کتاب
کتاب دانستنیهایی درباره پرچم ایران از باستان تا به امروز نوشتهٔ شادروان بختورتاش
- كتاب
- نمایش از شنبه, 08 خرداد 1395 09:47
پرچم سه رنگ ایران نشانی والا از هویت ملی و فرهنگ ایرانی است که با رنگ سبز، خرمی و شادکامی با رنگ سپید، صلح و دوستی و با رنگ سرخ نام و یاد فرزندان پاکباز ایران زمین را گرامی داشته است.
به گزارش خبرآنلاین، کتاب «تاریخ پرچم ایران» با عنوان فرعی درفش ایران از باستان تا امروز نوشته و پژوهش دکتر ن. بختورتاش از سوی انتشارات بهجت روانه بازار نشر شد.
ناشر در توضیح کتاب آورده است: «پرچم ملی ایران بیرق پر افتخاری است که تا ابد یادآور فداکاری و تلاش فرزندان پاکباز ایران زمین در دفاع از تمامیت ارضی و فرهنگ ملی و زبان فارسی است. در طول تاریخ، این پرچم همواره به دست بهترین جنگاوران آوای ایستادگی و سرود پایداری را طنین افکند و در لحظات سخت نبرد، امید نیکی و بهروزی ایرانیان بود.
پرچم سه رنگ ایران نشانی والا از هویت ملی و فرهنگ ایرانی است که با رنگ سبز، خرمی و شادکامی با رنگ سپید، صلح و دوستی و با رنگ سرخ نام و یاد فرزندان پاکباز ایران زمین را گرامی داشته است. بنا به یافتههای باستانشناسی در کاوشهای تخت جمشید در آپادانا، تندیس مفرغی عقابی با بالهای گشوده از زمان هخامنشیان بر سنگی لاجوردی وجود دارد که سه رنگ سبز و سپید و سرخ نقش بسته است. دکتر بختورتاش با پژوهشی شایسته در این کتاب با روش علمی نمادهای ملی ایران را مورد بررسی قرار داده و از عظمت فرهنگی و روحیه مسالمتجو، آرامش طلب و بزرگ ایرانیان در طول تاریخ روایت میکند.»
بنابراین گزارش، نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژی دهاک(ضحاک) بر می گردد. در آن هنگام کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیش بند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشانید.
فریدون نیز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیش بند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواند و بدین سان " درفش کاویان " پدید آمد. نخستین رنگهای پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه ای ویژه بر روی آن وجود داشته باشد.
درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله اعراب به ایران، بویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می گفتند، هر چند این درفش کاویانی اساطیری نبوده است.
محمدبن جریر طبری در کتاب تاریخ خود به نام الامم و الملوک می نویسد:
درفش کاویان از پوست پلنگ درست شده، به درازای دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتی متر به حساب آوریم، تقریباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول می شود. ابولحسن مسعودی در مروج اهب نیز به همین موضوع اشاره می کند.
به روایت اکثر کتب تاریخی، درفش کاویان زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد. هر پادشاهی که به قدرت می رسید تعدادی جواهر بر آن می افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ایران، در جنگی که در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش کاویان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب، بردند وی از بسیاری گوهرها، دُرها و جواهراتی که به درفش آویخته شده بود دچار شگفتی شد و به نوشته فضل الله حسینی قزوینی در کتاب المعجم می نویسد: " ...سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند ".
با یورش اعراب به ایران، ایرانیان تا دویست سال هیچ درفش یا پرچمی نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملی ایران زمین، یعنی ابومسلم خراسانی و بابک خرم دین دارای پرچم بودند. ابومسلم پرچمی یکسره سیاه رنگ داشت و بابک سرخ رنگ به همین روی بود که طرفداران این دو را سیاه جامگان و سرخ جامگان می خواندند.
براساس این گزارش، بخشهای نخستین اثر، ویژه ایران باستان، روزگاران اسطوری، کیانی، دینی و تاریخی تا قبل از ظهور اسلام است که بر آگاهیهای جوانان و اقشار مختلف مردم نسبت به آن دوران میافزاید. بخش دیگر که از پایان سلسله ساسانیان و آغاز گسترش دین اسلام در ایران است، به گونهای بررسی شده که پاسخگوی نیازهای مخاطبان جهت آگاهی از روزگار هر یک از فرمانروایان و پادشاهان و پرچمها و درفشهای رایج در آن عصرها میباشد و نیز بخشی ویژه به تاریخچهء پیدایش صلیب سرخ،شیر و خورشید و هلال احمر میپردازد.
در خاتمه جستاری نیز تحت عنوان «یادآوری»به صورت خودآموزنده قرار دارد که حاوی نکات ارزشمندی نظریههای دانشمندان و پژوهشگران و گزارشهای مرتبط است.
نگارنده در قسمتی از بخش نخست کتاب در اهمیت جایگاه درفش کاویانی در فرهنگ و تاریخ ایران،با استناد به شاهنامه حکیم فردوسی، اشعاری را که مباحث مربوط به داستان قیام کاوه و فریدون علیه ضحاک را به طور اعم و درفش کاویانی را به طور اخص در بر دارد، آورده است. نگارنده در ادامه با استناد به آثار پژوهشگرانی چون شادروان عبدالحسین زرینکوب و منابع تاریخی دیگر این قسمت را به پایان برده و در قسمتی دیگر از قول «اوسکارمان» فرجام درفش کاویانی را که دیگر به انواع سیم و زر و پارچههای زیبا آراسته شده بود، پی میگیرد و رد آن را در حفریات شهر بومپی که نبرد ایسوس بین داریوش و اسکندر در آنجا واقع شد و در اثر آتشفشان نابوده شده بود، جستجو میکند.
«درفش در ایران باستان: روزگار پیشدادیان و کیانیان؛ درفش در کتابهای دینی؛ درفش گرشاسب؛ درفش در شاهنامه؛ درفش کاویان، روزگار هخامنشیان: عقاب کوروش بزرگ؛ چرا شاهین در ایران گرامی بود؛ نمونه درفش بازسازی شده، روزگار اشکانیان: واژگونی پرچم رومیان؛درفش اشکانی، فرتهداران، روزگار ساسانیان و دگر روزگاران؛از غزنویان تا برآمدن صفویه، از قاجار تا آغاز مشروطیت، پژوهش در آخشیجهای پدیدآورنده نشان، درفش از آغاز مشروطه تا پایان دوره قاجار، درفش در دوران پهلوی و درفش جمهوری اسلامی» از جمله فصل های این کتاب مستند و خواندنی است.