خبر
با حضور گسترده علاقمندان؛ پدر تئاتر ایران در سکوت و ازدحام بدرقه شد
- خبر
- نمایش از شنبه, 24 تیر 1391 08:11
- بازدید: 3350
مراسم تشییع پیکر زندهیاد حمید سمندریان استاد بزرگ تئاتر ایران صبح امروز از مقابل مجموعه ایرانشهر خانه هنرمندان در سکوت و ازدحام علاقمندان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار مهر، پیکر زندهیاد استاد حمید سمندریان صبح امروز با حضور شاگردان و علاقمندان این هنرمند از مقابل خانه هنرمندان ایران بدرقه شد. هنرمندان تئاتر، دانشجویان و علاقمندان استاد سمندریان از اولین ساعتهای صبح مقابل خانه هنرمندان ایران گردهم آمده بودند تا با استاد بزرگ تئاتر ایران وداع کنند.
حسین پاکدل که اجرای این مراسم را برعهده داشت در ابتدا با ابراز تاسف از درگذشت استاد سمندریان گفت: همه ما همکاران و علاقمندان استاد سمندریان اینجا جمع شدهایم تا با پیکر خاکی این هنرمند وداع کنیم اما هیچکدام از ما حالمان به اندازه بانوی هنرمند سرکار خانم هما روستا بد نیست. حال ایشان قابل قیاس با هیچکدام از ما نیست اما با وقار و متانت اینجا نشستهاند.
وی ادامه داد: همه ما ممکن است بعد از یک هفته این بار غم را زمین بگذاریم اما خانم روستا تا زنده هستند این غم را بر دوش میکشند. پس به احترام روح بلند حمید سمندریان و متانت هما روستا تلاش کنیم که کسوت برقرار شود.
پس از صحبتهای پاکدل عزتالله انتظامی که در گذشته از شاگردان سمندریان بوده است درباره درگذشت این هنرمند گفت: سه شنبه هفته گذشته به اتفاق ایرج راد به منزل سمندریان رفتیم، حمید سمندریان در آن دیدار گفت "عزت من هرچه کار داشتم کردهام و دیگر باید بروم". سمندریان مردی بود که حدود نیم قرن در دانشگاه تدریس کرد و بهترین هنرمندان سینما و تئاتر شاگردان او بودند.
انتظامی ادامه داد: سمندریان از نظر خلق و خو نظیر نداشت و همیشه لبخند میزد. من میدانم که حمید خیلی بزرگوار بود و هیچکس از او گلهای نداشته است. از همه دوستان خواهش میکنم زمانی که مراسم به پایان رسید با سکوت پیکر استاد را همراهی کنند چون بزرگمرد تئاتر ایران و الماس تئاتر ایران از بین ما رفته است پس او را با سکوت بدرقه کنید.
در ادامه ابراهیم حقیقی طراح و گرافیست درباره سمندریان گفت: سخت است که شاهد آب شدن تدریجی شمعی باشیم که فتیلهاش شاید هیچگاه به صبح نرسد. همه ما باید بدانیم که هما روستا چه کشید. سخت است که درباره کسی حرف بزنیم که سرشار از فضلیتهای بزرگمنشانهای بود که خیلی از آنها را هنوز درک نکردهایم. سمندریان عصاره فضائل مجموعه نمایشنامههای جهان را میدانست و میفهمید.
پس از صحبتهای حقیقی رضا کیانیان در حالی که به شدت متاثر بود و گریه میکرد، گفت: من سلام میکنم به استاد سمندریان و همه شاگردان و دوستانش، به هما روستا و احمد آقالوی عزیز. بسیار مهم است که آدمی مثل سمندریان مورد علاقه و احترام چندین نسل باشد، از آقای انتظامی گرفته تا جوانان و دانشجویانی که تازه وارد این عرصه شدهاند. راز عجیبی در وجود این مرد بود. سمندریان هیچگاه نمیمیرد، او چیزی از این دنیا نمیخواست فقط میخواست چند نمایشنامه را اجرا کند پس چرا نتوانست؟
وی افزود: سمندریان همیشه میگفت اگر من "گالیله" را اجرا نکنم دستم از گور بیرون میماند. اما الان "گالیله" هنوز زنده است چون همه هنرمندانی که نمایشی را روی صحنه دارند قرار است قبل از اجرایشان قسمتهایی را از گالیله را روخوانی کنند. کاش حمید هرساله میتوانست یک نمایشنامه را روی صحنه ببرد و کاش دستش از گور بیرون نمیماند. من به او میگویم دستت را به داخل گور ببر چون نمایش "گالیله" را همه دارند اجرا میکنند.
