سیوند
پیدا شدن باز ماندههای دیگر از سومین کوشک هخامنشی ایرانیان پس از 2500 سال بر ایوان کوشک بلاغی ایستادند
- سیوند
- نمایش از جمعه, 08 مهر 1390 09:28
- بازدید: 5059
در آخرین کاوشهای باستانشناسان در تنگهی بلاغی، نیمهی کاوشنشدهی کوشک بلاغی و ایوان شرقی آن شناسایی شد.
محمدتقی عطایی ـ سرپرست ایرانی هیات کاوش محوطهی 34 تنگهی بلاغی ـ با یادآوری اینکه در فصل گذشته، ایوان غربی کوشک شناسایی شده بود، افزود:
nike air force 1 low uv | Latest Air Jordan 1 Mid GS Canvas Pink/Tan/Soft Yellow/Lime Green/White 2021 For Sale DJ0338 - white and silver dunk nike shoes kids boots - 100
گرچه در ایوان غربی چهار ستون پیدا شدند، ولی طول ایوان شرقی با ایوان غربی تقریبا برابر است. همچنین یک صفه (سکو) در مقابل ایوان شرقی پیدا شده که مشابه صفهی ایوان غربی، ولی سالمتر از آن است.
نکتهی جالبی که دربارهی ستونها وجود دارد، این است که پایهستون پیدا شده در فصل گذشته مانند پایهستونهای تخت جمشید (پارسه) گرد بود و تصور میشد که به ایوان خاوری متعلق است. اما این فرضیه درست نبود. زیرا پایهیٌستونهای ایوان شرقی، مکعبیشکل به سبک کاخهای پاسارگاد هستند. در حقیقت، ایوان شرقی پایهستونهای مخصوص خود را دارد و به این ترتیب، این پرسش باقی میماند که پایهستونهای گرد یا بهصورت گل وارونه به کدام قسمت از کوشک تعلق دارند.
]عطایی در اینباره توضیح داد:[ بهنظر میرسد، این پایهستونها به تالار مرکزی کوشک، جایی که اکنون کاوش در آن ادامه دارد، متعلقاند. گرچه هنوز حدود یک متر تا کف تالار مانده است.
به گفتهی این باستانشناس، دو ستون پیداشده در ایوان شرقی سالم و سیاهرنگ هستند. همچنین به طور کامل در جای خود قرار دارند. این پایهستونها عبارتند از دو مکعب سیاهرنگ که بهصورت پلکانی روی یکدیگر قرار دارند. به این ترتیب که مکعب بالایی از پایینی کوچکتر است. علاوه بر اینها، یک شالیستون نیز روی پایهستونها قرار میگیرد. او با اشاره به سالم بودن هر دو پایهستون، اضافه کرد:
براساس امضاهای سنگتراشان، مشخص است که پایهستونها به دو استادکار مختلف متعلق بودهاند؛ یکی از این امضاها بهشکل یک تبر دوطرفه است و نمونهای از آن هم در تخت جمشید (پارسه) وجود دارد. از این رو، میتوان دریافت که این استادکار در تخت جمشید (پارسه) هم کار کرده است.
عطایی با گفتن اینکه هنوز در هیچ قسمتی از کاوشها به کف اصلی کاخ نرسیدهایم، گفت:
تعدادی آجر با ابعاد 45 در 33 سانتیمتر و نیمهآجرهایی با ابعاد 33 در 17 سانتیمتر بهدست آمدهاند و با توجه به اینکه این آجرها برای استفاده در دیوار مناسب نیستند، تصور میشود که از آنها برای کفپوش کوشک استفاده میشده است. امیدواریم در کاوش به بخشی از کف که دستنخورده باشد، برسیم.
]سرپرست ایرانی هیات کاوش افزود:[
هیات مشترک باستانشناسی ایران و فرانسه، کاوش را تا اینجا موفقیتآمیز دانسته و قادر است، نقشه یک کوشک دورهی هخامنشی را به نقشه دو کوشکی که پیشتر در پاسارگاد پیدا شده بودند، اضافه کند.
این کوشک سومین کوشکی است که از دورهی هخامنشی شناسایی میشود. البته نکتهی قابل توجه، متفاوت بودن نقشه این کوشک با کوشکهایی است که در پاسارگاد شناسایی شدهاند و بهنظر میرسد که تاریخ کوشک بلاغی کمی جدیدتر از کوشکهای پاسارگاد باشد.
پیدا شدن دیوار هخامنشی به درازای 10 کیلومتر در شمال پاسارگاد
بررسیهای باستانشناسی در محدوده پاسارگاد منجر به شناسایی و پیدا شدن دیوارهای سنگچین و دیواری به طول 10 کیلومتر از دوره هخامنشی شد.
«محسن زیدی»، سرپرست ایرانی هیات ایران و ژاپن در دومین فصل بررسی و شناسایی تنگه بلاغی و پاسارگاد با اعلام این خبر افزود:
هدف از بررسی در این فصل شناسایی و مطالعه منشاء راههای ارتباطی تنگه بلاغی و پاسارگاد بود که برای این منظور شروع به بررسی و شناسایی محدوده کاخهای پاسارگاد کردیم. در نتیجه ان اقدام دیوارهای سنگچینی کشف شد که طول یکی از آنها به 10 کیلومتر میرسد.
تا کنون کسی از وجود این دیوارها خبر نداشته و این دیوارها نشانگر محصور بودن کاخها در دوره هخامنشی است. وی افزود:
کانالهای آبرسانی و پستهای دیدهبانی از دیگر بقایایی است که در شمال پاسارگاد شناسایی شده و تمامی این اطلاعات روی نقشه ماهوارهای و عکسهای هوایی پیاده شده است.
این دیوار تا دامنه کوهها ادامه دارد و در حال حاضر قسمتهایی از آن تخریب شده و در اکثر بخشهای باقیمانده، پی دیوار دیده میشود. دیوارها کاملا سنگچین و خشکه چین هستند و تا کنون نمونه آنها در تنگه بلاغی دیده شده است.
کشف بقایای سفالی و مشابهت این دیوارها با دیوارهای تنگه بلاغی نشان میدهد دیوارها متعلق به دوره هخامنشی است. وی دربارهی دیگر یافتههای باستانشناسی در نزدیکی پاسارگاد، گفت:
نزدیک به 200 گور سنگچین از دوره پس از هخامنشی و احتمالا متعلق به اشکانیان در منطقه پیدا شده که نشان می دهد در آن زمان از سنگهای دیوارهای هخامنشی برای ساختن قبور استفاده کردهاند. همچنین تعداد زیادی محوطه استقراری از دوره پیش از تاریخی تا دوره تاریخی کشف شده است.
وی با بیان اینکه جادهای نیز به درازای 3 کیلومتر نیز در منطقه یافت شده است، گفت:
این جاده در میان زمینهای کشاورزی است و بخشهای متعددی از آن تخریب شده. در زمان هخامنشیان با ایجاد بستر سنگی و خاکی ارتفاع جاده را بین یک تا یک و نیم متر از سطح زمین بالا آورده و یک مسیر مستقیم را ایجاد کرده بودند.
کشف شواهد جدیدی در تنگه بلاغی باعث شده به درخواست بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد، این بررسیها تا شناسایی کامل منطقه ادامه داشته باشد.
همچنین طی مکاتبات انجام گرفته، سازمان یونسکو پذیرفته است از طریق عکسهای هوایی موجود و نقشههای ماهوارهای، حریم پاسارگاد را در پرونده ثبت جهانی آن گسترش دهد.
باید خاستگاه هنرهخامنشی را جیرفت دانست
یوسف مجیدزاده پرجنجالترین یافته را در جیرفت، خط دانست که گفتههای باستانشناسان خارجی را که معتقد بودند، مردم ایران تا دورهی هخامنشی بیسواد بودهاند، بیاعتبار میکند.
سرپرست هیات کاوش جیرفت، در جلسهای با عنوان «آخرین فصل کاوش جیرفت» با اشاره به اینکه جیرفت پنج سال پیش براثر سیلاب رودخانهی هلیل شناخته شد، کاوشهای کنونی هیات را در سه منطقهی مطوطآباد، حسینآباد و کنارصندل دانست که بخش اصلی مطالعات در کنارصندل متمرکز است. وی افزود:
بیشتر آثار کشفشده، بخصوص ظرفها از درون گورها یافته شدهاند که جنبهی اساطیری دارند؛ زیرا با زندگی پس از مرگ در ارتباط هستند؛ اما اینکه چه اعتقادی در پس آنهاست، هنوز مشخص نیست و امید است، در آینده به این اعتقادات بتوان پی برد.
فرهنگ جیرفت، فرهنگی قائم بهذات است و ما آن را با بینالنهرین ]میان رودان[ نمیتوانیم مقایسه کنیم و به این نتیجه برسیم که این اعتقادات از بینالنهرین به اینجا آمدهاند و اگر انتقالی صورت گرفته باشد، از شرق ایران به بینالنهرین رفته است، نه برعکس. احتمالا خاستگاه هنر هخامنشی به جیرفت بازمیگردد، زیرا عناصر مشابهی میان آنها یافت شدهاند، مانند نقش شیر و گاو، جنگ میان مار و پلنگ و مار و عقاب که قبلا گفته میشد، از بینالنهرین به تخت جمشید(پارسه) آمده است؛ درحالیکه جیرفت به شیراز بسیار نزدیکتر است و احتمالا انتقال از جیرفت به تخت جمشید (پارسه) بوده است.
همچنین مجیدزاده به کشف بزرگترین سکوی پلهیی دو طبقهی قلعهمانند در مشرق زمین در جیرفت اشاره کرد که طرح این سکو روی یکی از ظرفهای سنگی کشفشده در این منطقه حکاکی شده است. وی توضیح داد:
معماری این منطقه، سه دوره را دربرمیگیرد و ممکن است، از زیگوراتهای بینالنهرین نیز قدیمیتر باشد که البته این مساله هنوز مشخص نیست. بزرگترین مجسمهی مشرق زمین در هزارهی سوم قبل از میلاد نیز در این قلعه یافت شده که دارای نقشهای برجستهای است و 110 سانتیمتر از آن باقی است و احتمالا بین 210 تا 220 سانتیمتر بلندی داشته که بدون شک موجودی خدایی است و نشان میدهد که این سکو عبادتگاه بوده است.
این باستانشناس با اشاره به کشف چهار لوح خط نوشته، گفت:
یکی از آنها در ورودی قلعه یافتشده و براساس آزمایشهای کربن 14 در دانشگاه پنسیلوانیا به دو هزار و 500 سال قبل از میلاد متعلق است.
این خط، خطی کاملا متفاوتی از خط میخی بینالنهرین ]میان رودان[ و خط هیروگلیف مصری است که خطهای همزمان با این خط هستند. ما این خط را، خط هندسی یا جیرفتی نام نهادهایم که با خطی که در یک دورهی 20 ساله در ایلام رایج بوده است، مشابهت دارد.
نادر علیداد سلیمانی ـ عضو هیات کاوش جیرفت ـ نیز به کشف گورهایی در منطقهی کنارصندل اشاره کرد و افزود:
در گورستان قلعه کوچک، هشت گور یافت شدهاند؛ این گورها بسیار متفاوت با گورستانهای جنوب شرق هستند؛ زیرا تدفین در این گورستان بسیار کم بوده است و براساس اشیای یافتشده در این منطقه بهنظر میرسد که این گورستان متعلق به حاکمان باشد.
شباهت همهی گورها در این است که ورودی آنها از سمت جنوب و تدفین از سمت شرق صورت میگرفته است. بهنظر میرسد که این گورها در دنیای باستان، غارت شدهاند؛ زیرا اشیای گرانقیمتی در آنها نیست و نیز ظرفهای سفالی درون گورها شکسته شدهاند. همچنین درون ظرفهای سفالی، استخوان جانداران و حتا گوشت پختهشده کشف شده است که نشان از اعتقاد به جهان بعد از مرگ دارد.
صدیقه پیران از اعضای هیات کاوش، اشیای سفالی این منطقه را در چهار رنگ قرمز، نخودی، پرتقالی و خاکستری معرفی کرد که با ظرافت بسیار ساخته شدهاند و نیز مهرهای تزیینی از جنس عقیق، طلا و سنگ لاجورد نیز در این منطقه کشف شدهاند.
در این نشست، رفیعفر ـ انسانشناس و از اعضای هیات کاوش ـ نیز به معرفی ابزارهای یافتهشده در جیرفت پرداخت.
وی از کشف 1315 ابزار سنگی خبر داد که از دو جنس سنگ آتشزنه یا چخماقاند که بهترین سنگ برای ابزارسازی است و از جنس سنگهای رسوبی است و از عصر حجر]دورانسنگ[ استفاده میشده و نیز سنگ ابسیدین که سنگی آتشفشانی، بسیار ترد و شکننده است که در بیشتر مناطق باستانی ایران کشف شده، اما هنوز معدن آن یافت نشده است. تراش این سنگها، وسیلهی تکنیک]شگرد[ فشار پرتابی و تکنیک]شگرد[ فشار مماس بوده که با ظرافت بسیار تهیه شده است.
برگرفته از فر ایران