یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ مهملات شبه پزشکی

کتاب‌

مهملات شبه پزشکی

دکتر محمدرضا توکلی صابری

هنگام خواندن کتابهای پزشکی دقت کنید، زیرا ممکن است در اثر یک غلط چاپی بمیرید
                                مارک تواین


در هیچ حرفه‌ای به اندازه پزشکی ادعاهای فراوان و دروغین و مدعی روشهای بیهوده و خطرناک وجود ندارد، در هیچ حرفه‌ای به اندازه پزشکی شیادی و حقه‌بازی انجام نمی‌گیرد، در هیچ حرفه ای به این اندازه مشتری و طرفدار برای مهملات شبه پزشکی وجود ندارد، و در هیچ حرفه‌ای همانند پزشکی افراد تحصیل کرده و عامی به راحتی حرفهای مدعیان پزشکی را باور نمی‌کنند. علت آن چیست؟ یک علت آن این است که نه تنها ساختمان طبیعی بدن انسان بسیار پیچیده است، بلکه خود انسان نیز موجود پیچیده‌ای است. از حدود دوهزار و پانصد سال پس از درگذشت بقراط تا عصر حاضر، هر روز چیز نوینی در مورد بدن انسان کشف می‌شود و با این حال نادانسته‌های ما  در مورد فیزیولوژی و فارماکولوژی انسان بسیار بیشتر از دانسته‌های ما است. با این که بسیاری از بیماری‌ها شناخته شده و از بروز آنها پیشگیری شده و یا درمان می‌شوند، اما هنوز علت بعضی بیماری‌ها و روش درمان آنها را نمی‌دانیم. بلکه فقط روشهای برای کنترل این بیماری‌ها و کاهش درد و رنج بیمار را در اختیار داریم. بسیاری از بیماری‌ها خود به خود پیش می‌آیند و خود به خود بهبود می‌یابند.

اگر کسی ادعایی در زمینه کامپیوتر [رایانه]، اتومبیل، یا مهندسی، و یا رشته‌های دیگر بکند، اگر دانش آن حرفه را نداشته باشد، به سرعت دستش رو می شود. اما متاسفانه در زمینه پزشکی این طور نیست، و به راحتی نمی توان بی‌اثری روشهای مدعیان پزشکی را برای مردم عادی توضیح داد. به همین دلیل امروزه می بینیم که  کسان زیادی بدون داشتن دیپلم دبیرستان و آگاهی از اصول اولیه پزشکی به نوشتن کتاب دست می‌زنند و طبابت می‌کنند. کسانی که در هیچ زمینه‌ای تخصص و تحصیلاتی ندارند، ولی در همه رشته های پزشکی خود را متخصص و صاحب نظر می‌دانند. با خواندن دو سه کتاب در مورد گیاهان دارویی، هومیوپاتی و یا طب سوزنی به یک باره پزشک متخصص همه بیماری‌ها می‌شوند.  با این که مدعیان پزشکی را به راحتی می‌توان شناخت، اما به راحتی نمی توان آنها را به مردم عادی شناساند. زیرا نظریه های پزشکی و طرز اثر داروها و آزمایش اثر بخشی آنها بسیار پیچیده است و برای فهمیدن آنها باید دست کم با این اصول آشنا بود. آنهایی که بدون هیچ دانش پزشکی به پزشکی می‌پردازند و ادعاهای بزرگ دارند، حتی اگر هم در اثبات ادعای پزشکی خود موفق نباشند، باز دست از ادعای خود بر نمی‌دارند. برای این که همیشه می‌توانند خود را موفق جلوه دهند. مثلا هنگامی که مدعیان پزشکی یک  روش پزشکی و یا دارویی را برای درمان بیمار توصیه می‌کنند اگر سیر طبیعی بیماری رو به بهبودی باشد، آنها این بهبودی  را به حساب خود می گذارند و روش درمان خود را مفید می‌دانند. اگر وضع بیماری ثابت بوده و تغییری نکرد مدعی پزشکی می‌گوید که به موقع او را خبر کرده‌اند و داروها و روش درمانی او به موقع به کار گرفته شده و باید ادامه یابد زیرا شدت بیماری را متوقف کرده است. حال اگر بیماری شدت پیدا کند و وضع بیمار بدتر شود، مدعی پزشکی می‌گوید که دیر به دنبال او آمده‌اند و زودتر باید به او رجوع می‌کردند، اما دارو و روش درمانی او را باید به مقدار بیشتری مصرف کنند و مدتی  را صبر کنند تا وضع بیمار بهتر شود. سرانجام اگر مرگ بیمار نزدیک باشد مدعی پزشکی می‌گوید که دیر به سراغش رفته‌اند. در همه این موارد ادعاهای این مدعیان را نمی‌توان رد کرد. هرگونه نتیجه و در واقع همه نتایج را می‌توان در تئوری آنها جای داد. هیچگاه نمی‌توان بی‌ارزشی روشهای آنها را نشان داد، به ویژه آن که این روشها اصولا بی‌خاصیت و بی‌زیان هستند.

