زیست بوم
گزارش جامجم از اطفای حریق جنگلهای زاگرس ؛ کابوسی که هنوز ادامه دارد / آتشی که با بیل خاموش نمیشود!
- زيست بوم
- نمایش از شنبه, 19 مرداد 1398 20:25
برگرفته از روزنامه جامجم، شماره5450، ۱۵ امرداد ۱۳۹۸، رویه 16
مینا مولایی
هر سال قصه همین است، تابستان که از راه میرسد، هوا که گرم میشود، آتش سوزی جنگلهای زاگرس میشود سرخط خبرها. خبری که گاه آنقدر تکرار میشود و تکراری که خیلیها فراموش میکنند آتش یکجا و یک نقطه منتظر نمیماند که وجب به وجب جلو میآید و به فاصله چند روز میشود معضل مشترک چند استان. درست مثل حالا که بیشتر از دو هفته از آتش سوزی جنگلهای زاگرس میگذرد و شعلههای سوزان آتش گاه سر از ارتفاعات ایلام در میآورند و گاه سری به کهگیلویه و بویراحمد میزنند، گاهی به سمت فارس روانه میشوند و گاهی کرمانشاه را نشانه میکنند. کابوس آتش حالا نگرانی مشترک هر 11 استان زاگرسنشین است؛ کابوسی که محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی قبل از شروع تابستان درباره اش هشدار داد و در جمع مدیران این 11 استان کشورمان از دغدغهاش برای آتشسوزی جنگلها و مراتع استانهای زاگرسنشین گفت. او همان موقع که هنوز جرقه آتش به تن هیچ بوته و درختی نیفتاده بود، هشدار داد بهدلیل بارشهای پربرکت امسال، جنگلها و مراتع زاگرس در معرض آتشسوزی بیشتری هستند. این هشدار را اما خیلیها جدی نگرفتند از مسؤولان استانی گرفته تا شخص رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور. یعنی عیسی کلانتری که همان موقع در گفتوگو با یکی از خبرگزاری ها، آتش سوزی جنگلها را مثل طغیان ملخها یک امر طبیعی دانست و گفت: «یکی از روشهای اصلاح جنگل در قدیم آتشسوزی بوده است. اگر بخواهیم کشور را بسیج کنیم تا با هر آتشسوزی مقابله کنیم، باید حداقل سالانه یک میلیارد دلار برای آتشنشانی هزینه کنیم و معتقدم سرمایهگذاری در این زمینه توجیه اقتصادی ندارد! » حالا به نظر میرسد وجود همین تفکر در بدنه سازمان محیط زیست باعث شده ناوگان اطفای حریق جنگلها و مراتع کشور در طول دو هفته گذشته به بیل و آتشکوب دستی و سرشاخه درختها و گالنهای آب محدود شود و بالگرد و هواپیماهای آبپاش و سیستمهای ماهوارهای پایش و کنترل آتش در این مناطق یک رویای دور برای همه آنها باشد که در این مدت درگیر اطفای حریق بوده اند؛ همه نیروهایی که با اعزام به ارتفاعات صعب العبور زاگرس، با دست خالی به مبارزه با آتش رفتهاند. گزارش امروز ما روایتی است از مهار آتشی که از سه شنبه گذشته به جان درختان و بوتههای ارتفاعات کهمره سرخی، ارژن و کازرون افتاده است.
خودمان آتشکوب دستی میساختیم
حمیدرضا محکمی از بچههای داوطلب آتشنشانی شیراز است که بهعنوان نیرویی که از فردای آتشسوزی در منطقه حضور داشت به ما میگوید با توجه به گستردگی منطقه، نوع پوشش گیاهی و صعب العبور بودن منطقه و مخصوصا بارندگیهای خوبی که در این مدت داشتیم، ارتفاع خار و خاشاک در بعضی نقاط به 5/1 متر هم میرسید که طعمه خوبی برای حریق بود. ما از روستای مسقان عملیات را شروع کردیم اما بهخاطر اینکه یک رودخانه در نزدیکی روستا وجود داشت برای رسیدن به ارتفاعات باید از این رودخانه عبور میکردیم و با چند ساعت پیاده روی به محل آتش سوزی در ارتفاعات میرسیدیم که کار زمانبری بود و به همین دلیل از بالگردهای ارتش و هلال احمر برای امدادرسانی استفاده شد.
اولین مواجهه این نیروی داوطلب آتشنشان با آتش کهمره سرخی، مواجههای از داخل بالگرد بوده، اتفاقی که دربارهاش میگوید: «دیدم که جاهای مختلفی روی ارتفاعات بهصورت نقطه به نقطه دچار آتش سوزی شده اند و همین مساله باعث گستردگی آتشسوزی بود. ما برای مهار آتش دو روز در منطقه کنار نیروهای نهادهای دیگر و افراد بومی حضور داشتیم و با شاخ و برگ درختان سبز، آتش را مهار میکردیم یعنی بهعنوان آتشکوب از آنها استفاده میکردیم و خودمان آتشکوب دستی میساختیم چون وسیله خاصی نداشتیم.» خاموش کردن آتش در جنگلها در ارتفاعات، شاید برای آنها که بیرون گود نشستهاند کار سادهای به نظر برسد، اما محکمی به ما میگوید که اصلا ساده نیست و توضیح میدهد: «در ارتفاعات هم گرمای خود هوا هست هم گرمای شعلههای آتش و واقعا اطفای حریق کار سختی است، در حالی که خیلیها فکر میکنند ما آن بالا به خط لولهکشی آب و... مجهز هستیم در حالی که هیچ کدام از این امکانات وجود ندارد و یکی از دلایل گستردگی آتش هم همین است.» شاید همین سختی کار است که باعث میشود او در پایان صحبتهایش به فرهنگسازی بین مردم و گردشگران مناطق کوهستانی اشاره و تاکید کند که بطریهای آب معدنی و نوشابهای که در محیط رها میشوند، خیلی وقتها مثل ذره بین عمل میکنند و جرقه یک آتش بزرگ را میزنند.
مهار آتش ارتفاعات کار سختی است
سهند معصومی، سراکیپ آتشنشانان داوطلب شیراز، یکی دیگر از نیروهایی است که در عملیات اطفای حریق بخشی از جنگلهای زاگرس حضور داشته و در همین رابطه به ما میگوید: «میزان دسترسی به مناطق صعبالعبور به شیب منطقه بستگی دارد، در ارتفاعات کهمره سرخی، به خاطر شیب زیاد و طولانی بودن مسیر ما با بالگرد مسیر را بالا رفتیم و در نزدیکی منطقه آتش پیاده شدیم، فکر میکنم صبح پنجشنبه بود که به منطقه رسیدیم و تا غروب هم درگیر اطفایحریق بودیم تا اینکه با نیروهای تازه نفس جایگزین شدیم. »
معصومی درباره تجربه مهار آتش هم میگوید: «مهار آتش در این مناطق اصلا کارراحتی نیست، اگر در ارتفاعات پایینتر باشد میشود با دسترسی به خودروهای عملیاتی با آب آن را مهار کرد و این نوع اطفا بهتر هم جواب میدهد، اما وقتی آتش در ارتفاعات بالاتر است،
باید از بالگردهای آبپاش استفاده کرد یا با نیروی انسانی و به صورت دستی و پیاده آتش را مهار کرد.» سراکیپ آتشنشانان داوطلب شیراز در ادامه از حضور بچههای هلال احمر، ارتش و نیروهای بومی در منطقه میگوید و اینکه اولین تصویری که از آتش دیده، دود سیاهی بوده که فضا را پرکرده بود. دودی که ناشی از آتشی بوده که تکه تکه درختان منطقه را درگیر کرده بود. با این حال برای او هم مهار این آتش، به استفاده از آتشکوبهای دستی خلاصه میشود.
مدیریت واحدی برای اطفای حریق نبود
ابراهیم رشیدی عضو کارگروه محیط زیست هیات کوهنوردی استان فارس به عنوان یکی دیگر از نیروهای درگیر در عملیات اطفای حریق زاگرس به ما میگوید: ما خودمان با کوهپیمایی به منطقه عملیاتی صعود کردیم و اگر میخواستیم منتظر بالگرد بمانیم مدت زمان بیشتری طول میکشید. وقتی هم که به منطقه رسیدیم بیل داشتیم، آتشکوب داشتیم اما متاسفانه کپسول HNE و AFG نداشتیم. این دو تا ، کوله پشتیهای مخصوصی هستند با ظرفیت 20 لیتر آب که آب را با فشار روی آتش میپاشند. او با افسوس برای ما از مشاهده آتش میگوید از اینکه دیده نیروهای یکی از ارگانها، دبههای 20 لیتری آب را بهسختی روی آتش خالی میکنند، در حالی که اگر به کپسول HNE مجهز بودند با حجم کمتری آب، آتش بیشتری را خاموش میکردند. گلایه بعدی او به مدیریت بحران در منطقه عملیاتی برمیگردد به اینکه در روز حادثه، بچههای فرمانداری، منابع طبیعی بخشداری ارتش آتشنشانی و... در منطقه حضور داشتند اما مدیریت واحدی بین شان برای اطفای حریق نبوده و همین مساله کار را سخت میکرده است.
کمبود امکانات نداریم، نبود امکانات داریم!
الهام شنیتی، مدرس کوهپیمایی و مسؤول کارگروه محیط زیست هیات کوهنوردی استان فارس هم یکی از نیروهای درگیر در اطفای حریق ارتفاعات کهمره سرخی بوده است، با او که تماس میگیریم میگوید: «من در اکثر اطفای حریقهای ارتفاعات حضور دارم و شاید هیچ خانمی را سوار بالگرد نکنند اما چون من را میشناسند همیشه من را هم به منطقه میبرند. این دفعه هم من با بالگرد ارتش به منطقه رفتم.»
شنیتی درباره عملیات اطفای حریق در ارتفاعات میگوید: «در مرحله اول ما به این توجه میکنیم که چه چیزی در حال سوختن است، اگر یک درخت در حال سوختن باشد، برای خودش نمیشود کاری کرد، اما از یک فاصلهای دورتر میتوان دور آن آتش بُر زد که آتش به سایر نقاط سرایت نکند. اما اگر یک تنه درخت سوخته و آتش فروکش کرده باشد ما وارد عمل میشویم و مابقی آتش را با آتشکوب یا خاک یا سنگ اطفا میکنیم. البته یکی دیگر از کارهایی که معمولا برای مهار آتش انجام میشود این است که در ناحیهای دور از آتش، یک تیم دیگر آتش بر ایجاد کنند و بین آتش و بقیه مواد قابل اشتعال فاصله بیندازند که موفقیت این موضوع به جهت باد بستگی دارد.»
شنیتی درباره امکانات مورد استفاده برای مهار آتش هم میگوید: «در بحث اطفای حریق ارتفاعات ما کمبود امکانات که چه عرض کنم، نبود امکانات داریم و واقعا دسترسی درحد حداقلی است. به جای آتشکوبهای حرفهای، اینجا از شاخ و برگ ساده درختها استفاده میشد، از کوله پشتیهای مخصوص که آب پاش دارند هم خبری نبود، بالگردهای آب پاش هم که میتوانند منطقه زیادی در خاموش کنند باز در منطقه نبودند.»