یادمان
میراثفرهنگی در هفتهای که گذشت: روند تخریب تعطیل نبود
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- یکشنبه, 09 بهمن 1390 05:39
- آخرین به روز رسانی در یکشنبه, 09 بهمن 1390 05:39
- نمایش از یکشنبه, 09 بهمن 1390 05:39
- بازدید: 6134
محوطه باستانی سرمشهد در شهرستان کازرون با مساحتی حدود 600 هکتار به عنوان بزرگ ترین محوطه ساسانی – اسلامی استان فارس شناخته می شود. در این محوطه ویرانه های شهر باستانی ، تل نقاره خانه، قیز قلعه ، کاروانسرا یا کوشک بهرام و رشته قناتهای تاریخی کشف شده است، با این حال اداره میراث فرهنگی این شهرستان در خواست صدور مجوز برای حفر چاه های عمیق برداشت آب در محدوده این محوطه باستانی موافقت کرد.
این درحالیاست که همزمان با تعطیلات شدت تخریب خانههای تاریخی تهران و شهرستانها هم به اوج خود رسید بهطوریکه فرضیه تخریب تعمدی خانههای تاریخی در اذهان مردم شکل پررنگتری بهخود گرفت. چنانچه خروج خانههای تاریخی از فهرست میراث فرهنگی از یک سو و نبود مدیریت کارآمد و عدم پیگیری متولیان فرهنگی در جهت ندادن راهکاری موثر به مالکان و شانه خالی کردن از مسئولیت، این گمان را بیش از پیش در اذهان مردم شکل بخشیده است.
تخریب خانههای تاریخی تهران، پروژهای مستمر!
تهران دارای صدها خانه تاریخی است، خانههایی که با حضور یا بدون حضور مالک مطرود و متروک شدهاند. از خانه اتحادیه گرفته تا خانه بامداد، که جزو بناهای ارزشمند شناخته شده محسوب میشوند تا تعداد بیشماری خانه تاریخی که پشت برجها گم شدهاند و نشان آنها را حتی متولیان میراثفرهنگی ندارند. درحالحاضر شدت روند تخریب خانههای تاریخی بهقدری افزایش پیدا کرده است که بهگفته کارشناسان نبود راهحل برای نجاتبخشی خانهها از سوی مدیران، نه تنها نشان از مدیریتی ناکارآمد دارد بلکه فرضیه تخریب تعمدی خانههای تاریخی را بیش از پیش جدی کردهاست.
مهمترین و شاخصترین خانههای تاریخی تهران درحالی دچار مرگ تدریجی و روند فرسایشی شدهاند که شاهد هیچگونه اقدامی توسط متولیان فرهنگی و مدیریت میراث تهران نیستیم. شرایط خانههایی که توسط مالک اداره میشوند هم بهتر از خانههایی نیست که مالکان رهایش کرده و به مرگ تدریجی آن راضی شدهاند. خانه بامداد، خانه نصیرالدوله و صدها خانه تاریخی در تهران وجود دارد که میراثدار است اما صاحب و جایگاه ندارد.
«نصرالله حدادی»، تهرانشناس ضمن بیان این مطلب به CHN گفت: «درحالحاضر وضعیت خانههای تاریخی تهران در 3 حالت بهسر میبرد. اولین گروه مشمول خانههایی است که از قدیمالایام باقی ماندهاند و اتفاقا قصد مرمت هم وجود داشته اما بنا به دلایلی مرمت آنها نیمهکاره رها شده است؛ همانند خانه امام جمعه خویی که واقع در کوچه امام جمعه است و مرمت آن نیمهکاره باقیمانده است. همینطور خانه نصیرالدوله که در این وضعیت قرار گرفته است.»
حدادی در ادامه به دسته دوم از خانهها میپردازد که با وجود ثبت ملی و داشتن مالک در معرض تخریب قرار گرفتهاند، وی به خانه پروین اعتصامی و خانه اتحادیه در تهران اشاره میکند که مالکان بهدلیل بلاتکلیفی و نداشتن راهکاری موثر به تخریب خانهها با شیوههای مختلف روی آوردهاند.
این درحالیاست که بسیاری از خانهها نیز از سوی مالکان طرد شده و همینطور بیسرپرست رها شدهاند تا پس از فرسایش زمانی جایش برجی جدید ساخته شود. خانه زند نوابی، 2 خانه تاریخی در خیابان ابوریحان، خانه مستوفی و صدها خانه دیگر از این دست وجود دارند که از تاریخ آنها تنها کالبدی کهنه و شکسته بهجای مانده است.
صدور مجوز حفر چاه در منطقه باستانی سرمشهد
در این میان منطقه باستانی سرمشهد هم از تعدی مسئولان بهدور نماند درحالی اداره آب شهرستان کازرون با صدور مجوز حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق در این محوطه باستانی شرایط را برای تخریب بیش از پیش آن فراهم کرد که اداره کل میراث استان فارس و شهرستان کازرون نیز موافقت خود با این اقدام را اعلام کرده است.
به باور کارشناسان این منطقه بکر می تواند به عنوان یکی از مراکز مطالعاتی مهم در دوره ساسانی و اسلامی تبدیل شده و در صورت انجام مطالعات باستان شناسی و رفع ابهامهای موجود در مورد جزئیات و ویژگیهای تاریخی آن ، محوطه باستانی سر مشهد با توجه به خصوصیات منحصر به فرد خود حتی شایستگی ثبت در فهرست آثار جهانی را در آینده دارا است.
یکی از کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی استان فارس که به دلیل ممنوعیت های اداری حاضر به اعلام نام خود نیست در این باره به خبرگزاری میراث می گوید: متاسفانه مدیریت میراث فرهنگی در فارس دارای چالشهای متعددی است که فرصتهای آینده و زحمات گذشتگان را دچار آسیب می کند. حضور مدیران ناکارآمد در میراث فارس موجب شده تا کارشناسان با قرارگیری در موقعیت کسب فرصتهای طلایی مصالح سازمان را با چالش روبرو کند. حضوری که با بی حضوری سازمان تنها موجب تخریب آثار متعدد تاریخی و فرهنگی است. عدم توجه به زیر ساختنهای علمی و کارشناسی در میراث فارس موجب ارزشی شدن یک حرکت ضد ارزشی شده و سبقت هر یک از کارشناسان در این امر موجب پیشرفت شغلی و در کانون توجه قرار گرفتن فرد است.
وی می افزاید: " به طور مثال طی چند روز پیش نصیری معاون میراث فرهنگی فارس در جمع کارشناسان باستان شناس استان در جلسه ای که بحث اصلی آن اختلاف میان کارشناسان در مورد صدور مجوز جهت حفر چاه های عمیق و در نتیجه تصرف عرصه شهر تاریخی سر مشهد بود گفت رویکرد سازمان به شکلی است که هر چه مسائل محل اختلاف میراث و دیگر سازمان ها و مردم مورد حل و فصل قرار گیرد بهتر است و بهتر آن است که کارشناسان این نکته را مورد توجه قرار داده و در این راستا حرکت کند.
این کارشناس اداره کل میراث استان فارس تاکید کرد: " حال این سئوال مطرح است که وظیفه سازمان میراث فرهنگی حل و فصل چگونه مسائلی است؟ آیا تخریب محوطه های باستانی به نفع کشاورزان و ساکنان محلی محوطه ها است؟ به اعتقاد من جواب این پرسش تنها در ناکارآمدی مدیران سازمانی است که موجب نزول صنعت گردشگری و تخریب میراث فرهنگی کشور شده اند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که تخریب محوطه های باستانی چیزی جز از میان بردن زیر ساختهای توسعه پایدار را به همراه ندارد. مگر عمر یک چاه عمیق با توجه به رویکرد محیط زیستی ما چند سال خواهد بود که باید به خاطر آن دستور تخریب و تصرف محوطه های باستانی و چند هزار ساله را صادر کرد."
این درحالی است که مجوز حفر چاه در منطقه باستانی سر مشهد با موافقت مسئولان اداره میراث فرهنگی استان فارس در حالی صادر می شود که در سال 1385 بررسی روشمند سفال های سطحی شهر باستانی سرمشهد زیر نظر مسعود آذرنوش و امان الله یغمایی انجام گرفت که هدف آن شناخت دوره های استقراری محوطه باستانی سرمشهد همچنین شناسایی سفالینه های سطحی محوطه و روند تحول آنها و آزمایش کاربری بررسی های روشمند در محوطه های تاریخی- اسلامی بود. در این بررسی مشخص شد سفال های سطحی محوطه که اغلب تکه های شکسته ظروف هستند ، شامل سفال های سا سانی از انواع ظریف و خشن بوده و دارای تزئینات نقوش کنده هندسی است . سفال های دوره اسلامی که مربوط به سده های اولیه اسلامی تا سده هشت هجری است ، به دو دسته لعاب دار و بی لعاب تقسیم می شوند که سفال های بی لعاب ، دارای تزئینات نقش کنده ، نقش افزوده و استامپی است و سفال های لعاب دار محوطه از نوع لعاب ساده یک رنگ ، لعاب پاشیده و نقش کنده زیر لعاب پاشیده است . در حال حاضر بعضی از موارد جزئی حفاری غیر مجاز در محوطه باستانی به چشم می خورد که قابل پیشگیری و مقابله است.
76 آسیاب، بند و پل تاریخی در حاشیه رودخانه کر
اما در میان این خبرها نکته ای جالب توجه وجود دارد وجود 79 آسیاب، بند و پل تاریخی در حاشیه رودخانه کرخبری است جالب و البته نگران کننده چراکه حفظ این تاسیسات تاریخی در شرایط کنونی لازم و حائزاهمیت است. رودخانه کر قرن هاست از میان دشت مرودشت یکی از باستانی ترین منطقه های ایران عبور می کند، در حاشیه این رودخانه دست کم 76 اثر تاریخی بازمانده از دوره های مختلف تاریخی اعم از آسیاب آبی، پل و بند تاریخی، سیستم های آبیاری و کانالهای انحرافی آب به سمت اراضی کشاورزی، بازارچه های تاریخی و... وجود دارد.
در مسیر رودخانه کر در دوره های مختلف تاسیسات و ساختارهایی ایجاد شده است که هم به لحاظ معماری و هم به لحاظ تاریخی دارای ارزش فوق العاده ای هستند. بر اساس آمارهای موجود در مجموع در این محدوده 62 اسیاب آبی تاریخی فعالیت می کرد که در دیلمیان 27 آسیاب آبی، بند فیض آباد 12 آسیاب، بند تیلکان 7 آسیاب ، بند سطح آباد 2 اسیاب ، بند فیروزی 2 آسیاب و در بند دشت بال 2 آسیاب آبی فعال بود.
همچنین در این محدوده 2 بند (سد) بازمانده از دوران هخامنشی، 2 دیملی ، و 4 بند بازمانده از دوره اسلامی شامل یک صفوی، بند سطح آباد، بند فیروزی و یک بند دشت بال و شش پل تاریخی بازمانده از دوره های مختلف دیده می شود.
مجموعه معماری آبی دوره هخامنشی مشتمل بر 2 پل و 2 بند و سیستم آبرسانی سد داریوش مربوط به این دوره است. همچنین در کنار این مجموعه معماری آبی بازمانده از دوره دیلمیان که بند امیر یکی از آنهاست را می توان نام برد، تنها تعداد آثار بازمانده از دوره دیلمیان در این منطقه مشتمل بر بیش از 27 آسیاب آبی و چندین پل و بند تاریخی، سیستم های آبیاری و کانالهای انحرافی آب رودخانه به اراضی کشاورزی بازارچه تاریخی و ... می شود.
علاوه بر این محوطه حاشیه رودخانه کر در دوره اسلامی هم رونق فراوانی داشته است به همین دلیل مجموعه معماری آبی بازمانده از دوران اسلامی هم در این منطقه قابل توجه است، بند فیض آباد و بند تیلکان، بند فتح آباد، بند دشتبال، بند فیروزی که علاوه بر پل و بند دارای آسیاب های متعدد آبی بوده است یادگارانی از دوران اسلامی در این منطقه است. به همه این موارد باید پل های تاریخی متعدد مربوط به دوران مختلف از جمله پل ابرج، پل خان، پل فتح آباد، پل سیوند، پل اتابکی، پل داریوش، پل فیض اباد و پل بند امیر را نیز اضافه کرد.
بهره برداری از انرژی آب در فرایند های مختلف تولیدی و صنعتی توسط گذشتگان این دیار از نکات بسیار با اهمیت نهفته در معماری آبی رودخانه کر است. وجود آسیاب های آبی با تنوره های بلند که گاه 5 سنگ آسیاب را به حرکت در می آورده است نشانه ای از تکنولوژی پیچیده و ذکاوت صنعتگران ایرانی آن دوره ها بوده است، به همین دلیل به نظر می رسد ضروری است که یکی از این آسیاب ها به صورت نمونه احیاء شده و در معرض دید گردشگران قرار گیرد. بدون شک راه اندازی یک آسیاب آبی منطبق بر معیارهای معماری باستانی نظر بسیاری را به خود جلب خواهد کرد.
هخامنشیان بر روی رودخانه کر در فارس بندهای تاریخی بسیاری احداث کرده بودند، این بندها برای آبیاری زمین های پیرامون تخت جمشید ایجاد شده بود. با این که آثاری از تمامی سدهای ساخته شده در زمان هخامنشی ها در دست نیست، اما برخی از بندها که تا به امروز بر روی آن رودخانه بر جای مانده اند دارای پایه های هخامنشی هستند. از جمله آنها می توان به « بند ناصری » اشاره کرد که در 48 کیلومتری شمال غربی تخت جمشید واقع شده است.