به این ترتیب معمولا به نظر می‌رسد که شیوه‌های درمانی بی‌اثر و بی‌زیان (مانند تجویز ویتامین‌ها به مقدار زیاد، ماساژدادن، تابش نور لامپ رنگی، تجویز قرص نشاسته و یا شکر، پوشیدن انگشتر عقیق، سوزن زدن، حجامت، و هومیوپاتی، و غیر آنها) هر بیماری را شفا می‌دهد، در حالی که این روشها نه تنها واقعا هیچ تاثیر واقعی بر سیر بیماری ندارند، بلکه در بسیاری از موارد باعث نرسیدن درمان پزشکی لازم به بیمار شده و در نتیجه سبب مرگ بیمار می شوند.

در دوران جنگ با عراق و پس از تحریم‌های اقتصادی غرب علیه ایران، و به علت کمبود پزشک و دارو شیوه های غیر پزشکی مدعی درمانهای معجزه آسا که بیشتر از کشورهای شرقی مانند هند، چین و فیلیپین آمده بودند رواج یافتند. به علت آشنا نبودن جامعه با این روشها، بررسی و آزمایش ادعاهای آنها،  و نقد انتقادی آنها هیچگاه انجام نشد. همه آنها دربست همانند یک آیین و یا عقیده پذیرفته شدند و روز به روز بیماران بیشتری به آنها روی آوردند. یکی از دلایل مهم رواج آنها، ساده بودن آنها بود، زیرا برای فهمیدن آنها نیازی به مقدمات علمی و فهمیدن نظریات پزشکی، شناختن اندامها و طرز کار آنها نبود.

اصولا این روشها مربوط به قرون گذشته و زمانی بودند که هنوز فیزیولوژی، بیوشیمی، و فارماکولوژی ایجاد نشده بودند. همه آنها، مانند طب سوزنی، طب آیووردیک، هومیوپاتی، انرژی درمانی، کایروپراکتیک، آیین های شرقی و یا سنت های غربی بودند که مانند سیستمهای اعتقادی عمل می‌کردند. ادعاهای این روشها مانند یک آیین و ایدئولوژی ها دربست پذیرفته می‌شدند. چون در جامعه دینی ما شیوه‌های عقلانی مبنی بر علوم غربی مورد بی‌مهری قرار گرفته بودند. این سیستمهای آیینی  و عقیدتی آسان تر فهمیده و پذیرفته می شدند.

پیش از این به نقد یکی از این استادان، یعنی  محمدعلی طاهری که مدعی درمان همه بیماری‌های گیاهی، جانوری، و انسانی در حال و آینده با عرفان حلقه و شبکه هوشمندی مثبت بود پرداختیم (جهان کتاب، مرداد و تیر 1389، شماره‌های 254 - 253، برای نقد مفصل ادعاهای ایشان به مقاله این جانب در جایگاه ایران بوم در اینترنت رجوع کنید). باید گفت که واژه استاد تا پیش از انقلاب برای استادان دانشگاه و کسانی که در حرفه‌ای و یا هنری مهارت داشتند به کار برده می‌شد. اما پس از انقلاب گروه دیگری را نیز در بر گرفت. گروهی که هیچ مدرک و عنوانی آکادمیک، یعنی مدرک دکترا و مهندسی، نداشتند. اما در همه امور صاحب نظر و خود را صاحب نظر و متخصص می‌شناختند. اولین کسی که این عنوان را گرفت، بنی صدر بود. پس از اوکسان دیگری پیدا شدند. اکنون چشم ما به استاد محمدرضا یحیایی روشن است. پیش از نقد کتابهای ایشان برای آشنایی خوانندگان با ایشان گزیده زندگی نامه شان را در جایگاه اینترنتی‌شان در زیر می آوریم. این زندگینامه به بهترین شیوه‌ای ایشان را معرفی می‌کند.

