شنبه, 12ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم آبی که آبادانی را نابود می‌کند

زیست بوم

آبی که آبادانی را نابود می‌کند

برگرفته از روزنامه اطلاعات

سجاد تبریزی

آب و توسعه، رابطه مستقیم و نزدیکی با هم دارند. آبادانی که شاید پیشتر‌ها به مفهوم «توسعه» و آبادی که به مفهومی نزدیک به «منطقه توسعه یافته» استفاده می‌شد، هر دو از «آب»، معنا گرفته‌اند و همین بهترین نشانه رابطه آبادانی یا توسعه، با آب است. ‏

تصور این موضوع هم چندان غریب نیست، چونان که در هیچ بیابان خشک و بی آب، شهری به وجود نیامده و حتی شهرها و تمدن‌هایی که دچار خشکی و خشکسالی شده اند، از میان رفته‌اند وفقط از آنها نامی مانده و خرابه ای. آب، آبادانی می‌آورد و رشد و توسعه را موجب می‌شود و اگر نباشد، این سیر، روند معکوس می‌گیرد: آبادانی و توسعه از میان می‌رود، آبادی‌ها، خشک می‌شوند و آهسته آهسته روستا، شهر، کشور یا تمدنی از میان می‌رود.

حوزه تمدنی ما، در اقلیم گرم و خشک قرار داشته و در طول هزاران سال، پدران ما با ژرف اندیشی، توانستند آب را چنان مدیریت کنند که با کمترین هدردهی، شهرها، روستاها و باغات و مزارع خود را سیراب کنند. شاهکار قنات، از جمله مهمترین ابداعات نیاکان ما بود که با آن توانستند با هزینه‌ای نه چندان زیاد آب را از زیر کوه‌ها به شهرها روانه سازند و به این شکل آب از آلودگی و از تبخیر نیز مصون بماند. ‏

اما دنیای نو و زرق و برق‌هایش، چنان در چشم ما زیبا آمد که هیجان زده و سرآسیمه، به الگو برداری از آن پرداختیم بدون اینکه حداقل به تفاوت‌های اقلیمی کوچکترین توجهی داشته باشیم. از حدود یک قرن پیش، ما الگوهای توسعه خود را عموما کشورهایی دانسته‌ایم که جدای از همه تفاوت‌ها، تفاوت اقلیمی زیادی با ما دارند، کشورهایی که در مناطق سبز و پر بارش قرار دارند و جالب‌تر اینکه، در همان کشورهای پر آب و پر بارش، چندین برابر برای حفظ و جلوگیری از هدر رفتن آب سخت گیری می‌شود و آب در آنجا چندین برابر قیمت دارد، در حالی که ما بی محابا همه منابع و ذخایر خود را برای ساختن شهرهایی به سبک و سیاق آنها به هدر می‌دهیم. ‏

گویا خوابی دیده‌ایم از شهری زیبا یا کارت پستالی دیده‌ایم از شهری افسانه‌ای و بدون دانستن مشخصات و مختصات آن، به ساخت ماکتی شبیه به آن مشغول شده ایم، بدون در نظر گرفتن نیازهای آن شهر، بدون توجه به توانایی سرزمینمان و بدون داشتن علم کافی...‏

‏***

از حدود یک قرن پیش که الگوهای توسعه‌ای بر مبنای دنیای نو در کشورمان مطرح شد، همه تلاش‌های گذشتگانمان برای انطباق زندگی با اقلیم خشکمان را فراموش کردیم و به ساخت و ساز شهرهایی مشغول شدیم که سنخیتی با توان سرزمینمان نداشت و کماکان ندارد. رشد بی رویه و بی منطق جمعیت هم نتیجه نادیده انگاشتن اقلیم است که ضریبی بر مشکلاتمان شد. این هر دو به کنار، ما حتی در فرهنگ سازی استفاده از منابع طبیعی دچار غفلتی تعجب برانگیز شده‌ایم و در حالی مصرفمان مثلا در مورد آب 70 تا 80 درصد بیشتر از میانگین جهانی است که سهم ما از بارش ها یک سوم میانگین جهانی است! این شکل مصرف در موارد دیگر نیز در کشورمان به چشم می‌خورد. مثال دیگر آن، مصرف برق است. سرانه مصرف سالانه برق در ایران 2500 و در جهان 800 کیلووات است یعنی ما 3 برابر میانگین جهانی برق مصرف می‌کنیم یا 4 برابر میانگین جهانی، مصرف گاز داریم و...

شاید در مورد آب علت کمی روشن‌تر باشد، از یک سو برای تبدیل آب به فاضلاب هیچ مبلغی نمی‌پردازیم و اساسا هیچ کنتوری برای از بین بردن آب نداریم و از سوی دیگر قیمت آب در کشور ما با این میزان بارش، حدود یک دهم قیمت آب در کشورهای پر بارش اروپایی است.‏آب، عامل آبادانی (توسعه) است و اگر به بهانه آبادانی، آب را از میان ببریم، نقض غرض کرده‌ایم و نتیجه آن از میان رفتن همان آبادانی نسبی پیشین است. آنچه در مورد مدیریت و استفاده از منابع آبی در کشور ما به چشم می‌آید، به نظر می‌رسد ترمیم منابع آبی و خروج از روند بحرانی آب، نیاز به اصلاح الگوی کلان توسعه دارد.‏

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه