شعر
جشن چهار شنبه سوری(سرودهی بانو هما ارژنگی)
- شعر
- نمایش از سه شنبه, 18 اسفند 1388 11:57
- بازدید: 9705
جشن آتش- جشن شادی- جشن نور گاهِ آتش بازی و شامِ سرور
آتشِ زرتشت و نور ایزدی پرتوی از بارگاهِ سرمدی
از اهورایی که شادی آفرید در پناهش مهر و نیکی شد پدید
رمزٍ آتش پاکی و روشنگری سرخی و گرما و شادی پروری
یادگاری از کهن آیین ما روزگارانِ خوش و شیرین ما
آری امشب جشن سوروآتش است جشنِ رقص شعله های سرکش است
هموطن ای یارِ هم پیمان من زنده کن این جشن و آیین کهن
خیز و از آتش تو سرخی وام گیر کام دل از گردش ایام گیر
باید امشب از غم و زردی گذشت همچو شاخی در بهاران سبز گشت
کم کمک - چاووشی شاد بهار دامن افشان – میرسد از کوهسار
چشم تا برهم زنی عید آمده روزِ خوب جشن جمشید آمده
فروهرها- میهمانت میشوند همنشین مهربانت میشوند
ای درخت سرفراز آریا ای به دردِ مام میهن آشنا
هر کجای این جهان داری سرا گوش کن با جان و دل پند مرا
ما همه از یک تبار و ریشهایم پیروان نیکی اندیشهایم
مهد ایران ریشه و ما شاخه سار بهر ماندن ریشه باید استوار
ور نه در توفان سرای روزگار شاخه ساران را نمیماند قرار
لیک اگر روزی من و تو ما شویم جنگلی سبز و گشن میپروریم
مهرِ میهن در سرشت و جان ما تا ابد پاینده باد ایران ما
هفدهم اسفند هزار و سیصد و هشتاد و هشت
بانو هما ارژنگی
دیدگاهها
ضمن احترام و با اجازه پیام شما را در وبلاک خود استفادهنمودم
پاینده باد ایران
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا