زیست بوم
گزارش تکاندهنده مرگهای اعلام نشده از هراز تا کارون!
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 15 مهر 1392 07:29
- بازدید: 4380
برگرفته از خبرآنلاین
محمد درویش
مزارع پرورش ماهی از هراز تا کارون با بحرانی مرگبار روبرو شدهاند که نه فقط دود این بحران به چشم تولیدکنندگان و آبزیپروران منطقه میرود، بلکه محیط زیست و مردم مصرف کننده از آب و محصول این مزارع هم به شدت در معرض خطر و بیماری قرار گرفتهاند. یادداشت پیش رو، کوشیده است تا ابعاد این خطر بزرگ را شرح دهد ...
هفته گذشته با دکتر سعید یوسفپور، مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در باره کیفیت آب سرشاخههای کارون در استان متبوعش گفتگو میکردم. وی در حالی که به شدت از وضعیت ناگوار رودخانههای استان چهارمحال و بختیاری که سر شاخههای رودخانههای مهمی چون کارون و زاینده رود را تشکیل میدهند، ابراز نگرانی میکرد؛ پرده از واقعیتی هولناک برداشت! اینکه از 24 زیرحوضه آبخیز رودخانه کارون که در قلمرو سیاسی استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد، 21 زیر حوضه وضعیتی بحرانی دارند. آن هم به دلیل آن که فراتر از ظرفیت قابل تحمل محیط و توان زیستپالایی رودخانه، مزارع پرورش ماهی مجاز و غیرمجاز احداث شده است. در این میان، در رودخانههای سبزکوه، کاج، بهشتآباد و کارون میانی (منطقه مشایخ) وضعیت به قدری نابسامان است که دیگر چیزی به نام بستر رودخانه مشاهده نمیشود و مزارع فصلی غیرمجاز با احداث حوضچههای خاکی در بستر رودخانه (همان طور که در تصاویر میبینید) عملاً حیات بومسازگان (اکوسیستم) آبی رودخانه را مختل کردهاند. افزون بر آن، مؤلفههای کاهندهی دیگری چون تشدید رسوب و فرسایش خاک، آلودگیهای ناشی از سوء مدیریت مزارع کشاورزی و ورود مواد شیمیایی، به همراه آنتی بیوتیکها و قارچکشهای مورد مصرف در حوضچههای پرورش ماهی بر وخامت شرایط محیط آبی منطقه افزوده است؛ معضلاتی که به نظر میرسد برای مهار آنها، اداره شیلات، منابع طبیعی، دامپزشکی، محیط زیست، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت نیرو، سازمان بازرسی کل کشور و وزارت کشور باید وارد میدان شده و با قاطعیت بیشتری از تخلفات صورت گرفته ممانعت به عمل آورند.
تأسفبار تر آن که عین این ماجرا در برخی دیگر از رودخانههای کشور هم به بهانهی حمایت از اشتغال و کاهش وابستگی نفتی در حال رخ دادن است که از جمله باید به گزارش یک دامپزشک به نام سرکار خانم دکتر آزاده جلالی اشاره کنم که بخشی از مطالعات و بررسیهای میدانی خویش را در اختیار نگارنده قرار دادند. وی میگوید: در محور رودخانه هراز حدود 30 استخر پرورش قزلآلا وجود دارد که به علت دادن مجوزهای غیرقانونی سبب به وجود آمدن مشکلاتی شده، به نحوی که رودخانه هراز عملاً به یک بمب میکروبی تبدیل گردیده است. در این گزارش به صراحت تأکید شده که فاصلهی بین مزارع پرورش ماهی، حساب شده و استاندارد نیست و آب آلوده استخرهای بیمار با سرایت به دیگر استخرها مشکلاتی جدی آفریدهاند و حتی درگیری افراد را هم در حوضچههای پرورش ماهی مجاور هم سبب شدهاند.
افزون بر آن، تلفات استخرها که عمدتاً به علت استرپتوکوک (بیماری مشترک انسان و ماهی) توسط مالکین بیمسئولیت حوضچههای پرورش ماهی به داخل آب روان ریخته میشود، رودخانه هراز را تبدیل به قبرستانی برای ماهیهای بیمار کرده است. مصرف خودسر و بیرویه آنتی بیوتیک و مواد غیر مجازی چون مالاشیت گرین از موارد دیگری است که زیست انسانها و رودخانه را تهدید میکند. این در حالی است که متأسفانه شاهد هستیم که سه ارگان اصلی، یعنی: شیلات، دامپزشکی و محیط زیست ظاهراً از اراده یا قدرت لازم برای ساماندهی این وضعیت ناگوار برخوردار نیستند. دکتر جلالی اضافه میکند که مشکلات این منطقه از 10 سال پیش شروع شده، یعنی از زمانی که با دادن مجوزهای فلهای و بدون رعایت فاصله مناسب، نخستین زنگ خطرها در رودخانه هراز به صدا درآمد. به نحوی که الان این منطقه به وضعیتی رسیده که آبزیپروران، خودشون هم به یکدیگر رحم نکرده و بر علیه هم طرح دعوا و شکایت میکنند. یعنی: علاوه بر کاهش کیفیت سلامتی محیط زیست و آبزیان تولید شده، تنشهای حقوقی و کیفری در عرصه به وجود آمده است.
شرایط به نحوی پیش میرود که فقط در طول دو ماه اخیر، اغلب مزارع پرورش ماهی در رودخانه هراز بین 3 تا 10 تن تلفات داشتهاند و این یک فاجعهی بزرگ و نشان از یک خطر مهیب است. حتی درمانهایی چون استفاده از آنتیبیوتیک و تیمار آب با سنگ نمک و فرمالین هم نتوانسته این تلفات را از بین ببرد. به هر حال باید بدانیم که حوضه آبخیز رودخانه هراز، یکی از اصلیترین مراکز تولید ماهی قزلآلا در کشور محسوب میشود که از قضا برخی از تولیدکنندگان قدیمی در این منطقه، کاملاً کوشیدهاند تا استانداردهای لازم را رعایت کنند، اما وضعیت سردرگم و بی نظم کنونی سبب شده تا آنها هم آسیب جدی ببینند و قربانی شرایط موجود شوند.
جان کلام آنکه
خدشه دار شدن کیفیت آب در سرشاخههای هراز و کارون، ممکن است تبعاتی ویرانگر برای مردمی داشته باشد که در تهران، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، قم، یزد و خوزستان از این آب برای مصارف شرب خود بهره میبرند. افزون بر آن، کاهش کیفیت و بیماری ماهیهای تولید شده در چنین اماکنی، بیشک هزینههای درمانی کشور را آشکارا بالا خواهد برد و ممکن است، مصیبتهایی جبرانناپذیرتر بیافریند. چنین است که از مسئولین ذیربط میخواهم تا هر چه سریعتر و بدون ملاحظهی مصلحتهای مرسوم، مانع ادامهی این روند خطرناک شوند و با متخلفین و صادرکنندگان مجوز در هر پست و مقامی که هستند، با جدیت مقابله کرده و ایشان را به مجازات برسانند.