر بلوارها، خیابانها و مجتمعها در سرتاسر کشور به چشم میخورد.
آثار معروف دهخدا به جز لغتنامه، امثال و حکم و چرند و پرند، عبارتند از : فرهنگ فرانسه به فارسی، ابوریحان بیرونی، تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو، دیوان شعر، تصحیح دیوانِ شاعران بزرگ ایران یعنی منوچهری، حافظ، مسعود سعد سلمان، سوزنی سمرقندی، فرخی سیستانی، ابن یمین و نیز تصحیح لغت فُرس اسدی و صحاحالفُرس و...
دو ترجمه هم از او موجود است که عبارتند از : ترجمه روحالقوانین مونتسکیو (منتشر نشده) و نیز: عظمت و انحطاط رومیان.
بسیاری بر این باورند که در تاریخ میهن ما، سه تن در « طنز سیاسی » نام آورند که عبارتند از : عبید زاکانی با ( لطایف )، دهخدا با ( چرند و پرند ) و رضا گنجهای ( بابا شمل / صاحبامتیاز و مدیر هفتهنامه باباشمل ) با ( درد دل های باباشمل ).