«استاد محمدرضا یحیایی، نویسنده، محقق، مدرس، مکتشف و مخترع، در ۵ صبح (موقع اذان) روز ١١ دی ماه سال ١٣۴٧ مصادف با اول ژانویه ١٩۶٨ (عید کریسمس) در خانواده‌ای مسلمان و شیعه به دنیا آمد. ایشان از زمان کودکی (۵ سالگی) (سال ١٣۵٢) به ورزش بوکس روی آورد.  در ١٢ سالگی (سال ١٣۵٩)، بصورت کاملا رسمی وارد کلاسهای رزمی جودو، کونگ فو، و کاراته شد. از٢١ سالگی (سال ١٣۶٨) به بعد، به مطالعه و تحقیق در زمینه علوم روحی، متافیزیک، ادیان، طب، یوگا، ذن، و ... پرداخت. در ٢۵ سالگی (سال ١٣٧٢) دستگاه پزشکی «طب سوزنی بدون سوزن (طب سوزنی الکترونیکی جامع)» را با تز جدید (درد=تجمع بارهای الکتریکی در یک نقطه از بدن) اختراع نمود. در ٢۶ سالگی (سال ١٣٧٣)، «انستیتو بین المللی جامع برگزیدگان ایران» را بنیانگذاری کرد. در ٣٠ سالگی (سال ١٣٧٧)، وارد «طریقت هنرهای رزمی و متافیزیک» شد. در ٣۶سالگی (سال ١٣٨٣)، درباره علوم «ابر فیزیک»به تحقیق پرداخت و در ۴٠ سالگی (سال ١٣٨٧)، درباره «کشف مجهولات» و «راز آفرینش جهان هستی» به پژوهش وتحقیق پرداخت. همچنین، در ۴۶ سالگی (سال ١٣٩٣)، بیستمین سالگرد افتتاح «انستیتو بین المللی جامع برگزیدگان ایران» را به همراه شاگردان جشن گرفتند.

این زندگینامه مجهولات زیادی دارد، کسی که ۵ سالگی بوکس بازی می کرده و از ١٢ سالگی به کلاسهای رزمی را دیده و در ٢١ سالگی به مطالعه و تحقیق در زمینه متافیزیک و ادیان پرداخته چه نیازی داشته که در سن ٣٠ سالگی وارد طریقت هنرهای رزمی و متافیزیک شود؟ کسی که هیچگونه تحصیلات آکادمیک (چه دانشگاهی و چه حوزوی) نداشته، چگونه موفق به اختراع دستگاه پزشکی شده و چه گونه به تحقیق در مورد ابرفیزیک و راز آفرینش جهان هستی پرداخته است و حاصل این تحقیقات چیست؟ و در کجا منتشر شده است؟ بگذریم که اول ژانویه در هیچ یک از تقویم های فرقه های مسیحی عید کریسمس نیست، بلکه اول سال نو میلادی در کشورهای لاییک است. ایشان در جایگاه اینترنت خود مدارک و درجات علمی شان را ارایه کرده اند. همه مدارک و گواهینامه های ایشان در زمینه ورزش های رزمی است که منشاء آن کشورهای جنوب شرق آسیا است. این گواهینامه ها هیچ کس را مجاز به کار طبابت و درمان، آن همه در همه رشته های پزشکی نمی کند.

 

برای شناختن بیشتر ایشان و آگاهی ایشان از دانش پزشکی باز به جایگاه ایشان رجوع می کنیم تا از زبان خودشان بشنویم: «در سن ٢۵ سالگی (سال ١٣٧٢)، شروع کار نویسندگی‌اش را با کتاب دایرةالمعارف کامل هفت طـب اصلی دنیا (جلد اول) آغاز نمود. از همان ابتدای کارش، متوجه شد که وارد دنیای مجهولات و بینهایت شده است؛ زیرا برای تحقیقاتش دست به هر علمی که می برد، دنیایی پر از

راز و رمز با حجم اطلاعات علمی و معرفتی بسیار وسیع را، جلوی راه خود می دید. به همین خاطر، مدتها به تفکر عمیق و ژرف پرداخت. در انتهای تفکراتش، این تصمیم را گرفت که، تمامی سرمایه خود را چه از لحاظ جوانی و چه از لحاظ مالی، صرف کسب علم و دانش و معرفت کرده، و سپس چکیده آنرا در اختیار علاقمندان گرامی قرار دهد».

بدیهی است نوشتن دایرة المعارف پزشکی کار گروهی متخصصین رشته های مختلف پزشکی است، و کسی که هیچ گونه تحصیلات پزشکی ندارد وقتی بخواهد از روی کتاب های دیگری کتابش را بنویسد دنیایی پر از راز و رمز و معلومات غیر قابل فهم می یابد.

جلد اول این دایرةالمعارف شامل مطالبی در مورد ماساژدرمانی، طب فشاری،  طب سوزنی با سوزن فتیله گذاری - طب سوزنی با دستگاه الکترونیکی بدون سوزن، آب درمانی، حمام درمانی، یوگا درمانی، موسیقی درمانی- علوم ماوراءالطبیعه، خام گیاهخواری (تغذیۀ طبیعی)، طب گیاهی و  شناسایی بیماریها است. که مجموعه ناپیوسته‌ای از مطالب مختلف است که هیچ کدام از آنها جزو طب امروزین نیست بلکه روشهایی بوده است که در قرون گذشته رواج داشت که طب علمی و جدید مبنی بر مشاهده و آزمایش به وجود نیامده بود. امروز هم هیچ یک از روشهای فوق در هیچ یک از دانشگاههای غربی و حتی شرقی تدریس نمی شود. البته مدارس خصوصی و آموزشگاههای خصوصی در کشورهای هند و چین وجود دارد که کلاسهای چند ماهه برای آموزش این روشهای بی‌اثر و حتی خطرناک (مانند حجامت) ارایه می‌دهند. همه این روشها در حاشیه پزشکی حرکت می‌کنند، چون مبنای علمی ندارند و با آزمایشهای پزشکی امروزه ثابت شده است که اثر درمانی ندارند.

این چسباندن واژه درمانی به دنبال هر اسم مکتب‌های پزشکی زیادی را در ایران ایجاد کرده است و کلمه معجزه آسایی است برای فروش کتابها و محصولاتی که حاوی همه نوع خزعبلات و مهملات  است، آن هم در جامعه ای که بیماری های جسمی و روانی فراوانی شیوع دارد و درمان آنها در عهده هرکسی نیست جز پزشک و پزشک متخصص. جالبترین این روشهای خود درمانی  سکنجبین درمانی، زعفران درمانی، کله پاچه درمانی، اشکنه درمانی است.

در زیر عنوان بعضی از کتابهای ایشان را همراه با توضیحاتی که خودشان داده اند می آوریم:

نویسنده در باره کتاب یوگا در هفت مرحله می گوید: «به دلیل اینکه تا به حال کسی یوگا را به صورت اسلامی و قابل استفاده برای زندگی روزمره مردم ایران تنظیم و طراحی نکرده بود، نویسنده، این اثر را ابداع نمود»..

کتاب دیگر ایشان خواب درمانی جامع  است که ادعا می کند «همزمان در ایران در کلاسهای خصوصی و همچنین در خارج ایران در یکی از دانشگاههای کانادا مورد استفاده و تدریس قرار گرفت».این ادعای کاذبی است و کتاب ایشان در هیچ یک از دانشگاههای کانادا تدریس نمی شود. اصولآ در دانشگاههای جهان دروس علمی تدریس می شود و مسایل غیر علمی و خرافی و فراعادی تدریس نمی شود. همان طور که محمدعلی طاهری عاشق کلمه هوشمندی مثبت بود، آقای یحیایی هم عاشق کلمه جامع است، کتاب حجامت جامع، شرکت پرتو سیستم جامع، تفسیر جامع قرآن، خواب درمانی جامع، وحدت وجود جامع، درمان جامع طب سوزنی، دستگاه طب سوزنی الکتریکی جامع، «انستیتو بین المللی جامع برگزیدگان ایران همگی از ابداعات ایشان است.

آقای یحیایی در مورد کتاب قدرتهای ذهنی (خودآموز روحی- روش مطالعه، با نویسنده کتاب) ادعا می کند این نوع آموزش و مطالعه، در طول خواب شبانه شما صورت می گیرد و  تمامی مطالب کتاب را در طول خواب شبانه به شما می آموزد و وقتی بیدار می شوید تمام مطالب را یاد گرفته اید. حتی اگر نویسنده کتاب سالها پیش فوت کرده باشد یا اکنون در قید حیات بوده و یا یک فرد خارجی باشد، هیچگونه تفاوتی نمی کند!.»  این ادعاها ادعاهای آقای طاهری را به یاد می آورد.

 

 

کتاب انرژی معجزه گر گیاهان (خوددرمانی بوسیله انرژی گیاهان  روش انرژی گرفتن از گیاهان)  است که طی آن نویسنده آموزش می دهد که چگونه از انرژی گیاهان بیماری های انسان و یا جانوران را درمان کنند. تنها انرژی که می توان از گیاهان به دست آورد خوردن گیاهانی است که حاوی مواد قندی و نشاسته ای هستند. به جز این مواد گیاه به شیوه دیگری به انسان انرژی نمی دهند.

اثر دیگر نویسنده، پوستر آموزشی ماساژدرمانی (یومی هو تراپی) است. توجه دارید که ایشان واژه هو می یو تراپی (هومیوتراپی) را واژگون کرده و آن را معادل ماساژ درمانی به کار می برد. در حالی که ماساژ درمانی در همه زبانهای اروپایی به همین صورت گفته شده و نوشته می شود. ایشان ادعا می کند که فقط با این پوستر «روشهای درمان  جاانداختن مفاصل و برطرف کردن گرفتگیهای عضلانی و برطرف کردن انواع ناراحتی ها ، مثل  سیاتیک، واریس، ام.اس، دیسک، کمر درد، پا درد، گردن درد، آرتروز، روماتیسم، پیری زودرس، جابه جایی استخوان لگن خاصره، یبوست، درد های ستون فقرات و شانه، لاغری، چاقی، خستگی مفرط و غیره آنها را» آموزش می دهد. بسیاری این بیماری ها و عوارض تخصص خود را دارند و برای تخصص یافتن در هریک از آنها حداقل ده سال تحصیل دردانشگاههای پزشکی و سالها تجربه لازم است. آیا با یک پوستر ماساژ درمانی می توان همه بیماریی های گفته شده در بالا را درمان کرد؟ آیا ادعای فروش کالایی که نمی تواند هیچ یک از این بیماری ها را درمان کند زیر پا گذاشتن اخلاق پزشکی نیست؟

کتاب درمان جامع طب سوزنی، با دستگاه الکترونیکی بدون سوزن، شامل شرح دستگاهی است که که یک تولید کننده ساده فرکانس است و هیچ اثر پزشکی و درمانی ندارد و اصولا به طب سوزنی ارتباط ندارد. ایشان ادعا می کند که مریضی و کسالت را دفع می کند. در بروشور تبلیغاتی این دستگاه آمده است «یکی از مزایای این دستگاه ، استفاده راحت و ساده توسط افراد معمولی و حتی بچه ها می باشد ( البته با کمی آموزش معمولی).  دستگاه مجهز به سیستم جذب کنندۀ درد از داخل بدن به سمت داخلی دستگاه و در نهایت دفع درد از بدن می باشد» این ادعای دروغین است و مشخص است که جناب مخترع این دستگاه از مکانیسم درد کاملا بی‌اطلاع است. باز در بروشور تبلیغاتی این دستگاه  آمده است که بیماری های متعدد و گوناگونی که هرکدام علت متفاوتی دارند را درمان می کند، از قولنج تا آسم، از اسهال تا دیابت، از میگرن تا سینوزیت، از بوی بد پا تا دندان درد و بسیاری بیماری های دیگر. آیا کودکان می توانند این بیماری ها را تشخیص دهند و با این دستگاه درمان کنند؟ این گونه دستگاهها را در هند و فیلیپین و چین و تایلند و اندونزی شارلاتانهای پزشکی برای فریب مردم به کار می گیرند و اکنون ایران هم جزو این کشورهای شده است.

یکی از علایم شناسایی مدعیان پزشکی نوع کالا هایی است که به فروش می رسانند، کالاهایی که هیچ گونه ارزش درمانی ندارند. همه این مدعیان کالاهایی را به صورت خدمات درمانی، سخنرانی، سی دی و ویدئو، کتاب، و بعضی محصولات دیگر برای فروش دارند. کسب شهرت و درآمد یکی از خصوصیات این افراد است، عاشق مصاحبه هستند ودرتمام نشریات و کتابهایشان عکس و تصاویرشان دیده می شود.


کتاب دیگر ایشان به نام حجامت جامع است که به گفته ایشان « بر اساس تز جدید و جامع ایرانی، برای پالایش جسم، ذهن و روح است » و ایشان امیدوار است که «روزی حجامت جامع» در سرتاسر جهان بصورت کاملا علمی تدریس شده و توسط افراد آگاه و باتجربه در زمینه پیشگیری و درمان بیماران ارائه شود. حجامت هیچ خاصیت درمانی ندارد و کار خطرناکی است. خون گرانبهاترین مایع درون بدن است و باید هر قطره آن را حفظ کرد.

 

 

کتاب یی چینگ جامع، کتاب تقدیرات، فالنامه و حکمت چینی به همراه تز جدید و جامع ایرانی»، در مرحله مجوز است.. نویسنده، سالها پیش، وقتی که به مطالعه «علوم خفیه» پرداخت؛ به این موضوع فکر می کرد که: آیا می شود توسط «علوم خفیه» (رمل و اسطرلاب- یی چینگ- جفر- طالع بینی و غیره) از تمامی وقایع گذشته و حال و آینده با خبر شد. بعد از گذراندن روزهای سخت تحقیقات در رابطه با این علوم و تمام مشکلاتی که سر راه محققان است؛ زمانی که به این علوم دسترسی پیدا نمود؛ دریافت توسط این علوم می شود» ای کاش ایشان می گفتند و یا نشان می دادند که پس از این روزهای سخت تحقیقات از وقایع گذشته و حال و آینده ایشان چگونه خبر یافتند و چه خبرهایی دارند.

علاوه به این کتابها آن طور که در جایگاه ایشان آمده است: «نویسنده یکصد وچهل (١۴٠) کتاب در دست نگارش دارد که به ترتیب به چهارده معصوم «ائمه اطهار (ع)» تقدیم می نماید. ما تعداد صفحات هریک این صدو چهل جلد کتاب را نمی‌دانیم، ولی با توجه به پر کارترین دانشمندان ایرانی در یک هزار سال گذشته می توانیم بگویم که اگر این کتابها نوشته شوند، ایشان نه تنها رکورد نوشتن تعداد کتاب را در ایران خواهند شکست، بلکه رکورد همزمان نوشتن کتاب را هم خواهند شکست. زیرا در تاریخ جهان سابقه ندارد که کسی به طوری همزمان صد و چهل کتاب را نوشته باشد.

نوشتن در مورد مسایلی که ایشان سر رشته ای در باره آن ندارند تخصص مهم ایشان است. درمان جامع بیماریهای کلیه، مثانه، پروستات کتاب دیگری از ایشان است که با روشهای  متعددی مانند گیاه درمان، تایچی درمانی،  یوگا درمانی، ضد نیروی جاذبه!،  خواب درمانی بیست دقیقه ای، چی کنگ،  تغذیه طبیع، قوانین شفا،  دستگاه طب سوزنی بدون سوزن، ماساژ درمانی،  انرژی درمانی، آب درمانی، مغناطیس درمانی، سنگ درمان، رنگدرمان، حمام درمان، بادکش درمانی، وعده درمان  بیماری ها را می دهند. این بیماری ها هریک متخصصین پزشکی خود را دارد. شاید بهتر بود نام این کتاب را همه چیز درمانی می گذاشتند.

ایشان در مصاحبه خود  بروس لی هنرپیشه معروف و استاد کانگ فو  را همچون یکی از عرفای بزرگ معرفی می کند و می گوید که «ایشان تمامی توان و قدرت خودش را از طریق علم و شناخت «فلسفه و حکمت» مربوط به «طریقت هنرهای رزمی» و مخصوصا علم «ذن» کسب کرده بود».

این گونه مولفان که همه معلومات بشری را «قاطی پاطی» کرده اند، و برای عموم می نویسند، خطرشان از فلسفه ها، مکاتب سیاسی و عقیدتی و فلسفی و نظریه های مادی خطرناک ترند. زیرا با وارد کردن فلسفه های چینی، و هندی و غیره آنها و آمیختن آنها با فلسفه اسلامی و به ویژه تشیع، و جای زدن آنها به جای این فلسفه، آن را آلوده می کنند. اگر همن طور پیش برود پس از یکی دو نسل فلسفه و کلمات قصار بروس لی، سایی بابا، کریشنامورتی، محمد علی طاهری، و محمدرضا یحیایی  را از زبان پیامبران و امامان خواهیم شنید.

وزارت ارشاد که این قدر حساسیت به فلسفه و علوم مادی دارد و آثار ریچارد داوکینز، و استفن هاکینز را اجازه نشر نمی دهد و یا آن را از تصفیه ممیزی میگذراند، و یا از بعضی از کتابهای  پزشکی به خاطر داشتن «صور قبیحه» اشکال می گیرد و از ممیزی می گذراند. خوب است نظری هم به این کتابها، جایگاهها بیاندازد و آنها را هم در عرض قضاوت قرار دهد.  خطر این کتابها برای جامعه مذهبی ما بیشتر از کتابهای این نویسندگان غربی است. زیرا موضع این نویسندگان غربی مشخص است و خواننده می داند که آنها از کجا می آیند و جایگاه آنها چیست.  خواننده می داند که نویسندگان آنها افرادی لاییک هستند و نظریه های خود را مادی و غیر متافیزیکی می دانند و آنها را به دین نمی چسبانند. خوانندگان این کتابها افراد تحصیل کرده هستند و می دانند که این نظریه ها پیوسته می آیند و تجدید نظر می شوند و تغییر می یابند و در زندگی روزمره مردم عادی اثری ندارند. ولی کتابهای آقای طاهری و یحیایی چون از در دین وارد می شوند، بر مردم عادی تاثیر می گذارد و این تاثیر فقط بر معتقداتشان نیست، بلکه بر سلامت و بهداشت آنها و جامعه اثر میگذارد. این کتابها وایدئولوژی ها و آیین های بیگانه تبلیغ شده در آنها دارند آرام آرام در جامعه ما می خزند. این کتابها را مردم عادی که غالبا تحصیلاتی ندارند می خوانند.و آنها را بخشی از دین اسلام می انگارند، در حالی که بسیاری از آنها فلسفه و آیین های غیردینی و حتی ضد دینی هستند. مکتب اسلام و تشیع در طی قرون با آلودگی های زیادی روبرو شده است که متفکران در طی قرون مختلف با آنها به مقابله برخواسته اند.  آلودگی هایی که این نوع نویسندگان در طی چند دهه گذشته پیش آورده اند از آلودگی های هزار وسیصد سال گذشته بیشتر بوده است.

باید پرسید آیا وزارت علوم هیچگاه انستیتوهایی مانند انستیتو بین المللی جامع برگزیدگان ایران را که آقای یحیایی تاسیس کرده اند و ایشان ادعا می کنند دانشجو دارد و تز و پایان نامه هم می دهد، و طبق گفته ایشان در منزل ایشان و با تعیین قبلی برگزار می شود را بررسی کرده است تا ببیند که آیا آنها اجازه این گونه آموزشها را دارند؟ و آیا دروس تدریس شده مطابق با برنامه آموزش عالی آن وزارتخانه هست؟

اگر کسی  مواد خوراکی تقلبی مانند آبلیموی تقلبی بسازد، سرو کارش با اداره مواد غذایی و خوراکی است، اگر کسی داروی تقلبی بسازد سرو کارش با وزارت بهداری است، اگر کسی دستگاهی بسازد و مدعی درمان بیماری های گوناگونی  شود آیا باز هم سرو کارش با وزارت بهداری است؟ و یا وزارت بهداری اصلا با آن کاری ندارد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید