زیست بوم
محيط زيست در سال 89 ـ سال ببر، سال ببر نبود
- زيست بوم
- نمایش از جمعه, 12 فروردين 1390 18:57
- بازدید: 4823
به نقل از خبرگزاری میراث فرهنگی:سالي كه گذشت به اندازه محيط زيست تمام كره زمين براي محيط زيست كشور كه همانند ذخيرهگاههاي طبيعي ساير كشورها از حوادث كره زمين تاثير میپذيرد، پر از وقايع مثبت و خوشايند و گاه ناگوار و مايوس كننده بود. اما سال ببر به جز بیمهري به برخي گونههاي حيات وحش، برخلاف عنوانش براي ببرهاي مهمان در ايران سال خوبي نبود.
مرگ ببرهاي سيبري در سال 89 به دليل مشمشه
به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه محيط زيست ـ محيط زيست به واسطه وابستگي انسان و نيازهايش به طبيعت به طور مستقيم و غير مستقيم مورد بهره برداریها و سود جويیهاي معمولا غير اصولي قرار میگيرد.در اين ميان اكوسيستمهاي با ارزش آبي و خاكي دستخوش تغيير شده و به تبع آن بسيار ي از گونههاي جانوري و گياهي در معرض انقراض و آسيب قرار میگيرند.
اين آسيبها و صدمات انساني كه غالبا به واسطه گسترش تكنولوژي در تعارض با پايداري و حفظ محيط زيست قرار دارند به دليل تاثير پذيري و وابستگي تمام اجزاء اين اكوسيستم ،بر ديگر بخشهاي محيط زيست كره زمين اثر میگذارند.از اين رو هر گونه تخريبي در يك بخشي از محيط زيست در نقطهاي از جهان بر ساير قسمتهاي اكوسيستم نيز اثر گذار است.
به اين ترتيب تمام وقايع و رخدادهاي يك ساله محيط زيست ايران به نوعي در مقياس جهاني و بررسي حوادث محيط زيست آن قابل ارزيابي است.
به شماره افتادن نفسهاي يك تالاب
محيط زيست چه از بعد انساني و چه طبيعي آنچنان گسترده و وسيع است كه شايد پرداختن به يك واقعه در ظاهر كم اهميت و ناخوشايند در طول يك سال مانند شکار چهار راس بزکوهي و قوچ در لرستان هنگام پايان تعطيلات تابستان،ورود پسماندها و زبالههاي صنعتي از كارخانههاي بندر عباس به محيط زيست،افزايش 2.5 برابري دامهاي آذربايجان شرقي مازاد بر ظرفيت مراتع، وجود هفتاد پرونده قضايي در رابطه با آتشسوزي جنگلهاي كردستان و ...كه نه در يك سال گذشته بلكه هر ساله در كشور جريان دارد، در نگاه اول كم اهميت جلوه كند اما بررسي دقيقتر، اثرات بسيار مخرب آن را بر محيط زيست آشكار میكند.
مانند آنچه كه سالها قبل درباره درياچه اروميه و هشدار دلسوزان و كارشناسان محيط زيست در مورد خشك شدن آن به وقوع پيوست و هر بار با بیتوجهي مسئولان و اذهان عمومي مواجه شد.اما عاقبت اين هشدارها در سال 89 تبديل به فاجعهاي شد كه تمامي سازمانها و دستگاههاي ذيربط را وادار به اقدامات نجات بخشي براي اين درياچه بينالمللي نموده و آن را به يكي از مهمترين رويدادهاي سال تبديل كرد.
بارور سازي ابرها براي جلوگيري از خشك شدن آب درياچه اروميه، تشكيل جلسات فوقالعاده در هيئت دولت و تصويب هزينه 4 ميليارد دلاري براي تامين سه ميليارد متر مكعب آب مورد نياز درياچه، انتقال آب رودهاي ارس و كردستان به اروميه و...در حالي در طول مدت چند ماه انجام شد كه 15 سال قبل تا كنون يعني از سال 78 كارشناسان نسبت به ضرورت اقدامات كنترلي و نجات بخشي آن تاكيد كرده بودند.
درياچه اروميه در حالي آخرين نفسهايش به شماره افتاده كه ميزان شوري آن به 340 گرم در ليتر رسيده كه در حالت عادي بايد 180 تا 240 گرم باشد. اين شوري بيش از اندازه 250 هكتار از 350 هزار هكتار آن را به شوره زار تبديل كرده است.
كارشناسان سد سازیهاي متعدد، خشکسالي، ورود فاضلابهاي صنعتي شهرهاي اطراف به درياچه و پل ميان گذر را از علل نابودي تالاب بين المللي اروميه میدانند.
آتشي كه بر جان جنگلها افتاد
ذخيرهگاههاي جنگلي نيز امسال شاهد آتش سوزيهاي زيادي در گوشه و كنار كشور بود كه مهيبترين آن در جنگلهاي گلستان به وقوع پيوست كه بر اساس آن 60 هکتار از جنگل هاي سوزني برگ استان در آتش سوخت.
علاوه بر آن 20 هکتار از جنگلهاي دنا در مرز بين کهگيلويه و بويراحمد و چهارمحال و بختياري طعمه حريق شد.
در آن حادثه كه آذرماه به وقوع پيوست بيش از 250 اصله درخت بلوط بطور کامل در آتش سوخت و به سه هزار و 750 درخت ديگر نيز آسيب جدي وارد شد.
اين سوختنها تنها بخشي از كل آتش سوزیهاي موجود در جنگلهاي كشور است كه به واسطه وسعت و بزرگي، بيشتر به چشم میآيد وگرنه آتش سوزیهايي در مقياس كوچكتر به كرات رخ داده و انگار به يك عادت جدا نشدني از جنگلهاي ايران تبديل شده است كه بيشترين دليل آن هم به نبود تجهيزات اطفاء حريق مربوط میشود.به طوريكه بيش از 95 آتش سوزیها توسط نيروهاي منابع طبيعي و بدون اطلاع فردي مهار و خاموش میشوند.
صاحبخانه جان مهمانش را گرفت
ماههاي پاياني سال با خبرهاي كمي پيچيده در حوزه حيات وحش كشور سپري شد.به طوريكه موضوع مرگ ببرهاي وارداتي از روسيه به دليل بيماري مشمشه كه در ازاي تحويل دو قلاده پلنگ به اين كشور، به ايران داده شده بود به يكي از جنجالي ترين موضوعات خبري رسانههاي ديداري، نوشتاري و شنيداري تبديل شد.
خوردن گوشت خر آلوده به ويروس مشمشه كه بيماري مشترك بين انسان و حيوان است، روياي زندگي در زيستگاه ميانكاله را پس از 8 ماه اسارت در قفسهاي غير استاندارد باغ وحش تهران، از ببر نر گرفت.
به دنبال اين بيماري و انتقال آن به گوشتخواران باغ وحش كه آنها هم از گوشت خر تغذيه كرده بودند، ساير شيرهاي باغ وحش نيز كه تعدادآنها به گفته برخي منابع به 14 عدد میرسيد، محكوم به مرگ شدند!
البته ماجراي مشمشه و گوشت الاغهاي آلوده به باغ وحش ختم نشد.ترس از احتمال سرايت آن به انسان و بازديدكنندگان باغ وحش مسئولان را بر آن داشت تا به منظور اقدام پيشگيرانه،باغ وحش تهران را تعطيل كنند.اما اين تعطيلي نيز نگراني كارشناسان بهداشت و سلامت را برطرف نكرد چون گربههاي ولگرد همسايه باغ وحش ارم با وجود درهاي بسته و محصور شده، از هر گوشه و سوراخي خود را به باقي مانده گوشتهاي آلوده میرساندند كه به گفته كارشناسان عاملي براي انتقال آلودگي از حيوان به انسان است.
هرچند اين مشكلات به گفته مسئولان با قرنطينه حيوانات، معاينه و كنترل گوشتهاي ورودي به باغ وحش به عنوان راهكارهاي كنترلي اعلام شد اما وضعيت باغ وحش هنوز به حالت عادي بازنگشته و همچنان تعطيل است.
سالي كه گذشت با وجود حوادث منفي براي محيط زيست كشور خالي از رخدادهاي دلگرم كننده نبود.هر چند اين اتفاقات مانند تدوين برنامه سند ملي محيط زيست،برگزاري جشنواره ملي رسانه و محيط زيست،ايجاد پژوهشكده و دانشگاه اين رشته در كشور، ارتقاء تالابهاي ثبتي ايران در سطح بين المللي به 24 عدد و برگزاري چهلمين اجلاس بين المللي تالابها كه با حضور 40 كشور در ايران برگزار شد و.... در برابر حوادث ناگوار اين حوزه از دايره اثر كمتري برخوردار است اما به دليل مشكلات ناشي از جلوگيري فعاليتهاي ناهماهنگ برخي وزارتخانههايي كه اقداماتشان در تعرض با محيط زيست است در خور توجه به نظر میرسد.با اين وجود تا رسيدن به آرمانها و اهداف حفاظتي محيط زيست در ايران راه درازي در پيش است...
سعيده سيد اختياري