یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست هنر هنر موسیقی در دوره هخامنشی

هنر

موسیقی در دوره هخامنشی

 

موسيقي ايراني

یسنا خوش‌فکر

منابع دربارۀ موسیقی، به ویژه در دوره باستان، اندک است. اما وجود آثاری مانند لوح پنج هزارسالۀ چغامیش (گروه موسیقی شامل چنگ نواز و دو نوازندۀ ساز کوبه‌ای و ساز بادی) نشانگر این است که نوای خوش پیشینه‌ای بس کهن در این سرزمین دارد و آن‌گونه که فردوسی بزرگ در شاهنامه آورده خنیاگری در ایران به میانه دوره جمشید باز می‌گردد که پیرامون 7000 تا 10000 سال پیش است.

سر سال نو هرمز فرودین   برآسوده از رنج تن دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند   می و رود و رامشگران خواستند

می‌دانیم که شاهنشاهی هخامنشیان بزرگترین فرمانروایی تاریخ جهان بوده و بی‌گمان ایرانیان بدون پشتوانه علمی و فرهنگی نمی‌توانستند به چنان جایگاهی برسند. هنر و علم با هم آمیخته است و نوای خوش نیز با دانش ریاضی پیوند دارد.
به هر روی آنچه که از منابع به دست می‌آید موسیقی در سه جنبه مذهبی، رزمی و بزمی و زندگی مردم آن روزگار حضور داشته است که در این نوشتار به آنها می‌پردازیم.

 

موسيقي ايراني


1- موسیقی مذهبی: موسیقی مذهبی بسیار پیشتر از زمان هخامنشیان رواج داشته و از دیرباز بخش‌های گوناگون اوستا از جمله یسنا و گاتها (سروده‌های زرتشت) که بخشی از اوستا هستند همراه با موسیقی خوانده می‌شدند. گاتها به معنی سرود آهنگین است و واژگان گاثای اوستایی در گذر زمان به گونۀ گات و گاه درآمده است. و پسوند برخی از گوشه‌ها مانند دوگاه در بیات زند (ترک) و دستگاه هایی مانند سه گاه، چهارگاه، راست پنجگاه نمایانگر ریشه گاهانی موسیقی ایران است.
هرودوت، تاریخ‌نویس یونانی، می‌نویسد: در مراسم مذهبی ایرانیان، یکی از پیشوایان دینی حاضر می‌شد و یکی از سروده‌های مذهبی را می‌خواند، او همچنین می‌گوید: مغان هخامنشی بدون همراهی با نای سرودهای مذهبی می‌خواندند و این سرودها آوازی بوده نه سازی و اجرای سرودهای مذهبی نیز با موبدان خوش آواز بوده است.
هرودوت در بخش «درگذشت کوروش» می‌نویسد: «[کوروش] مطابق رسم اجدادی خود آداب رقص‌های مقدس پارسی برگزار کرد و به افراد، فراخور وضع و حال هر کس بخشش نمود» (هرودوت یونانی، ص 355)، از آنجا که رقص همیشه با موسیقی همراه است درمی‌یابیم که در آن دوره به هنگام مرگ و خاکسپاری آئین‌های ویژه‌ای داشتند که با رقص و موسیقی برگزار می‌شد.


2- موسیقی رزمی: گزنفون، تاریخ‌نویس یونانی، در کوروش‌نامه می‌نویسد:
«[در جنگ آشور] در حینی که هنوز به تیررس دشمن نرسیده بودند کوروش بار دیگر شعار و دعا به همه صف‌ها فرستاد: زاوش! ‌ای پروردگار جهان، تو یاور ما هستی، تو رهبر ما باش – همین که پاسخ پیامش رسید خود نخستین نغمه پیروزی را با صدای رسا خواند. افراد هم سرود او را به جان و دل و یک آهنگ برخواندند» (سیرت کورش کبیر، ص 134).
و در جایی دیگر می‌گوید: کوروش برای حرکت سپاه دستور داد سربازان با شنیدن صدای شیپور قدم بردارند و حرکت کنند، زیرا صدای شیپور علامت حرکت است گزنفون می‌افزاید: کوروش از کشته شدن سربازان تالشی و مازندرانی بسیار غمگین شد و برای آنان سرود خواند و در جایی دیگر که سخن از اردوی نظامی کوروش می‌رود، می‌نویسد: مادی‌ها به عیش و نوش و آواز پرداختند. (همان، ص 162)
کرنای بزرگی در موزه تخت‌جمشید نگهداری می‌شود که یادگار آن دوره است و همان‌گونه که از نامش نیز پیداست نای جنگ بوده است: «کارَ» در زبان پارسی باستان به معنای جنگ است. بنابراین این ساز نشانگر موسیقی رزم در آن دوره است.


3- موسیقی بزم:
تاریخ‌نویس یونانی، آتنه، نوشته است: در جشن مهرگان که در پیشگاه شاهنشاه هخامنشی برگزار می‌شد، نوازندگان و خوانندگان با اجرای برنامه‌هایی در مجلس شرکت می‌کردند و پادشاهان و سرداران پس از جنگ بزم‌های جشن و سرور تشکیل می‌دادند و خوانندگان و نوازندگان در آن جشن‌ها سهم اساسی داشتند. (موسیقی ایران از آغاز تا امروز، ص7)
همچنین، رازانی به نقل از سفرنامه فیثاغورث که به سال 1799 میلادی ترجمه و چاپ شده می‌گوید: «هنگام تاجگذاری داریوش 360 دختر جوان از ایالات و ولایات ایران به پایتخت آمده و همگی با نغمه و... آهنگ و آوازی مناسب هم‌آواز گردیده و سرود می‌خواندند» (زمینه شناخت موسیقی ایران، ص 114).
در تاریخ دوره هخامنشی از مجموعه کمبریج ص 49 آمده است: «شاه «داریوش سوم» غذای خود را به همراه موسیقی و آواز صرف می‌کرد، ایرانیان برای تمرین به رقص می‌پرداختند و شاه در جشن سالانۀ ویژۀ میترا تا سرحد مستی و سرخوشی به «رقص سپر» می‌پرداخت» (رقص سپر یا سپرواچیک در زبان پهلوی از جمله رقص‌هایی است که در متن خسرو قبادان و ریدک نیز از آن نام برده شده است).
در آن دوره گوسان‌ها یا هنرمندان دوره‌گرد نیز بودند که به هنرهای گوناگون از جمله خنیاگری می‌پرداختند که نوعی موسیقی مردمی و غیردرباری بود. واژه گوسان در سراسر شاهنشاهی هخامنشیان رواج داشت. مگسنی یا مگوسانی در میان اقوام آن‌سوی قفقاز با گوسان از یک ریشه‌اند که در بخش نوای خوش در دوره اشکانیان به این گروه بیشتر خواهیم پرداخت. (گوسان پارسی، ص 44)


ابزار موسیقی در دوره هخامنشی
شادروان مشحون درباره ابزار موسیقی آن دوره می‌نویسد: «در دوره هخامنشی به طور کلی دو گونه اسباب و آلات موسیقی بزمی و رزمی داشته‌اند، که در نوبت زدن بامداد و شامگاه و مواقع ماتم و سرود و اعیاد و فتح و جنگ و دیگر تشریفات می‌نواخته‌اند از قبیل شیپور، نی، بربت، تنبک، کوس، کرنا، سورنا، طبل، دهل، جام، جلجل، تبیره، خرمهره، گاودم، ناقوس، سنج» (تاریخ موسیقی ایران، جلد 1، ص 38 و 37).
آثار دیگری نیز از خنیاگران دوره هخامنشی وجود دارد که در مجموعۀ «نگرشی بر پیشینه موسیقی در ایران به روایت آثار پیش از اسلام» (سازمان میراث فرهنگی و به کوشش ایازی، سوری، هنگامه گزاوانی و مرضیه عسکری 1383) به چاپ رسیده است:
1. سنج مفرغی، فرمشکان فارس، موزه ملی ایران، ص 63
2. کرنای فلزی، موزه تخت‌جمشید، ص 64
3. مهرسنگی یا نقش زن پارسی در حال چنگ زدن موزۀ بوستون، ص 65
در این‌جا با روایتی از هرودودت، تاریخ‌نویس یونانی، درباره یکی از جنگ‌های آن دوره که کوروش در گفتگویی کنایه‌آمیز از ساز «نی» می‌گوید، سخن را درباره موسیقی دوره هخامنشیان به پایان می‌بریم: «پس از تسخیر لیدیا به دست ایرانیان، ایونها و ائولیها زود سفیرانی نزد کوروش فرستاده و پیشنهاد کردند حاضرند با همان شرایطی که از کرزوس [شاه لیدی] اطاعت می‌کردند با او نیز عهد و قراری بگذارند. که کوروش به این درخواست ضمن حکایتی پاسخ داده و گفت: یک روز نی‌زنی در کنار دریا چند ماهی دید و شروع به نی زدن کرد به این امید که ماهیان با نوای نی او پیش آیند. وقتی که از این راه نتیجه‌ای به دست نیاورد توری برگرفت و مقدار زیادی ماهی صید کرد. در این حال وقتی جست‌وخیز ماهی‌ها را دید خطاب به آنها گفت : حالا دیگر رقصیدن چه سود دارد؟ می‌بایستی وقتی که نی می‌زدم می‌رقصیدید».


بُن‌نوشت‌ها:
هرودوت یونانی، ترجمه و حواشی وحید مازندرانی
سیرت کوروش کبیر، گزنفون، ترجمه وحید مازندرانی
پلوتارک، ترجمه احمد کسروی
زمینه شناخت موسیقی ایرانی، فریدون جنیدی
موسیقی ایران از آغاز تا امروز، جلد 1، غلامرضا جوادی
چشم‌انداز موسیقی ایران، سامان سپنتا
تاریخ مختصر موسیقی ایران، تقی بینش
گوسان پارسی، جهانگیر نصری اشرفی
موسیقی ایران از آغاز تا امروز، غلامرضا جوادی، جلد 1

اين نوشتار پيشتر در نشريه امرداد شماره 259، شنبه 22 امرداد 1390 رويه 5 منتشر شد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه