میراث هزارههای ایرانی در گسترهی جهانِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی طی کمتر از دو سده به پارههای بهظاهر پراکندهای بدل شد بهگونهای که در این سالهای مهجوری طمع برخی قدرتهای نوظهور را برانگیخته است. آنان که بر این میراث مشترک و کهن چشم طمع دارند یا اینگونه مینمایانند یا بهراستی از این واقعیت غافلاند که وحدت دوبارهی جهان ایرانی، نه تنها سهم هر یک از این سرزمینهای جدید را به رسمیت خواهد شناخت بلکه، در حفظ این ثروت مشترک نیز نقشی پررنگتر ایفا خواهد کرد؛ کما این که همگان را در سهمی بزرگتر و کاملتر سهیم خواهد کرد. زبان پارسی و دیگر زبانهای ایرانی که امروزه در تمام یا بخشی از این کشورها به عنوان زبان رایج مردم منطقه استفاده میشود، بهانهای نیکو برای برداشتنِ نخستین گامِ تشکیل اتحادیهای ایرانیزبان و ایرانیفرهنگ است. علاوه بر آن، رسمها و آیینهای کهنی که با زندگی روزمرهی ساکنان جهان ایرانی گره خورده نیز میتواند به این یگانگی یاری رساند. نوروز یکی از ارزشمندترینِ رسمهای ایرانی است که جشن آن در بیست کشور جهان به عنوانِ رسمی ملی برپا میشود. این رسم زیبا ـ که خود مجموعهای است از خردهآیینهای نمادین و معنادار که بر روی هم پشتوانهای عظیم از فرهنگ، تمدن و معنویت را شکل میدهند ـ چندی پیش به عنوان میراثی جهانی به ثبت رسید. ضمن عرضِ شادباش برای دستیابی به این پیروزی، یادآور میشویم که هنوز نباید پروندهی این کهنترین سنت زندهی جهان را بست چرا که در سایهی آن میتوان اتحادی فراگیر را پی گرفت.