زیست بوم
سد سازی و نابودی حوضههای رودخانهها
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 13 تیر 1389 10:25
- بازدید: 6005
برگرفته از مجله سنبله شماره ۱۸۴
یکی از ضررهای مهمی که بر اثر ساختن سدها، دامن گیر محیط زیست ارزشمند کشور ما گردیده است،خشک شدن حوضه ها (آبریزهای) رودخانه ها میباشد، این حوضه ها، خود به وجود آورنده اکوسیستم های طبیعی کشاورزی ارزشمندی میباشند که متاسفانه با قطع آب رودخانه هایی که به این آبگیرها میریزند و زدن سد بر تمامی این رودخانه ها، موجب خشک شدن این منابع آبی و غذایی را فراهم آورد ه اند. و این در حالی است که خود ما به افغانستانی ها در مورد بستن سد بر روی رودخانه هیرمند که موجب خشک شدن ، حوضه آن یعنی دریاچه هامون شده است، اعتراض میکنیم، نابودی این آبگیرهای طبیعی یکی از وحشتناکترین بلایایی می باشد که باید سریعاً جلوی آن را گرفت. واقعاً آن هنگام که با زدن سد بر روی نه تنها یک رودخانه بلکه همه رودخانه هایی که موجب تشکیل آبگیر میشوند، طبیعت و کشاورزی را در یک منطقه وسیع به کلی از بین برده و موجب نابودی هزاران گونه آبزیان، پرندگان،حیوانات و حشرات مفید میشویم، اندکی به این کارهای یک بعدی و بی مطالعه اندیشید ه ایم. از جمله مصادیق این بی توجهی به حفظ منابع آبی کشورمان را میتوان در خشک شدن بسیاری از حوضه های رودخانه های داخلی ببینیم که در ادامه این مقاله به بعضی از این آبگیرها اشاره می کنیم
تالاب گاو خونی
این تالاب که وسعت آن در فصل پرآبی به 470 کیلومترمربع می رسد و وسعت حوضه آبخیز تالاب گاوخونی بالغ بر سه هزار و ششصد و شانزده کیلومترمربع است، که تالاب نسبتاً وسیع گاوخونی در مرکز آن قرار دارد.این تالاب یکی از ارزشمندترین اکوسیستم های تالابی کشور است که در فهرست تالاب های بین المللی کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است/...؟منابع تامین آب تالاب، رودخانه زاینده رود است که میزان که ورودی به تالاب بر حسب سال متغیر بوده و متاسفانه در سال های گذشته، این تالاب از آب زاینده رود، سهمی دریافت نمی کند.
دریاچه بختگان
از آبگیرهای مهم دیگر ایران دریاچه بختگان است. پارک ملی بختگان شامل دریاچه بختگان، پنا حیات وحش بختگان، شامل دریاچه طشک و عرصه های کوهستانی و دشتی محاط بر دریاچه هاست که در فاصله ۷0 کیلومتری غرب شهرستان نی ریز و 160 کیلومتری شیراز واقع شده است. متاسفانه این دریاچه نیز در شرف خشک شدن کامل قراردارد، به طوری که آب این دریاچه تا حدود 85 درصد خشک شده است، و در حالی که مسوولان آب استان عواملی مانند تبخیر زیاد آب، کمبود باران، توسعه کشاورزی و فروکش کردن منابع زیرزمینی آب را عامل خشکسالی می دانند،مسوولان محیط زیست اعتقاد دارند، ساختن چندین سد در بالا دست دریاچه،یعنی سدهای درودزن، ملاصدرا و سیوند موجب خشکی دریاچه گردیده است.همچنین مسوولان سازمان آب فارس برای اثبات گفته های خود به خشک شدن دریاچه در سال 1351 هم استناد می کنند. در حالی که اتفاقاً یکی از عوامل خشکی آب دریاچه بختگان در سال 51 زدن سد درودزن بر روی رودخانه کُر می باشد که در سال 1350 احداث شد و موجب خشکی آب دریاچه بختگان در این سال شد.و این در حالی است که در هنگام تلف شدن 2 هزار فلامینگو و انتقال 7 هزار جوجه فلامینگو گرفتار شده در نمک تالاب خشک شده بختگان به دریاچه طشک ، محمدحسینی- قائم مقام معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست؛ تامین نشدن حق آبه زیست محیطی در این منطقه توسط سازمان آب منطقه ای و ساختن چندین سد در بالا دست منابع تامین کننده آب دریاچه را از دلایل عمده ی این بحران ذکر می کند و می گوید:"توجه نکردن به محیط زیست ، تنوع زیستی مناطق حفاظت شده و چشم اندازهای بدیع ، جاذبه های گردشگری و بقاء تنوع ژنتیکی و اکولوژیکی این مناطق باعث شده است که یکی از قطب های بزرگ گردشگری، جاذبه های طبیعی و پارک های ملی کشور درمعرض نابودی قرار گیرد."
