زیست بوم
شور «سد گتوند» درآمد؛ کار بلندترین سدخاکی کشور به کمیته بحران و طرح های عجیب رسید!
- زيست بوم
- نمایش از سه شنبه, 30 تیر 1394 09:30
سال 90 زمانی که آبگیری این سد آغاز شد، اینقدر برایش فایده میشمردند که شکل گیری دومین دریاچه مصنوعی بزرگ کشور و جذب گردشگر به آن، شاید آخرینش بود؛ اما هم اکنون اینقدر شور این پروژه درآمده که مجبورند برای این سد سه ساله در کمیته بحران دور هم بنشینند و راه های فرار از اشکالات و بلایای آن را در بررسی طرح های عجیب و غریب جستوجو کنند!
به گزارش «تابناک»، در روزگاری که کمبود آب در کشورمان شدت گرفته و خشکسالی خود را با اوضاع بحرانی تالاب ها و دریاچه ها و حتی رودهای مشهوری چون کارون و زاینده رود به رخ همگان میکشد، ضرورت خلاص شدن از 140 میلیون متر مکعب آبی که در دریاچه یک سد ذخیره شده، دردی به غایت شدید است.
موضوع به اشکالی بازمیگردد که سد گران قیمت و تازه راه اندازی شده «گتوند» بدان مبتلاست و البته پیش از آبگیری نیز درباره بروز آن هشدارهایی داده شده بود؛ اما نظر مسئولان وقت وزارت نیرو این بود که مغرضانه است؛ نظری که حالا ثابت شده دلسوزانه بوده نه مغرضانه، ولی چه فایده وقتی میبینیم کار از کار گذشته و کسی متعرض رقم زنندگان این فاجعه نمیشود.
سد گتوند در حالی در پایین دست رود کارون تأسیس شد تا به کار تولید برق، کنترل سیلاب های فصلی این رود، تأمین آب کشاورزی منطقه و... بیاید که برخی وجود معدن بزرگ نمک در 5 کیلومتریاش را تهدیدی بزرگ برای سد و کل منطقه میدانستند؛ اما دولتمردان بی توجه به این تهدیدها به نظریات سرسری طراحان کار را پیش بردند تا گنبدهای بزرگ نمکی در آب پشت سد غرق شود و کاری کند که آب کارون از فرط شوری تبدیل به بلای منطقه شود!
حالا مدت ها از افتتاح این سد و داستان هایی که برای افتتاحش پشت سرگذاشتیم میگذرد و دیگر نه مهم است چه بر سر منطقه باستانی غرق شده زیر دریاچه سد آمد و نه کسی به یاد میآورد که ترک های ظاهر شده بر بدنه سد بعد از آبگیری چه سرنوشتی یافتند، بلکه تنها نکته مهم درباره بلندترین سد خاکی کشور، شوری آب دریاچه پشت آن و سرایت این شوری به کارون در پایین دست است که کیفیت آب این رود برای کشاورزی را بسیار نازل کرده و حتی به باور برخی کارشناسان، زنگ هشدار نابودی کشاورزی در این منطقه را به صدا درآورده است.
همه این اشکالات موجب شده که این سد در زمره بلایایی قرار گیرد که باید هرچه سریعتر رفعش کرد و انجام این مأموریت به ستاد مدیریت بحران استان خوزستان سپرده شد، ولی چگونه میتوان شوری این حجم بزرگ آب را رفع کرد و مانع حل شدن بیشتر نمک در آب دریاچه شد؟
به نظر میرسد، هیچ یک از این سوالات پاسخ سرراستی ندارند که اگر داشتند، لازم نبود امثال طرح ساخت حوضچه های تبخیر مطرح شود؛ طرحی پیشنهادی که یکی از مجموعه طرح های رسیده در این باره است و احتمالا اجرای همه شان هم زمان زیادی نیاز دارد و هم هزینه های هنگفتی به کشور تحمیل خواهد کرد؛ این را میشود از سخنان یکی از مدیران استانداری خوزستان دریافت.
هاشم بالدی، مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان در این باره به ایرنا گفت: در آخرین جلسه درباره سد گتوند که در تهران برگزار شد، ایجاد حوضچه های تبخیری به عنوان مقصد انتقال آب های شور پشت سد گتوند پیشنهاد شده که در حال بررسی است و نتیجه آن تا پایان خرداد مشخص میشود.
وی افزود: سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مطالعات این سد را به دانشگاه تهران واگذار کرده که این مطالعات در حال انجام است. هر نتیجه ای که در این مطالعات به دست آید اجرای آن لازم است.
بالدی با اشاره به اینکه چند راهکار برای حل مشکل آب شور ذخیره شده در مخزن سد پیشنهاد شده، گفت: رهاسازی تدریجی آب شور به پایین دست کارون، یکی از این راهکارها بوده که مسئولان خوزستان با آن مخالفت کردهاند. راهکار دوم انتقال، آب شور به وسیله لوله به خلیج فارس است که این طرح نیز به دلیل نیاز به اجرای خط انتقال بیش از 200 کیلومتر و مشکلات زیست محیطی اجرا شدنی نیست. طرح فروش آب شور به پتروشیمی ها نیز به دلیل مخالفت پتروشیمی ها منتفی است.
بدین ترتیب، راهکار انتقال آب شور مخزن به حوضچه های تبخیری در فاصله 35 کیلومتری سد به نظر بهتر از دیگر راهکارها به نظر میرسد؛ راهکاری که بالدی درباره آن گفته: باید مطالعه شود و تأثیر حوضچه ها بر آب های زیرزمینی و امکان نفوذ نمک نیز بررسی شود. در این راهکار حدود شش سال لازم است تا آب شور مخزن تخلیه شود.
خلاصه آنکه اگر این طرح از امروز به اجرا درآید و همه هزینه های اجرایش نیز تأمین بودجه شده و پرداخت شود، شش سال طول خواهد کشید که کارون به حال و روزی برسد که سال 90 داشت؛ یعنی یک دهه شوری آب کارون و آسیب به مردمان پایین دست این رود که حق دارند عامل شکل گیری این بحران را بشناسند و احیانا محاکمه عاملان این اتفاق شوم و هزینه بر را به نظاره بنشینند!