فروزش 4
معرفی کتاب بحران آذربایجان
- فروزش 4
- نمایش از سه شنبه, 16 آذر 1389 14:27
- بازدید: 4820
برگرفته از فصلنامهٔ فروزش، شمارهٔ چهارم(پاییز 1388) - رویهٔ 117
علیرضا افشاری
بحران آذربایجان
و طنین جهانی آن بهویژه در شورای امنیت سازمان ملل متحد
دکتر مصطفی دبیری
نشر نامک
چاپ اول، 1386
شمارگان: 1100 نسخه
بها: 4800 تومان
کتاب حاضر پژوهشی تازه است دربارهی بحران آذربایجان از منظر سندهای سازمان ملل متحد. ایران که در هر دو جنگ جهانی اعلام بیطرفی کرده بود از سوی نیروهای نظامی درگیرِ جنگ اشغال شد و هر بار بهدستیاری نیروهای اشغالگر با پیدایش حکومتی یاغی، در یکی از استانهای کشور، روبهرو شد و یکپارچگیاش در معرض خطری جدّی قرار گرفت. ویژگی برجستهی رژیمهای شورشی این بود که خود را متأثّر از ایدئولوژی کمونیسم دانسته و آشکارا نغمهی تجزیهطلبی و استقلال از ایران را ساز کردند.
نخستینِ آنها در استان گیلان، بیدرنگ پس از اشغال آن توسط ناوگان دریایی ارتش سرخ در 1298 خورشیدی (1920 م.)، بهوجود آمد و خود را «جمهوری شوروی گیلان» نامید. دومین نظامِ یاغی، بهدنبال اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم، در آذربایجان ایجاد شد و در این ماجرا از پشتیبانی مستقیمِ نیروی نظامی بیگانه در آن سامان برخوردار شد. در هر دو مورد زمامداران ایران به هر دری زدند و به هر مرجعی روی آوردند تا به موجودیّت حکومت شورشی در استانِ آشوبزده پایان دهند و اقتدار ملی را دوباره برقرار کنند. در رخدادِ گیلان از جامعهی ملل کمک خواسته و در بحران آذربایجان به سازمان ملل متحد شکایت برده شد.
این کتاب به تلاشهای جهانیِ رویدادِ دوم میپردازد؛ از مقدمات اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 تا بازگرداندن اقتدار ملی در آذربایجان، و به ویژه شرحِ جریانات ناظر بر فرستادن موضوع به «شورای امنیت» و بازسازی جوّ غالباً متشنج مباحثات آن، و همچنین تشریح شرایطِ سخت و فرسایندهای که سیاستگذاران ایران با آن روبهرو بودند. شایستهی اشاره است که دخالتِ اتحاد شوروی در پیدایش «فرقهی دموکرات» نخستین عامل بود که متفقین غربی را نسبت به صداقتِ رهبران شوروی بدگمان کرد و اولین آثار شکاف در اتّحاد زمان جنگ را پدید آورد و سرآغاز آنچه در روابط بینالملل «جنگ سرد» نام گرفته، شد.
مصطفی دبیری، نویسندهی کتاب، که خود تحصیلات عالی را با دریافت لیسانس و دکترای حقوق بینالملل از فرانسه به پایان رسانده و دارای دیپلم تخصصی در زمینهی تحوّل دیپلماسی چندجانبه و گسترش اصول حقوق بینالملل از انستیتو مطالعات عالی بینالملل ژنو است، نزدیک به بیست سال در خدمتِ دیپلماسی ملّی و بیش از پانزده سال به عنوان مأمورِ عالیرتبهی سازمان ملل متحد کار کرده است. وی با بهرهگیری از تجربیات و مطالعات ممتد خود در کار سازمانهای بینالملل و با دلبستگی به تاریخ ایران به بررسی پارهای از گرفتاریهای ایران در نیمهی اول قرن بیستم پرداخته و با توجه خاص دو مورد از آن، یعنی «استمداد از شورای جامعهی ملل دربارهی گیلان» و «شکایت به شورای امنیت سازمان ملل در باب آذربایجان»، را شرح داده است. هدف او از این کار نشان دادن حساسیت ژئوپلتیک جایگاه ایران در جهان و نیز ضرورت آگاهی هر چه بیشتر ایرانیان از اهمیت فوقالعادهی این وقایع بوده است.