دریاچه ارومیه
علاوه بر زدن سد بر روی رودخانه زاینده رود که حوضه و آبریز آن تالاب گاوخونی بوده و در اثر خشکی زاینده رود این تالاب نیز گرفتار خشکی گردیده است و وضعیت در رودخانه کُر که با زدن سد درودزن بر روی آن و نرسیدن آب به دریاچه بختگان و زدن سد بر روی رودخانه های دیگر که حوضه آن ها دریاچه بختگان می باشند، مانند سدهای ملاصدرا و سیوند که موجب در خطر قرارگرفتن اکوسیستم ارزشمند دریاچه بختگان شده است در مورد دریاچه ارومیه نیز باید این هشدار را داد که متاسفانه این بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه شور جهان نیز در معرض نابودی قرار دارد . دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران و در میان دو استان آذربایجان شرقی و غربی قرار گرفته است. حوضه آبریز این دریاچه، یکی از کانون های ارزشمند کشاورزی و دامپروری در کشور ما به شمار می رود. دریاچه ارومیه دارای 102 جزیره بزرگ و کوچک است که از میان این جزایر، جزیره های کبودان، اسپیر، اشک و چند جزیره بزرگ دیگر علاوه بر جوجه آوری، به عنوان مکان امن مناسبی برای حفظ گونه ی در حال انقراض گوزن زرد ایرانی و پرنده های مهاجر از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. دریاچه ارومیه، حوضه و آبریز رودخانه های متعدد می باشد که مهم ترین آن ها عبارتند از:
۱- رودخانه آجی چای (تلخه رود) که وارد شرق دریاچه می شود و دارای آب نمک دار است و در سال 1374 سد نهند بر روی این رودخانه در آذربایجان شرقی ساخته شده است.
۲- رودخانه های آب شیرین ، زرینه رود که سد زرینه رود در بوکان واقع در آذربایجان غربی در سال 1350 بر روی آن ساخته شده و سیمینه رود که ازجنوب وارد دریاچه می شوند.
۳- رودخانه شهرچای و زوارچای از غرب وارد دریاچه می شوند.
۴- رودخانه نازلوچای
لازم به ذکر است که دریاچه ارومیه از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. از سال 1379 پیش بینی شده بود که این دریاچه تا 20 سال آینده خشک خواهد شد، در آن سال اعلام شده بود که با توجه به شرایط حاکم بر منطقه این دریاچه از بین خواهد رفت. عده ای از کارشناسان معتقدند که این وضع با توجه به یک روند طبیعی پیش خواهد آمد، اما آنچه به چشم می خورد، نشان می دهد که عواملی که موجب از بین رفتن تدریجی دریاچه ارومیه و نابودی اکوسیستم با ارزش آن می باشد، به هیچ وجه عوامل و روند طبیعی نیست بلکه اقدامات و دخالت هایی که درحوضه آبریز این دریاچه انجام شده است، مهم ترین عامل خشک شدن این پهنه آبی دخالت ها و به هم زدن اکوسیستم منطقه با ساختن سدهای متعدد می باشد، احداث این سدها که بدون مطالعه چند جانبه و چند بعدی این امر،ساخته شده، موجب آن گردیده که رودخانه هایی که آبریز و حوضه آن ها دریاچه ارومیه است، از مبدا بعد از دیواره سد با افت شدید آب و خشکی روبرو شده و بنابر این راه و رود آب به دریاچه بسته شده است. به طورکلی باید گفت که روش سدسازی بدترین روش برای استحصال و ذخیره سازی آب در مناطق نیمه خشک می باشد. یکی از کارشناسان سازمان محیط زیست در این مورد می گوید:" از جمله مشکلات اصلی در زمینه منابع آب و چگونگی مدیریت بر منابع آب، روش های مختلف برای استحصال و ذخیره سازی آب در مناطق نیمه خشک است که بدترین روش سدسازی است، این روش هم هزینه های زیادی را در برخواهد داشت و هم این که سبب تخریب محیط زیست و ایجاد اختلال در اکوسیستم آبی می شود که در نتیجه به افزایش تبخیر منجر می شود. علاوه بر این روش سدسازی، هنگام وقوع زلزله و سیلاب نیز از احتمال آسیب رسانی بیشتری برخوردار است در حالی که روش های دیگر مانند احیاء قنوات، پخش سیلاب، آبخوان داری و آبخیزداری می توانند رویکرد پایدارتری باشند. باید توجه داشت که خشکی دریاچه ارومیه و یا هر تالاب و دریاچه یا آبریزی علاوه بر پدیده های زیانبار بر تنوع زیستی و اکوسیستم منطقه و خصوصاً نابودی سکونت گاه های پرندگان مهاجر، بر اراضی کشاورزی نیز اثر داشته و همان طور که قبلاً اشاره گردید، نمک های حاصل از خشکی موجب تهدید اراضی کشاورزی و شوری آب های زیرزمینی خواهد شد. نکته مهمی که در مورد دریاچه ارومیه مورد توجه کارشناسان قرار دارد، در دریاچه ارومیه یک جریان چرخشی از آب نمک و رسوبات » این است که وجود دارد، و جریان آب های پرنمک از رودخانه آجی چای در شرق دریاچه و رودخانه های آب شیرین زرینه رود و سیمینه رود از جنوب و شهرچای و زوارچای از غرب، سبب یکنواختی شوری دریاچه می شود، اما ایجاد میان گذر در این دریاچه نه تنها جریان چرخشی آب را مختل کرده و یکنواختی شوری آب را برهم زده است بلکه با تجمع نمک و رسوبات در دو طرف میان گذر، جبهه جدید خشک شدن دریاچه از وسط دریاچه نیز آغاز شده است که سرعت فرآیند خشکی و کاهش سطح آب را افزایش می دهد. به هرحال برای نجات این بزرگترین دریاچه داخلی کشورمان باید هرچه زودتر کاری کرد. بدین ترتیب که اولاً دریچه های سدهایی را که بر روی رودخانه های ورودی این حوضه ساخته شده است، بازنمود و دیگر این که با احداث کانال های آبی از رودخانه ارس و قزل اوزن و همچنین احداث کانال آبی از دریای مازندران به دریاچه ارومیه این پهنه آبی کشور را از نابودی نجات داد. این امر یعنی وارد نمودن آب به دریاچه های داخلی و افزایش دادن آبگیرهای کشورمان با بازنمودن دریچه سدهایی که بر روی رودخانه های این حوضه ها و آبریزها ساخته شده است. همچنین در صورت امکان با احداث کانال و انتقال آب به این پهنه های آبی کشور در احیاء کوسیستم ارزشمند آن ها کوشش نمود و حتی این امر را با انتقال آب های داخلی به دریاچه هامون در سیستان نیز مورد توجه قرار داد تا حوزه وسیع دریاچه هامون نیز به روزگار سرسبزی و آبادی خود برگردد.