نوروز
دادخواهی مردم از پادشاه در روز نوروز و مهرگان
- نوروز
- نمایش از سه شنبه, 07 ارديبهشت 1389 12:33
- بازدید: 6183
چنین گویند که رسم ملکان عالم عجم چنان بوده است که روز مهرگان و روز نوروز پادشاه مر عامه را باردادی و هیچ کس را بازداشت نبودی و پیش بچند روز منادی فرمودی که بسازید فلان روز را تا هر کسی شغل خویش بساختی و قصه خویش بنوشتی وحجت خویش بدست آوردی و خصمان کار خویش را بساختندی و چون آن روز بودی ملک از بیرون در بایستادی و بانگ کردی که اگر کسی مر کسی را باز دارد از حاجت برداشتی در این روز ملک از خون او بیزار است پس ملک قصه های مردمان بستدی و همه پیش بنهادی و یک یک می نگریدی اگر آنجا قصه ای بود که از ملک بنالیده بودی ، موبد موبدان را بر دست راست نشانده بودی . و موبد موبدان قاضی القضاه باشد بزبان ایشان – پس ملک برخاستی و از تخت بزیر آمدی و پیش موبد موبدان زانو بنشستی ، گفتی نخست از همه داوری ها داد این مرد از من بده و هیچ میل و محابا مکن آنگاه منادی فرمودی کردن که هر که را با ملک خصومتی هست همه بیک سو بایستید تا نخست کار شما بگزارد .
پس ملک موبد را گفتی هیچ گناهی نیست نزدیک ایزد تعالی بزرگتر از گناه پادشاهان ، و حق گزاردن پادشاهان نعمت ایزد تعالی را ، نگاه داشتن رعیت است و داد ایشان دادن و دست ستم کاران از ایشان کوتاه کردن پس چون ملک بیدادگر باشد لشگر همه بیدادگر شوند و خدای عزّو جلّ فراموش کنند و کفران نعمت آرند هر آیینه خذلان و خشم خدای در ایشان رسد و بس روزگار برنیاید که جهان بیران (ویران) شود و ایشان بسبب شومی گناهان همه کشته شوند و ملک از خاندان تحویل کند اکنون ای موبد خدای را بین و نگر تا مرا بر خویشتن نگزینی ازیرا هر چه فردا از من پرسد از تو پرسم و اندر گردن تو کردم .
پس موبد بنگریستی ، اگر میان وی و میان خصم وی حقی درست شدی داد آن کس بتمامی بدادی و اگر کسی بر ملک باطل دعوی کردی و حجتی نداشتی عقوبتی بزرگ فرمودی و منادی فرمودی کردن که این سزای آن کس است که بر ملک و مملکت وی عیب جوید و این دلیری کند چون ملک از داوری بپرداختی باز بر سر تخت آمدی و تاج بر سر نهادی و روی سوی بزرگان و کسان خود کردی و گفتی من آغاز از خویشتن بدان کردم تا شما را طمع بریده شود از ستم کردن بر کسی اکنون هر که از شما خصمی دارد خشنود کنید و هر که بوی نزدیکتر بودی آن روز دورتر بودی و هر که قوی تر ، ضعیف تر بودی .
از وقت اردشیر تا به یزدجرد بزه گر (یزدگرد دوم) هم بر این جمله بودند یزدجرد روش های پدران را بگردانید و اندر جهان بیداد کردن آدین(آیین) آورد و سنت های بد نهاد و مردمان در رنج افتادند و نفرین و دعای بد متواتر شد.
برگرفته از :سیرالملوک (سیاست نامه) خواجه نظام الملک باهتمام هیوبرت دارک ص 57 بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ص1355