پیام دهکردی که یکی از شاگردان سمندریان بود هم درباره این هنرمند از دست رفته گفت: تنها ماندهایم. ناتوانیم از ادامه این راه. ما چرا اینجاییم؟. اینجاییم برای خاکسپاری پیکر او. تنها پیکر او. نه، حمید سمندریان نمردهاست، زنده است، زنده. تکثیر شده در تک تک وجود ما. و این جادوی اوست باور کن. فراموشش نکن. نمیتوانی فراموشش کنی و این درد مشترک من و توست تا همیشه.
وی در ادامه صحبتهایش گفت: اما شاید شاید شاید اگر کمی صبر داشته باشیم بفهمیم چرا زندهایم و چرا رنج میبریم. ما هستیم تا عاشقانه زندگی کنیم و کار کار کار و امید یگانه واژه ما باشد برای ادامه راهش. وداع میکنیم با پیکر او. تنها با پیکرش. دوست دارمت نه به سان گذشته که چونان این لحظه. این آن بیتو بودن. نه نفس دارم و نه نای نفس. تنها یک واژه میمیرمت.
در ادامه این مراسم همان روستا همسر حمید سمندریان که بسیار متاثر بود پشت میکروفون قرار گرفت و بعد از تشکر از حضور همه هنرمندان و علاقمندان گفت: حمید روزهای آخر به من وصیت کرد که همیشه همه را دوست داشته، با همه بدیها و خوبیهایشان. به من هم وصیت کرد که همه را دوست بدارم. حمید همیشه میگفت به همه خوبی کنید من دشمنان بسیاری داشتم اما وقتی آنها به من نزدیک میشدند و میدیدند که من آنها را دوست دارم به من علاقمند میشدند.
حسین پاکدل در پایان با بیان اینکه سمندریان عاشق موسیقی بود و همیشه ویلون مینواخت توضیح داد که با قطعه موسیقی از آندره بارو که سمندریان به آن خیلی علاقه داشت با پیکر این هنرمند در سکوت وداع میکنیم.
پس از صحبتهای پاکدل این هنرمند در سکوت و در حالی که شاگردان او چون امیر جعفری، شکرخدا گودرزی، هدایت هاشمی، حامد بهداد و... پیکر او را تا سالن استاد سمندریان خانه هنرمندان برای وداع حمل میکردند نماز با حضور خیل جمعیت بر پیکر این هنرمند توسط حجت الاسلام محمود دعایی برگزار شد.
هنرمندان بسیاری در این مراسم حضور داشتند که از آن جمله میتوان به داود رشیدی، علی نصیریان، رضا کیانیان، کیومرث پوراحمد، ناصر تقوایی، هادی مرزبان، بهزاد فراهانی، لیلی گلستان، همایون شجریان، قطبالدین صادقی، حامد بهداد، پرویز پورحسینی، حسین کیانی، فرشید ابراهیمیان، محمدعلی سجادی، مسعود فروتن، نگار فروزنده، ریما رامینفر، ناهید مسلمی، فردوس کاویانی، اکبر زنجانپور، برزو ارجمند، مهد پاکدل، علی سرابی، انوشیروان ارجمند، احمد ساعتچیان، اسماعیل شنگله، هدایت هاشمی، ستاره اسکندری، نازنین مفخم، محمد چرمشیر، امین تارخ، اکبر زنجانپور، محمد یعقوبی، الهام پاوهنژاد و... اشاره کرد.