اين روزها حرف زدن درباره حفظ و اهمیت محیط زیست و میراث فرهنگی بیش از هر دوره دیگر سخت شده است. پرونده محیط زیست ایران در چند سال گذشته را می توان سنگین ترین پرونده تخریب این حوزه در این سال ها دانست: قطع پنج هزار هکتار از اراضی ملی و جنگل های بنه فارس بخاطر آبگیری سیوند، مرگ بیش از 3000 جوجه فلامینگو و خشک شدن بیش از 160 هزار هکتار از دریاچه بختگان درنتیجه آبگیری سد سیوند ، احداث جاده در داخل جنگل ابر شاهرود ، تصویب احداث میان گذر از داخل تالاب بین المللی انزلی، تخریب بخشی از جنگل های سراوان رشت به دستور مستقیم وزیر جهاد کشاورزی برای احداث مجتمع پتروشیمی در گیلان، تخریب گسترده پارک ملی خجیر توسط شرکت ملی گاز برای احداث خط پنجم لوله گاز تهران،آتش سوزی گسترده جنگل های بلوط غرب، احداث ساخت جاده بهشهر در تالاب بین المللی میانکاله، احداث جاده در پارک ملی گلستان، احداث جاده میان گذر دریاچه ارومیه که باعث بالا رفتن غلظت آب و مرگ گسترده تنها جاندار زنده این دریاچه شده است، احداث جاده در تالاب بین المللی پریشان و آتش سوزی های عمدی و مرگ صدها لاکپشت و پرنده، تغییر کاربری صدها هکتار از اراضی ملی، مرگ بیش از 150 دلفین، مرگ گسترده مرجان های جنوب ایران، مرگ بیش از صدها تن جانداران دریای خلیج فارس به علت هجوم کشند قرمز، خشک شدن جنگل های مانگرو بخاطر احداث جاده،احداث میدان اکتشافات گازی در پارک ملی نایبند، واگذاری 7500 هکتار از تالاب بین المللی هورالعظیم برای اکتشافات گازی، ... موزهها و همه آنچه که به سازمان میراث فرهنگی مربوط است تاسف بارتر هم میشود. شاید در این روزهای سخت است که امید داشتن سختتر می شود و اهمیت کوششهای ما هم بیشتر نیاز باشد.
دبیر بخش یادگارهای فرهنگی و طبیعی مونا قاسمیان این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید