سیوند
هنوز فرصت هست
- سیوند
- نمایش از چهارشنبه, 13 شهریور 1392 18:03
- بازدید: 6247
برگرفته از روزنامه اعتماد دوشنبه، 28 آبان 1386
علیرضا افشاری
برخی از کارشناسان بر این باورند که برای رفع نیاز به آب، ساخت سد باید آخرین گزینه باشد. در برخی موارد سدها - با وجود آسیب هایی که به محیط زیست وارد می کنند - راهگشای توسعه بوده اند. شاید سد درودزن از این گروه باشد، سدی که با وجود وارد کردن آسیب های جدی به محیط زیست، توانست دشت مرودشت را متحول کند و مجموعه یی از روستاهای کم بضاعت را چنان گسترش دهد که جزء رشدیافته ترین مناطق ایران شوند، با اقتصادی متناسب. آسیب های زیست محیطی ناشی از آبگیری این سد هم در گذشت زمان و با تلاش تحسین برانگیز دست اندرکاران وقت تا حدود زیادی برطرف شد. پس از آن سد تنگه براق در بالادست درودزن و برای گرفتن سرریزها - هر چند توجیهی به آن قدرت نداشت - ولی شاید به خاطر اختلاف ارتفاعی نزدیک به 200 متر، برای تولید نیرو مناسب بود.
اما در این میان قطعاً سد سیوند فاقد کمترین وجوه توسعه یی و یکی از نمادهای عدم تناسب میان سود و ضرر است. سدی که نه تنها آسیب های یادشده را به نحوی بارز داراست بلکه علاوه بر وارد کردن آسیب هایی جدی بر پیکره میراث شکوهمند فرهنگی - تنگ بلاغی و دشت پاسارگاد - فاقد کمترین بهره بری است و حتی پس از مدتی، از آن بیم پیامدهای ناگوار اجتماعی هم می رود. سدی که شروع آبگیری اش در نخستین گام، نوعی نادیده گرفتن و بی توجهی به خواستی ملی را تداعی کرد.
ارزیابی زیست محیطی سد سیوند هنوز کامل نشده است. این کاملاً خلاف منطق است که گفته شود سازمان محیط زیست چنین ارزیابی یی را تایید کرده در حالی در نیمه سال گذشته مدیرکل دفتر جنگل های خارج از شمال و در پایان همان سال، معاون سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در امور مناطق خشک و نیمه خشک به جد مخالفت خود و سازمان متبوع شان را با آبگیری این سد اعلام کرده بودند. حتی آقای مقدسی در گفت وگو با مهندس محمد درویش، شجاعانه این را هم گفت که سازمان جنگل ها بیش از شش ماه است که از صدور مجوز تخریب رویشگاه هشت هزار اصله یی بالادست سد سیوند به رغم فشارهای مقامات استانی خودداری کرده و به هیچ عنوان چنین مجوزی را صادر نخواهد کرد. در همان جا او افزود؛ از بیشینه اختیارات قانونی خویش استفاده کرده و نخواهند گذاشت حتی یک اصله از درختان ارزشمند منطقه به بهانه آبگیری نابود شود، چرا که مطابق قانونی که سازمان متبوعش برای حراست و پاسداری از حسن اجرای آن به وجود آورده؛ «حتی قطع یک درخت به بهانه توسعه، قابل قبول نبوده و متخلفان می بایستی تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.» پس یا سازمان محیط زیست باید این موضوع را روشن کند یا کارفرمایان طرح سد سیوند، ارزیابی یادشده را برای روشن شدن افکار عمومی در اختیار رسانه ها گذارند.
سد سیوند با سد کردن سیلاب رودخانه پلوار، مانع رسیدن آن به رود کر خواهد شد و در نتیجه دریاچه نی ریز این موهبت الهی را از دست می دهد. به دنبال این رویداد، پیوستگی میان دو دریاچه طشک و بختگان برای همیشه از بین خواهد رفت و همان طور که دکتر حسنعلی پیشاهنگ در روزنامه «عصر نی ریز» پیش بینی کرده بود دریاچه بختگان خشک خواهد شد و به دنبال آن، دریاچه طشک هم به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد.
بنا به گفته دانشمند برجسته اتریشی پرفسور هانس لوفلر که روی بسیاری از دریاچه های جهان پژوهش کرده است و چند سال پیش در دانشگاه شیراز سخنرانی کرد، «اگر شما با یک خطا، کاری بکنید که دریاچه بختگان با مشکلی روبه رو شود با خودتان کاری کردید که چنگیز با پدران شما کرد.» در حالی که با ساخت سدی تاخیری (سیل بند) - همان طور که قرار بود - می شد هوشمندانه سیلاب ها را به سوی زندگی بخشی هزاران ساله شان هدایت کرد و این دقیقاً همان هوشمندی تحسین برانگیز نیاکان کهن ماست که با وجود توانا بودن در ساخت سدهای بزرگ، به ساختن بندی در همان نقطه کنونی سد سیوند و در چند نقطه دیگر از همان منطقه بسنده کردند، بندهایی که تا همین چند سال پیش سر پا بودند و با اندک رسیدگی می توانستند باز هم مفید واقع شوند.
درست است که شاید کاریزها (قنات ها) پاسخگوی نیاز آب در سراسر ایران نباشند اما به قول امین طاهری، سردبیر سنبله، ماهنامه تخصصی کشاورزی، برای نجات همین 33 هزار رشته قنات کشور که به صورت رایگان به ما واگذار شده اند و بدون هزینه 12-10 درصد آب مورد نیازمان را تامین می کنند چه کرده ایم؟ و این در حالی است که برخی از کشورهایی که دانش فنی قنات را از ما کسب کرده اند، با آخرین تکنیک های علمی و فنی روز، از آنها بهره برداری می کنند. با وجود آنکه می دانیم بهترین راه جلوگیری از رسوب گذاری در سدها، جلوگیری از خطر و خسارت سیلاب ها، تغذیه آبخوان ها و حفظ خاک های زراعی و منابع طبیعی، در گرو توسعه آبخیزداری است، به این امر مهم آن چنان که شایسته است، توجه نمی کنیم. در همین رابطه نکته بسیار مهمی که در کشور ما بسیار حائز اهمیت و شایسته تاکیدی مضاعف است و غالباً به خاطر نفوذ و قدرت برخی گروه های ذی نفع - از نماینده مجلسی که منطقه یی می اندیشد و با نادیده گرفتن منافع ملی، سطح خواست های کارشناسی نشده مردم حوزه انتخابیه اش را بالا می برد تا پیمانکاری که فقط در جست وجوی نفع شخصی است - و عدم واکنش مناسب کارشناسان و دولتمردان نادیده گرفته می شود از زبان علیرضا هدایتی، کارشناس ارشد سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری این است که تبخیر در ایران به مراتب بالاتر از متوسط جهانی و حتی چند برابر متوسط بارندگی است، به طوری که بر پایه آمار، یک سوم معدل جهانی، در ایران بارندگی داریم و دقیقاً سه برابر متوسط جهانی تبخیر و تعریق داریم،
آری ساخت سد می تواند در برخی مواقع راهگشای توسعه باشد... ولی آیا وزارت نیرو تاکنون آماری را درباره میزان بازدهی و سودآوری سدها ارائه کرده است؟